نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تجربه کردن مرگ برای لحظاتی و سپس بازگشتن از آن امری نادر به شمار میرود، بااینحال بر کسانی که آن را احساس کردهاند تأثیر روحی و روانی متفاوتی برجای میگذارد. دانشمندان در تحقیقی جدید به دنبال این سؤال رفتهاند که تجربه تکاندهنده احساس مرگ، چه نوع اثری میتواند بر فرد داشته باشد؟ این تجربه، یک […]
تجربه کردن مرگ برای لحظاتی و سپس بازگشتن از آن امری نادر به شمار میرود، بااینحال بر کسانی که آن را احساس کردهاند تأثیر روحی و روانی متفاوتی برجای میگذارد. دانشمندان در تحقیقی جدید به دنبال این سؤال رفتهاند که تجربه تکاندهنده احساس مرگ، چه نوع اثری میتواند بر فرد داشته باشد؟
این تجربه، یک تجربه شخصی است که فرد در لحظات مرگبار همچون سکته قلبی یا غرق شدن احساس میکند. هرچند شمار افرادی که این تجربه را داشتهاند ثبت نشده است، بااینحال سالانه برای بسیاری از افراد اتفاق میافتد.
«نهاد بینالمللی مطالعات تجربه نزدیک به مرگ» که یک موسسه غیرانتفاعی در کارولینای شمالی است تخمین میزند که هر روز دستکم ۷۷۴ مورد تجربه نزدیک به مرگ در آمریکا رخ میدهد.
محققان دانشگاه وسترن در اونتاریوی کانادا و همچنین دانشگاه لیژ در بلژیک روش تحلیلی جدید را برای آزمودن تجربههای نزدیک به مرگ به کار بستهاند. پژوهشگران ادعا میکنند این روش که ترکیبی از کاربرد هوش مصنوعی و نرمافزارهای تحلیل متن است بهگونهای بیطرف میتواند تجربههای رخ داده را تحلیل کند.
آیا «روح» پس از مرگ باقی میماند؟
محققان که یافتههای خود را در نشریه «پلوس» منتشر کردهاند، میگویند در روشهایی نظیر «مقیاس گریسون» که تاکنون برای پژوهش بر تجربه نزدیک به مرگ افراد استفاده میشده است سؤالات جهتدار بر روایت تجربه رخداده تأثیر سوء میگذارد.
برای مثال طرح سؤالات غیربیطرفانهای همچون «آیا احساس آرامش و سرخوشی میکردید؟» یا «آیا احساس میکردید از بدنتان جدا شدهاید؟» سبب تأثیرگذاری بر خاطرات فرد از رخداد میشوند. در روش تازه از افرادی که مرگ را از نزدیک تجربه کردهاند خواسته میشود تا تجربه خود را از نگاه اول شخص مفرد در یک متن شرح دهند. سپس یک نرمافزار تحلیل خودکار متن این نوشتهها را بررسی میکند.
آندریا سودو، پژوهشگر در دانشگاه وسترن کارولینا، میگوید: «تحلیل متن کاملاً بدون هرگونه سوگیری است. کاملاً خودکار است و ما محققان هیچ فرضیهای را وارد آن نمیکنیم.»
در تحقیق انجام شده ۱۵۸ نفر از کسانی که تجربه نزدیک به مرگ را داشتهاند، شرح خود از رخداد را به طور میانگین در ۱۴۰ کلمه نوشتند. سپس از نرمافزار تحلیل متن و هوش مصنوعی استفاده شد تا کلمات کلیدی استخراج شوند و نقشههای بصری از میزان کاربرد آنان تهیه شد. بهنحویکه بیانگر میزان توزیع کلمات مثبت و منفی در تجربیات نزدیک به مرگ باشد.
دانشمندان با این روش دریافتهاند که کلمات با معانی مثبت بسیار بیشتر در روایت افراد دیده میشوند، درحالیکه کلمات با معانی منفی کمتر در توصیف رخداد استفاده شدهاند.
کلمههای «روشنی، خوب، تماشا، بدن و احساس» کلماتی بودهاند که بیشتر بسامد تکرار را داشتهاند. در مقابل کلمات «سیاه، مرگ و ترس» کمتر در توصیف افراد به کار رفتهاند.
محققان در پایان نتیجهگیری کردهاند که «مستقل از شرایط رخداد حادثه، تجربههای نزدیک به مرگ عموماً بهعنوان تجربههایی بسیار خوشایند احساس شدهاند که توانستهاند تأثیراتی بر مجموعه ارزشهای فرد و طرز برخوردش با مرگ به جای بگذارند.»
آیا میتوانیم به معنای واقعی و حقیقت مرگ پی ببریم؟ به عبارت دیگر، آیا ذهن واقعاً هیچ چیز نیست و تهنشینی از گذشته در آن نمانده است؟ میتوان با بررسی، جستجوی مجدانه، مصرانه و سختکوشی به پاسخ مثبت یا منفی بدین سؤال دست یافت.
دیدگاه بسته شده است.