دلایل اصلی تنش بین طالبان و پاکستان

بند ناف قطع‌نشده؛ طالبان افغانستان و وابستگی به پاکستان

یکی از دلایل اصلی تنش بین طالبان و پاکستان، حمایت‌های قبلی و نگرانی‌های کنونی پاکستان از گروه‌های شورشی، به ویژه طالبان پاکستان، است.

یکی از دلایل اصلی تنش بین طالبان و پاکستان، حمایت‌های قبلی و نگرانی‌های کنونی پاکستان از گروه‌های شورشی، به ویژه طالبان پاکستان، است. طالبان پاکستان که به شدت به طالبان افغانستان وابسته است، در مناطق مرزی فعالیت کرده و حملات متعددی را علیه نیروهای امنیتی پاکستان انجام داده است. این حملات، به همراه اختلافات مرزی بر سر خط دیورند، باعث شده است تا پاکستان نسبت به امنیت داخلی خود نگران باشد و طالبان را مسئول این ناامنی‌ها بداند.
رویداد اخیر بمباران مناطق مرزی افغانستان توسط پاکستان، نشانگر عمق تنش‌ها و بی‌اعتمادی موجود بین پاکستان و طالبان است. این اقدام علاوه بر افزایش تلفات غیرنظامی، پیامدهای جدی دیگری نیز برای روابط طالبان و پاکستان در پی خواهد داشت.
خبر بمباران مناطق مسکونی در ولسوالی برمل پکتیکا توسط پاکستان و ادعای کشته شدن ده‌ها غیرنظامی، ابعاد پیچیده و نگران‌کننده‌ای از وضعیت منطقه و روابط بین‌المللی را نمایان کرده است.
ادعای حمدالله فطرت، معاون سخن‌گوی طالبان، مبنی بر اینکه اکثر قربانیان حمله هوایی پاکستان در ولسوالی برمل پکتیکا زنان و کودکان بوده‌اند، در حالی مطرح می‌شود که وزارت دفاع طالبان ساعاتی پس از انجام این حملات گفته بود که بیشتر قربانیان «مهاجران وزیرستانی» هستد. این تناقض در اظهارات مقامات طالبان، ابعاد پیچیده‌تر و نگران‌کننده‌تری از این رویداد را نمایان کرده و چالش‌های جدی در راه پیگیری حقیقت را ایجاد کرده است.
از سوی دیگر، ارتش پاکستان تاکنون در مورد این حملات سکوت کرده و آن را تأیید نکرده است، اما منابع پاکستانی گفته‌اند که در حملات مواضع تحریک طالبان پاکستان (تی‌تی‌پی)، هدف قرار گرفته است. این سکوت و اظهارات متناقض، ابهامات بیشتری را در مورد این حادثه ایجاد کرده است.
نکته قابل توجه اینجاست که ارتش پاکستان در حالی مناطقی در ولسوالی برمل ولایت پکتیکا را بمباران کرد که محمد صادق، نماینده ویژه آن کشور در کابل حضور داشت و سرگرم گفت‌‌وگو با مقام‌های طالبان، از جمله در مورد مسائل امنیتی بود. این موضوع نشان می‌دهد که علی‌رغم تلاش‌ها برای بهبود روابط، تنش‌ها بین طالبان و پاکستان همچنان در سطح بالایی قرار دارد و احتمال وقوع چنین حملاتی به صورت ناگهانی وجود دارد. علاوه بر آن، اینکه این حملات در اولین سفر رسمی محمد صادق به کابل رخ داده است و وی با سراج‌الدین حقانی، سرپرست وزارت داخله طالبان، و شماری از دیگر مقام‌های طالبان گفت‌وگو کرده بود و پیام طالبان را به آنان رسانده بود، نشان از حساسیت و پیچیدگی روابط بین طرفین دارد و می‌تواند بر روند گفت‌وگوها و تلاش‌ها برای بهبود روابط تأثیر منفی بگذارد.
بر اساس تحلیل‌های کارشناسان مسائل افغانستان، محمد صادق، نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان، احتمالاً گزارشی اولیه از دیدار اخیر خود با مقامات طالبان را به اسلام‌آباد ارائه داده است. محتویات دقیق این گزارش مشخص نیست؛ اما انتظار می‌رود که آقای صادق در این گزارش به بررسی وضعیت کنونی افغانستان، روابط دو جانبه و چالش‌های پیش رو پرداخته باشد. برخی تحلیلگران بر این باورند که هدف از این دیدار و گزارش‌دهی، ارزیابی دقیق وضعیت و تدوین استراتژی مناسب برای تعامل با طالبان بوده است.
در سه سال گذشته، پاکستان به طور مکرر از طالبان خواسته است تا به گروه تحریک طالبان پاکستان (تی‌تی‌پی) پناه ندهد و از استفاده اعضای این گروه از خاک افغانستان برای انجام حملات علیه پاکستان جلوگیری کند. این درخواست‌ها نشان‌دهنده تنش‌های موجود بین طرفین و نگرانی‌های جدی پاکستان در مورد امنیت داخلی است.
