نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
یوسیپ بروز تیتو، متولد ۱۸۹۲ در کرواسی، از همان جوانی در مسیر آموزشهای نظامی گام نهاد و در جنگ جهانی اول و دوم، تجربههای عمیقی اندوخت. در سالهای اشغال اروپا توسط نازیها، تیتو گروه پارتیزانی مقاومت را بنیان گذاشت و در سال ۱۹۴۵، به پاس مبارزاتش، لقب مارشال را دریافت کرد.
پس از جنگ، رهبری دولت فدرالی سوسیالیستی یوگوسلاوی را برعهده گرفت؛ کشوری متشکل از شش جمهوریت خودمختار؛ صربستان، کرواسی، اسلونیا، بوسنی و هرزگوین، مانتهنیگرو و مقدونیه. تیتو با بهرهگیری از ویژگیهایی چون توانایی در ایجاد وحدت ملی، استراتژیسازی دقیق، حفظ بیطرفی در جنگ سرد، مدیریت هوشمندانه روابط اتنیکی، توجه به توسعه اقتصادی و قاطعیت در تصمیمگیری، توانست کشوری جنگزده را به الگویی از ثبات و انسجام تبدیل کند.
دکتر ملک ستیز در روایت شخصیاش، از پدرش امیر محمد خان خوشیوال یاد میکند؛ نظامی برجستهای که در نهادهای آموزشی ترکی درس آموخته بود و همواره از مارشال تیتو بهعنوان الگویی در سیاست و مبارزه یاد میکرد. در سال ۱۹۷۵، وقتی دکتر ستیز تنها ۱۰ سال داشت، تصویری از تیتو را در یکی از مجلههای ایرانی دید و شباهتهایی میان چهره پدرش و مارشال تیتو یافت؛ شباهتی که نقطه آغاز دلبستگیاش به این رهبر اسطورهای شد.
این علاقه، بعدها در دوران تحصیلات دکترا در دانشگاه سیسیلی ایتالیا، زیر نظر پروفیسور واسلاف پیتریچ، به پژوهش درباره فروپاشی شوروی و یوگوسلاوی انجامید. استادش، که خود دوران تیتو را بهخوبی به یاد داشت، روایتهایی از رهبری نظامی و سیاسی او ارائه داد که درک عمیقتری از شخصیت تیتو به او بخشید.
اما این روایت تنها یک خاطره شخصی یا تحلیل تاریخی نیست؛ بلکه دعوتی است به بازاندیشی در مفهوم دولت و رهبری در افغانستان. دکتر ستیز با نگاهی انتقادی به وضعیت کشورش، از فقدان فرهنگ دولتسازی و بیتوجهی به درسهای تاریخ سخن میگوید.
او با اشاره به علاقهمندی تیتو به افغانستان و دیدارش با سردار محمد داوود، از درد عمیق خود نسبت به وضعیت امروز کشور پرده برمیدارد. به باور او، دولت در افغانستان نه بر پایه تدبیر و انسجام، بلکه بر اساس چپاول و فرصتطلبی بنا شده است. او مینویسد: «ما نه دولت به معنای واقعیاش داشتهایم و نه دولتمدار. دولت برای ما، برعکس مارشال تیتو، یک فرصت چور و چپاول بوده است.»
دکتر ملک ستیز با این یادداشت، نهتنها از یک اسطوره تاریخی یاد میکند، بلکه دعوتی صریح به بازاندیشی در مفهوم دولت و رهبری در افغانستان دارد. او باور دارد که رهبران واقعی از میان مردم و جوانان ظهور میکنند، نه از میان سیاسیون فرسوده. زندگی مارشال تیتو، بهزعم او، درسی است برای همهی ما: اگر ارادهای برای ساختن باشد، حتی از دل جنگ و ویرانی میتوان دولتی ساخت که تاریخ به احترامش سر خم کند.
اکنون زمان آن رسیده است که به رهبران جوان و اندیشههای نو اعتماد کنیم، و از تجربههای تاریخی چون تیتو، پلی بسازیم به سوی آیندهای که هنوز میتوان آن را ساخت.
در طول تاریخ پر فراز و نشیب افغانستان، با وجود تنوع بیشمار در اشکال حکومتداری – از امارات و سلطنتهای سنتی گرفته تا جمهوریهای نوپا و رژیمهای اقتدارگرا – یک واقعیت عینی و تاریخی همواره خودنمایی کرده است: این اراده و واکنش مردم بوده که مسیر و مدت بقای حکومتها را تعیین کرده است. قدرت […]
اسلام از ما میخواهد که نه مثل فراتران باشیم و نه مثل فروتران، بلکه مثل مردم باشیم. خلیلبن احمد میگفت:«اللهم اجعلنی عندک من احسن(اعلی) الناس، عندالناس مثل الناس، و عند نفسی من ارذل(اسفل) الناس».خدایا سه حالت میخواهم، میخواهم هرچه تو به من مینگری از همه بندگان بهتر ببینی و هر چه خودم به خودم مینگرم […]
علی عبدالرازق، متفکر مصری در کتاب «اسلام و اصول حکومت» بیان میکند: در جوامع اسلامی که به جای نهادهای دموکراتیک و مدرن، بر اساس مفاهیم سنتی قدرت شکل گرفتهاند، تغییرات در رأس حکومت نه به معنای تغییر در ساختارهای بنیادی قدرت است، بلکه اغلب تغییراتی است در فردی که این قدرت را در دست دارد. […]
مروری بر کتاب تاریخ با فعل آدمی معنا و قوام می یابد. اما آدمی تاریخ را طراحی نمی کند، اهل نظر و بصیرت طرح تاریخ را می یابند و به سمت آن می روند و البته هرچه نزدیک تر می شوند طرح در نظرشان روشن تر و وطی مسیر آسان تر می شود. اما سیر […]
https://shorturl.fm/8K87j