پاکستان درگیر با کرونا و طالبان

رسانه‌های پاکستان اعلام کردند: «تاکنون ۹,۷۳۸ در پاکستان به کرونا مبتلا شده و ۲۰۹ تن نیز جان خود را بر اثر ابتلا به این بیماری از دست داده‌اند. بیشترین تعداد بیمار در ایالت پنجاب گزارش شده‌اند و این ایالت با ۳۸۲۲ تن بیمار در پاکستان رکورددار است. در ایالت سند ۲۵۳۷ تن و در ایالت خیبرپختون‌خوا نیز ۱۱۳۷ تن به ویروس مذکور مبتلا شده‌اند. دولت عمران خان در پاکستان تلاش می‌کند با لغو پروازهای داخلی و خارجی همچنین ادامه طرح فاصله اجتماعی بیماری کرونا را مهار کند.

رسانه‌های پاکستان اعلام کردند: «تاکنون ۹,۷۳۸ در پاکستان به کرونا مبتلا شده و ۲۰۹ تن نیز جان خود را بر اثر ابتلا به این بیماری از دست داده‌اند. بیشترین تعداد بیمار در ایالت پنجاب گزارش شده‌اند و این ایالت با ۳۸۲۲ تن بیمار در پاکستان رکورددار است. در ایالت سند ۲۵۳۷ تن و در ایالت خیبرپختون‌خوا نیز ۱۱۳۷ تن به ویروس مذکور مبتلا شده‌اند. دولت عمران خان در پاکستان تلاش می‌کند با لغو پروازهای داخلی و خارجی همچنین ادامه طرح فاصله اجتماعی بیماری کرونا را مهار کند.

پس‌ازآنکه تست کرونای فرد ملاقات‌کننده با نخست وزیر پاکستان مثبت اعلام شد، عمران خان نیز به‌دلیل ملاقات با وی، تست کرونا داد. «فیصل ادی» پزشک پاکستانی، اظهار داشت: در این ملاقات عمران خان فاصله مناسب اجتماعی را حفظ کرده بود؛ اما این امکان وجود دارد که کرونا از طریق چک اهدایی توسط فرد مذکور به نخست وزیر پاکستان منتقل شده باشد؛ بنابراین تست کرونا انجام گرفت.

«شاه محمود قریشی» وزیر امور خارجه پاکستان گفت: «هنوز بیماری کرونا به اوج خود نرسیده است. تا ماه ژوئن بیماری کرونا در پاکستان به اوج خود می‌رسد. دولت روی متوقف کردن زنجیره انتقال بیماری کرونا و کمک به قشر ضعیف جامعه در وضعیت بحرانی فعلی تمرکز کرده است. چاره‌ای جز تمدید طرح فاصله اجتماعی و تدابیر لازم برای جلوگیری از شیوع بیماری کرونا نداریم.»

همچنین، سفارت آمریکا در اسلام‌آباد در بیانیه‌ای اعلام کرد: بیش از ۶۰۰ آمریکایی به دلیل شیوع کرونا در روزهای گذشته با پروازهای اختصاصی به کشورشان بازگردانده شده‌اند و این روند ادامه دارد. قبل از این آمریکا بیش از ۶۹ دیپلمات خود را از پاکستان برگردانده بود. کشورهای دیگر مانند آلمان و انگلیس نیز به علت شیوع بیماری کرونا در حال خارج کردن دیپلمات‌ها و اتباع خود از پاکستان هستند.

درخواست بخشش بدهی خارجی و وام خارجی در پی شیوع کرونا

«عمران خان» نخست وزیر پاکستان در پیامی از جامعه جهانی خواست با توجه به شیوع بیماری کرونا که موجب افزایش فقر و گرسنگی در این کشور خواهد شد ابتکاری را برای تسهیل و یا بخشیده شدن بدهی خارجی اسلام‌آباد در نظر بگیرند. وی افزود: ما نیازمند تدوین برنامه جدید برای بازپرداخت بدهی خارجی خود هستیم؛ بنابراین دبیرکل سازمان ملل متحد و سایر نهادهای جهانی در این زمینه به ما کمک کنند. پس آن‌که پاکستان و برخی کشورهای درحال‌توسعه برای مبارزه با کرونا با بحران اقتصادی مواجه شدند، صندوق بین‌المللی پول با پرداخت وام به اسلام‌آباد موافقت کرد و مبلغ یک میلیارد و ۳۸۰ میلیون دلار برای مبارزه با کرونا به پاکستان پرداخت کرد.

