آینده‌ای تاریک؛

چالش‌های تحصیل دختران مهاجر افغانستانی در سایه بازگشت اجباری

با بازگشت اجباری مهاجران افغانستانی از ایران، خانواده‌ها با مشکلات جدی در زمینه تحصیل دختران خود روبرو هستند. محدودیت‌های شدید طالبان بر آموزش دختران در افغانستان، آینده این فرزندان را تحت تأثیر قرار داده و نگرانی‌های عمیقی را در جامعه به وجود آورده است. این موضوع به وضوح نشان می‌دهد که بحران‌های انسانی نه تنها […]

با بازگشت اجباری مهاجران افغانستانی از ایران، خانواده‌ها با مشکلات جدی در زمینه تحصیل دختران خود روبرو هستند. محدودیت‌های شدید طالبان بر آموزش دختران در افغانستان، آینده این فرزندان را تحت تأثیر قرار داده و نگرانی‌های عمیقی را در جامعه به وجود آورده است. این موضوع به وضوح نشان می‌دهد که بحران‌های انسانی نه تنها بر زندگی فردی افراد تأثیر می‌گذارد، بلکه بر آینده اجتماعی و فرهنگی یک کشور نیز اثرات عمیق و بلندمدت خواهد داشت.

پس از به قدرت رسیدن طالبان در سال ۲۰۲۱، بسیاری از خانواده‌های افغانستانی به دلیل شرایط ناامن و محدودیت‌های شدید بر تحصیل دختران، به دنبال جستجوی امنیت و فرصت‌های بهتر برای زندگی و تحصیل به ایران مهاجرت کردند. تعدادی از این خانواده‌ها در ایران توانسته بودند فرزندان خود را در مکاتب ثبت‌نام کنند و به تحصیل بپردازند. برای مثال، برخی از دختران افغانستانی در مکاتب ایران موفق به کسب مدارج عالی شدند و به دانشگاه‌های معتبر دسترسی پیدا کردند. اما با موج جدید بازگشت اجباری این مهاجران، این دستاوردها به سرعت در حال نابودی است و بسیاری از این دختران اکنون با چالش‌های تازه‌ای روبرو هستند.

علت اصلی مهاجرت بسیاری از این خانواده‌ها، ممنوعیت تحصیل دختران در افغانستان بوده است. طالبان با وضع قوانین سخت‌گیرانه، نه تنها دسترسی دختران به آموزش را محدود کرده، بلکه به طور کلی حقوق اساسی زنان و دختران را نادیده گرفته است. این وضعیت به طور جدی بر امیدها و آرزوهای دختران جوان تأثیر می‌گذارد و آن‌ها را در وضعیتی از ناامیدی و یأس قرار می‌دهد.

بسیاری از دخترانی که به تازگی به ایران آمده بودند، اکنون مجبور به بازگشت به کشوری می‌شوند که نه تنها فرصت‌های تحصیلی را از آن‌ها سلب کرده، بلکه آن‌ها را در معرض خطرات جدی اجتماعی و فرهنگی قرار می‌دهد.

با بازگشت به افغانستان، دختران با نظام آموزشی محدود و سخت‌گیرانه طالبان مواجه می‌شوند. این گروه به‌طور سیستماتیک مانع از تحصیل دختران در سطوح مختلف می‌شود.

بر اساس گزارش‌های نهادهای حقوق بشری، طالبان قوانین سخت‌گیرانه‌ای را وضع کرده است که دختران را از ادامه تحصیل در دبیرستان/ لیسه و دانشگاه‌ها محروم می‌کند. برای مثال، در برخی مناطق افغانستان، دختران بالای ۱۲ سال اجازه ورود به مکتب‌ها را ندارند و این موضوع به سرعت به افزایش نرخ بی‌سوادی و فقر فرهنگی در جامعه منجر می‌شود.

