نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
طالبان و تیتیپی امروز بحران مشترک افغانستان و پاکستاناند؛ نتیجه دههها حمایت مالی، نظامی و سیاسی اسلامآباد از افراطگرایان. پناهگاههای امن، آموزشهای آیاسآی و پشتیبانی گسترده، طالبان را به قدرت رساند و تیتیپی را تقویت کرد. اکنون این سیاست نابخردانه به تهدیدی وجودی بدل شده و مردم افغانستان و پاکستان قربانی اصلی آن هستند.
در جهانی که طالبان دختران را از آموزش محروم کردهاند، تیم رباتیک دختران افغانستان با دانش، خلاقیت و همبستگی، پرچم امید را در پاناما برافراشتند. آنان از دل مهاجرت و محدودیت برخاستند تا ثابت کنند که اراده، مرز نمیشناسد. این حضور، نهفقط رقابت علمی، بلکه اعتراض خاموشی است علیه حذف زنان و سرکوب استعدادها.
خیابانهای کابل، پس از چهار سال سلطه طالبان و سرکوب مداوم زنان، شاهد یک «انقلاب شادمانی» بود. هزاران زن و مرد در استقبال از قهرمانان فوتسال، قوانین سختگیرانه تفکیک جنسیتی را به چالش کشیدند و با حضور مختلط و پایکوبی، اراده جمعی برای آزادیهای سلبشده را فریاد زدند.
منیژه باختری، سفیر افغانستان در اتریش، با رد مشروعیت طالبان و حفظ استقلال دیپلماتیک، به نماد مقاومت مدنی تبدیل شده است. او همراه با شماری از دیپلماتهای زن و مرد، سفارتها را به سنگر دفاع از حقوق مردم بدل کردهاند. در برابر واگذاری نمایندگیها به طالبان، ایستادگی آنان مسئولیتی حقوقی، اخلاقی و تاریخی است.
تنش میان طالبان و پاکستان، حاصل افزایش حملات تحریک طالبان پاکستان پس از قدرتگیری طالبان در کابل است؛ بحرانی امنیتی با ابعاد منطقهای، سیاسی و ایدئولوژیک. درخواست ده میلیارد روپیه از سوی طالبان برای انتقال اعضای تیتیپی، نشانهای از معاملهگری امنیتی آنان است. این بحران، بیش از یک مناقشه مرزی، بخشی از بازی قدرتهای جهانی است.
درگیری طالبان و پاکستان بیش از آنکه جنگی واقعی باشد، نمایشی برای مشروعیتبخشی به طالبان در قامت دولت ملی است. این تنشها با هدف بازسازی موازنه قدرت منطقهای طراحی شدهاند و رسانهها با برجستهسازی شعارهای وطنپرستانه، طالبان را از یک گروه افراطی به چهرهای قابل مذاکره در سطح بینالمللی بدل میسازند.