پیش‌ازاین صندوق بین‌المللی پول پیشنهاد پاکستان برای تأخیر در پرداخت بدهی‌های خارجی را پذیرفته و به این کشور اجازه داد بازپرداخت وام‌های دریافت کرده را یک سال به تأخیر بیندازد. از سوی دیگر «پال جونز» سفیر آمریکا در پاکستان نیز اعلام کرد: «واشنگتن برای مبارزه با کرونا مبلغ ۸ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار به اسلام‌آباد کمک می‌کند. جونز تأکید کرد: آمریکا پیش‌ازاین ۴٫۲ میلیارد دلار برای کمک به وضعیت مهاجران افغانستانی به پاکستان کمک کرده است.»

فاصله‌اندازی اجتماعی کرونا

بسته شدن بازارهای کار در خلیج‌فارس، اروپا، اخراج میلیون‌ها کارگر، تأثیری مهمی بر اقتصاد سیاسی منطقه شبه‌قاره و به‌ویژه پاکستان داشته است. این دگردیسی برای مردم منطقه مذکور که بخش بزرگی از کارگران به لحاظ اقتصادی آسیب‌پذیر را در اختیار دارد، خطر بسیار بزرگی خواهد بود. کمبود مدیریت بحران و عدم شفافیت دولت‌ها و بی‌اعتمادی شهروندان به قابلیت دولت‌ها در مهار کردن این ویروس، باعث خواهد شد که در پسا کرونا بسیاری از اعتراضات جنبه‌های: قومی- مذهبی، سیاسی، پیدا کند.

شیوع ویروس کرونا، قابلیت ماندگاری و حفظ قدرت‌ها را در زمینه چشم‌اندازهای سلامت تعیین خواهد کرد. کشورهای منطقه در مقابله با بیماری فراگیر کرونا مشارکت چشمگیری نداشته و نتوانسته‌اند شکاف‌های سیاسی را تبدیل به همکاری نزدیک کنند. لذا ضعف‌ها، ابهامات و سیاست‌های ناپایدار دولت‌ها آشکارتر شده‌اند. به چالش کشیده شدن کارآمدی و شایستگی و صلاحیت دولت‌ها، می‌تواند سبب دگرگونی در سیاست داخلی آن‌ها، و احتمال شکل‌گیری اعتراض‌ها شود.

 معضل تحریک (جنبش) طالبان پاکستان برای اسلام‌آباد

به دنبال اوج‌گیری فعالیت‌های گروه داعش در مناطق شامات، گروه تحریک طالبان پاکستان به دنبال الحاق ظرفیت‌های خود به جریان‌های مشابه در حوزه افغانستان و آسیای مرکزی بوده است. در پی ادعای ارتش پاکستان و اعلام برخی رسانه‌های پاکستانی، تحریک (جنبش) طالبان پاکستان در صدد آشتی دادن گروه طالبان و گروه داعش و میانجی‌گری میان این دو گروه بوده است. در همین راستا، طالبان پاکستان دفتری را ایجاد و کمیته‌ای را نیز به رهبری «خالدعمر خراسانی» رهبر سابق تحریک طالبان پاکستان در مرز میان افغانستان و پاکستان برای این هدف تشکیل دادند.

ظاهراً تحریک طالبان پاکستان به دنبال آتش‌بس میان طالبان افغانستان یا «امارت اسلامی» به رهبری «ملا اختر منصور» و «خلافت اسلامی» زیر پرچم داعش در افغانستان بوده است.

پاکستان حدود ۲۵۰۰ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان دارد که بیشتر آن را مناطق کوهستانی تشکیل می‌دهد. تحرکات داعش در افغانستان و عدم کاهش عملیات‌های گروه‌های ضدپاکستانی، شاید یکی از دلایلی است که اسلام‌آباد قصد داشته به مرزهای خود با افغانستان سروسامان دهد. پرواضح است که پاکستان با بهره‌گیری از خطر تندروها و داعش تلاش کرده تا برای تثبیت مرز دیورند بین دو کشور نیز که با اعتراض همیشگی کابل روبرو است گام‌هایی عملی را بردارد.

