نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
بحران اقتصادی و انسانی در کشور، ابعاد تکاندهندهای به خود گرفته است. در جدیدترین نمونه از این بحران، بسیاری از زنان به دلیل فقر شدید و ناتوانی در تأمین هزینههای زندگی، مجبور به فروش موی سر خود شدهاند. این اقدام ناگزیر، نمادی تلخ از وضعیت اسفناک انسانی و پیامدی مستقیم از حاکمیت کنونی است. در […]
بحران اقتصادی و انسانی در کشور، ابعاد تکاندهندهای به خود گرفته است. در جدیدترین نمونه از این بحران، بسیاری از زنان به دلیل فقر شدید و ناتوانی در تأمین هزینههای زندگی، مجبور به فروش موی سر خود شدهاند. این اقدام ناگزیر، نمادی تلخ از وضعیت اسفناک انسانی و پیامدی مستقیم از حاکمیت کنونی است.
در ویدئویی که به تازگی منتشر شده، مهتاب، یکی از ساکنان کابل، با صدایی بغضآلود از فروش موی خود و دخترش برای تأمین هزینههای زندگی میگوید. او تنها یکی از هزاران زنی است که در کشور به دلیل فقر شدید، به این اقدام ناچار شده است.
در گفتگو با چند تن از زنانی که موی خود را فروختهاند، دلایل مختلفی برای این تصمیم بیان شد. برخی از آنها از بیکاری همسرانشان و ناتوانی در تأمین هزینههای درمان اعضای خانواده سخن گفتند. برخی دیگر از افزایش قیمت مواد غذایی و اجاره مسکن و عدم توانایی در تأمین نیازهای اولیه خانواده خود گلایه داشتند.
کارشناسان اجتماعی و اقتصادی بر این باورند که فروش موی زنان، نشانهای از شکست سیاستهای اقتصادی و اجتماعی حاکمیت کنونی و بیتوجهی به نیازهای اولیه مردم است. آنها معتقدند که ادامه این روند میتواند عواقب اجتماعی و روانی جدی برای زنان و خانوادههای آنها داشته باشد.
فروش موی زنان علاوه بر مشکلات اقتصادی، عواقب اجتماعی و روانی نیز به دنبال دارد. از جمله این عواقب میتوان به کاهش عزت نفس زنان، افزایش آسیبپذیری آنها در برابر خشونتهای خانگی و اجتماعی، و تقویت باورهای منفی در مورد زنان اشاره کرد.
فروش موی زنان، زنگ خطری جدی برای جامعه است. این پدیده نشان میدهد که بحران انسانی در کشور به ابعاد گستردهتری رسیده و نیازمند توجه فوری جامعه جهانی است. این وضعیت اسفناک، نتیجه مستقیم حاکمیت تکقومی، تکحزبی، تکجنسیتی و … است که با اعمال محدودیتهای شدید بر زنان و نادیده گرفتن نیازهای اولیه مردم، آنها را به ورطه فقر و فلاکت کشانده است. برای مقابله با این بحران، علاوه بر کمکهای بشردوستانه، باید به دنبال راهکارهایی پایدار برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور و حمایت از حقوق زنان بود.
با گذشت سه سال از صدور فرمان رهبری گروه طالبان مبنی بر ممنوعیت کار زنان در نهادهای غیردولتی و بینالمللی، ابعاد فاجعهبار این تصمیم اکنون در تمام لایههای جامعه افغانستان دهان باز کرده است. این سیاست که با هدف حذف هویتی نیمی از پیکره جامعه اجرا شد، خانوادههای زنسرپرست را با بنبست معیشتی روبرو کرده و بسیاری از نانآوران سابق را به سوی گدایی سوق داده است.
جنبش فانوس آزادی در روز جهانی حقوق بشر هشدار داد که زنان افغانستان زیر سلطه طالبان با شدیدترین محرومیتها روبهرو اند؛ از آموزش و کار محروم شده، استقلال اقتصادیشان تضعیف گردیده و آزادی رفتوآمدشان محدود شده است. این جنبش از جامعه جهانی خواست با فشارهای سیاسی و حقوقی، از کرامت انسانی زنان دفاع کرده و زمینههای حمایت و پناهجویی فراهم سازد.
انجمن ندای نوین زن افغان در روز جهانی حقوق بشر با انتقاد از سکوت جامعه جهانی، محرومیت زنان و دختران افغانستان از آموزش، کار و زندگی آزادانه را برجسته ساخت. این انجمن تأکید کرد که حقوق بشر زمانی معنا دارد که زنان افغانستان نیز انسان شمرده شوند و خواستار اقدام عملی و الزامآور برای حمایت از شهروندان افغانستان شد.
روز جهانی حقوق بشر در افغانستان، زیر سلطه طالبان، بهجای جشن آزادی و کرامت انسانی، یادآور محرومیت زنان از تحصیل، کار و حضور اجتماعی است. قوانین تبعیضآمیز طالبان، میلیونها زن را به زندانیان جنسیتی بدل کرده و آینده کشور را به تاریکی کشانده است؛ آپارتاید جنسیتی آشکار که جهان نباید در برابر آن سکوت کند.
دیدگاه بسته شده است.