محرومیت از تحصیل دختران به صورت غیرمستقیم در دهه‌های آینده می‌تواند به افزایش فقر فرهنگی و بی‌سوادی در جامعه بینجامد. این شرایط، زمینه‌ساز گرایش شدید جوانان به گروه‌های افراطی و افزایش بی‌ثباتی در افغانستان و کشورهای همسایه خواهد شد. به عنوان نمونه، در گذشته، مناطق با نرخ بالای بی‌سوادی و عدم آموزش دختران، شاهد افزایش فعالیت‌های گروه‌های افراطی بوده‌اند که این موضوع به تشدید بحران‌های اجتماعی و سیاسی در این مناطق منجر شده است.

بازگشت اجباری خانواده‌ها و محدودیت‌های آموزشی برای دختران، عواقب عمیق روانی و اجتماعی به همراه دارد. دخترانی که از تحصیل محروم می‌شوند، ممکن است با احساس ناامیدی، افسردگی و عدم اعتماد به نفس مواجه شوند.

تحقیقات نشان داده است که تحصیل نه تنها بر روی مهارت‌های فردی بلکه بر روی سلامت روانی افراد نیز تأثیرگذار است. دخترانی که به دلیل شرایط ناگوار از تحصیل بازمی‌مانند، ممکن است در آینده با مشکلات جدی در ایجاد روابط اجتماعی و حرفه‌ای مواجه شوند و این موضوع می‌تواند به چرخه‌ای از نارضایتی و تبعات منفی منجر شود.

علاوه بر این، این وضعیت می‌تواند به افزایش طلاق، خشونت خانگی و دیگر مشکلات اجتماعی در جامعه افغانستان منجر شود. جامعه‌ای که در آن دختران نتوانند تحصیل کنند، به آسانی می‌تواند به سمت عقب‌ماندگی فرهنگی و اجتماعی حرکت کند. برای مثال، در افغانستان تحت کنترل طالبان، گزارش‌هایی از افزایش خشونت علیه زنان و دختران منتشر شده است که نشان از تأثیرات منفی این سیاست‌ها دارد. این موضوع نه تنها بر روی زندگی فردی این دختران تأثیر می‌گذارد، بلکه به تضعیف ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز منجر می‌شود.

این بحران، نیاز به توجه و واکنش از سوی جامعه جهانی را بیش از پیش نمایان می‌سازد. نهادهای بین‌المللی و حقوق بشر باید به وضعیت این خانواده‌ها و به ویژه دختران توجه کنند و اقداماتی برای حمایت از آن‌ها در نظر بگیرند. سازمان‌های مانند یونیسف و عفو بین‌الملل می‌توانند برنامه‌های حمایتی را برای بازگرداندن دختران به مکاتب و ایجاد فرصت‌های آموزشی برای آن‌ها اجرا کنند. این اقدامات می‌تواند به عنوان یک راهکار عملی برای مقابله با بحران‌های اجتماعی و فرهنگی به شمار آید.

همچنین، دولت‌های منطقه‌ای و جامعه جهانی باید همکاری‌های لازم را برای حل این بحران ایجاد کنند. تشکیل نشست‌های بین‌المللی برای بحث و تبادل نظر درباره وضعیت تحصیل دختران در افغانستان و ارائه راه‌حل‌های عملی می‌تواند به عنوان یک گام مثبت در این راستا تلقی شود.

بحران بازگشت اجباری مهاجران افغانستانی از ایران و تأثیر آن بر تحصیل دختران، نیازمند توجه فوری و اقدامات عملی است. بدون حمایت‌های لازم، آینده این دختران به خطر می‌افتد و جوامع نیز از نظر اجتماعی و اقتصادی دچار آسیب‌های جدی خواهند شد.

این بحران، نه تنها یک مسئله انسانی، بلکه یک چالش سیاسی و اجتماعی است که نیاز به همکاری و همبستگی جهانی دارد. در نهایت، آینده روشن دختران افغانستانی و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، بستگی به اراده و اقداماتی دارد که باید در سطح جهانی صورت گیرد.

  • پروانه صمدی