با وجود شباهت‌های ایدئولوژیک و تاریخی، طالبان افغانستان و طالبان پاکستان در برخی مسائل با هم اختلاف نظر دارند. با این حال، بیعت هر دو گروه با هبت‌الله آخوندزاده به عنوان رهبر، یک عامل وحدت‌بخش بین آن‌ها محسوب می‌شود و از همه مهم‌تر حمایت طالبان پاکستان از طالبان افغانستان در طول سال‌های جنگ با نیروهای امنیتی دولت پیشین و نیروهای بین‌المللی، یکی از ابعاد مهم رابطه پیچیده این دو گروه بوده است. این حمایت تنها به دلایل ایدئولوژیک مشابه بلکه به دلایل عملیاتی و استراتژیک نیز صورت گرفته است.
در سه سال گذشته، روابط میان پاکستان و طالبان بر سر مساله حمایت از گروه‌های شورشی، به ویژه تحریک طالبان پاکستان (تی‌تی‌پی)، با تنش‌های جدی روبرو بوده است.
پاکستان بارها از طالبان خواسته است تا از دادن پناهگاه به اعضای تی‌تی‌پی خودداری کرده و اجازه ندهد از خاک افغانستان برای انجام حملات علیه پاکستان استفاده شود. اسلام‌آباد معتقد است که تی‌تی‌پی از خاک افغانستان تحت کنترل طالبان به عنوان پایگاهی امن برای انجام عملیات علیه اهداف پاکستانی استفاده می‌کند.با این حال، طالبان تاکنون به این درخواست‌ها پاسخ مثبتی نداده و همواره آن را رد کرده‌اند. مقامات طالبان در پاسخ به این انتقادات، پاکستان را به ناتوانی در تأمین امنیت داخلی خود متهم کرده و مدعی شده‌اند که افغانستان نمی‌تواند مانع از فعالیت‌های گروه‌های شورشی در خارج از مرزهای خود شود.
بر اساس گزارش‌های سازمان ملل متحد، تحریک طالبان پاکستان (تی‌تی‌پی) به عنوان یکی از گروه‌های تروریستی فعال در افغانستان شناسایی شده است. این گزارش‌ها حاکی از آن است که تی‌تی‌پی از خاک افغانستان تحت‌کنترل طالبان برای انجام حملات علیه پاکستان استفاده می‌کند و طالبان نیز به این گروه پناه داده‌اند. این موضوع یکی از دلایل اصلی تنش‌های موجود میان پاکستان و طالبان است و باعث شده تا پاکستان بارها خواستار اقدام جدی طالبان برای مقابله با این گروه شود.
در پی حملات هوایی اخیر پاکستان به ولایت پکتیکا، وزارت خارجه‌ طالبان کاردار سفارت پاکستان در کابل را احضار و طی نامه‌ای رسمی به این اقدام اعتراض کرد. طالبان ادعا می‌کند که این حملات منجر به تلفات غیرنظامیان شده و نقض آشکار حریم هوایی افغانستان است.
وزارت خارجه‌ طالبان با محکوم کردن حملات اخیر پاکستان، مدعی شد که این حملات تنها چند روز پس از آغاز مذاکرات صلح با یک هیئت پاکستانی انجام شده است. طالبان معتقدند که برخی از گروه‌های قدرتمند در پاکستان با این اقدامات در تلاشند تا به روند صلح لطمه بزنند و روابط پاکستان با این گروه را تیره کنند.
این اشارات نشان می‌دهد که با وجود تلاش‌های دیپلماتیک برای بهبود روابط، اختلافات جدی بین طالبان و ارتش پاکستان بر سر مسائل امنیتی و مرزی وجود دارد. طالبان معتقدند که ارتش پاکستان با انجام حملات هوایی و پشتیبانی از گروه‌های مخالف، به دنبال تضعیف حکومت این گروه است.
در طول دو دهه گذشته، بسیاری از تحلیلگران، طالبان را به عنوان یک گروه نیابتی تحت حمایت ارتش پاکستان می‌دانستند و معتقد بودند که این دو در انجام حملات تروریستی در افغانستان همکاری نزدیکی دارند، از جمله ارائه آموزش نظامی، تسلیحات و پشتیبانی مالی.
ارتش پاکستان به عنوان بازیگر اصلی در ایجاد و تداوم تنش‌ها با طالبان شناخته می‌شود. به نظر می‌رسد که سردی روابط این دو طرف، ریشه بسیاری از مشکلات موجود، از جمله حضور تی‌تی‌پی و اختلافات مرزی، باشد. با این حال، عوامل دیگری مانند فشارهای بین‌المللی و رقابت‌های منطقه‌ای نیز در این روابط پیچیده نقش دارند.