 پس از امضای توافقِ میان آمریکا و طالبانِ افغانستان (۲۹ فوریه گذشته، دوحه) فرآیند یک صلحِ نامشخص اما مهم آغاز شد. آن‌گونه که پیش‌بینی می‌شد با وجود وقوع این تحول مهم، به نظر می‌رسد طرف‌های ذی‌نفع در افغانستان بر مواضع خود همچنان پایبند مانـده و انعطاف‌پذیری اندکی در فرآیند صلح از خود نشان داده‌اند. روشن است که این وضعیت به نفعِ مخالفان صلح ازجمله بازیگران دولتی و غیردولتی که به دنبال تثبیتِ جایگاه خود دراین‌بین هستند، خواهد بود.

گذشته از این آنچه در جریان مذاکرات طرفین در دوحه شاخص و بارز بود، تمرکزِ ایالات متحده بر دریافتِ ضمانت از طالبانِ افغانستان بود. برای مثال، طالبان اجازه نخواهد داد که شبه‌نظامیان خارجی در منطقه تحت اختیارِ این گروه فعالیت کنند؛ البته طالبان با دو چالشِ اساسی روبرو خواهد شد:

  • کاهش میزان خشونت‌ها تا جایی که بتواند با سایر ذی‌نفعانِ افغانستان بر سر میز مذاکره بنشینند.
  • به تعهد خود مبنی بر عدم‌حمایت از القاعده و سایر شبه‌نظامیان خارجی پایبند بماند.

 اما از سویی، طالبانِ افغانستان به‌رغم اختلافات تاکتیکی و فرقه‌ای، از سایر جنگ‌طلبانِ فعال در این کشور برتر بوده و می‌تواند از این اهرمِ فشار در نشست‌های داخلی و همچنین در روند صلح افغانستان با جامعه بین‌المللی استفاده کند. خروجِ نیروهای آمریکایی از افغانستان و مذاکرات صلح برای داعش و القاعده به‌مثابه دارویی مسکّن خواهد بود. چراکه هر دو تشکل، می‌توانند از این فرصت برای تجدیدنظر در راهبردها و بازسازیِ جایگاه خود استفاده کنند.

از سوی دیگر چیستی جزئیات برنامهٔ طالبانِ افغانستان برای القاعده پس از معامله با ایالات متحده هنوز مشخص نیست. تا آنجایی که به TTP و سایر گروه‌های کوچک پاکستانی مربوط است، آن‌ها نیز از این توافق خشنود هستند. خشنودیِ آن‌ها قابل‌درک است، چون آن‌ها با ملا هبت‌الله، رهبر ارشد طالبان افغانستان در بیعت هستند. براساس برخی اطلاعات موجود هر بار که TTP با یک بحران داخلی یا اختلاف بر سر رهبری مواجه می‌شود، طالبان افغانستان در امور داخلی TTP مداخله می‌کند.

درعین‌حال TTP نیز توانسته‌ است با فرماندهان میدانی طالبانِ افغانستان‌ که بسته به شرایطِ موجود تصمیم‌گیری می‌کنند، روابط بهتری داشته باشد. این شکل از ارتباط را می‌توان در چارچوب ارتباطات قومی بین دو سوی خط دیورند نیز ارزیابی کرد که مقامات پاکستانی همواره از آن واهمه داشته و دارند. رخداد مهم دیگری که به وقوع پیوست فرار احسان‌الله احسان، سخنگوی سابق TTP از دست نیروهای امنیتی پاکستان در اواخر دلو ۱۳۹۸ بود. با وجود سکوت عجیب رسانه‌های پاکستانی در این خصوص، روایت‌های مختلفی از زوایای پنهان این رخداد مطرح شده است.

مسلماً شبه‌نظامیان تحریک طالبان پاکستان و سایر گروه‌های همسو همچنان برای امنیت ملی پاکستان یک تهدید به شمار می‌روند. درعین‌حال واقعیت این است که تروریست‌های پاکستانی از سوی هر کشور یا سازمانی که حمایت می‌شوند، همچنان در تلاش هستند تا تنور ترور و تفرقه و خونریزی و جنایت در افغانستان را داغ نگه دارند و در این میان، نمی‌خواهند این هدف تحت‌الشعاع سایر موضوعات قرار گرفته و تضعیف شود. با این حساب، بعد جدیدی در معادله جنگ و صلح افغانستان اضافه می‌شود و آن صلح یا جنگ با TTP به‌عنوان منشأ اصلی ترور و جنگ، خشونت، در پاکستان است.

  • منبع: مرکز بین‌المللی مطالعات صلح
  • احمد مرجانی‌نژاد،  مترجم، پژوهشگر و کارشناس مسائل پاکستان