خانه، قدرت و راز؛ سیاست پنهان‌سازی در منطق حکمرانی

در منطق نوین حکمرانی، خانه دیگر فقط محل زندگی نیست؛ بلکه استعاره‌ای از قلمرو قدرت است. دکتر سید محمدتقی حسینی، استاد دانشگاه و روزنامه‌نگار صاحب‌نظر، در تحلیل خود نشان می‌دهد چگونه سیاست‌های خرد خانوادگی به سطح کلان حکمرانی سرایت می‌کنند و پنهان‌کاری به ابزار مدیریت قدرت بدل می‌شود.

در نوشته‌ای تأمل‌برانگیز، دکتر سید محمدتقی حسینی، استاد دانشگاه، نویسنده و روزنامه‌نگار، به بررسی نسبت میان «خانه» و «قلمرو سیاسی» در منطق نوین قدرت می‌پردازد. او با بهره‌گیری از استعاره خانه، نشان می‌دهد که چگونه دولت‌ها سرزمین را همچون خانه‌ای بزرگ می‌فهمند؛ خانه‌ای که باید از نگاه بیرونی محفوظ بماند، رازهایش پنهان و نظم درونی‌اش حفظ شود.

در این نگاه، دولت در نقش «والد» ظاهر می‌شود و شهروندان در جایگاه فرزندان، باید از قواعد خانه تبعیت کنند. خیابان‌ها، مرزها و شهرها دیگر فضاهای عمومی نیستند، بلکه امتداد دیوارهای خانه‌اند؛ جایی برای کنترل، مراقبت و پنهان‌کاری. هر اعتراض، هر صدای مخالف، هر «رویداد آبروبر» تهدیدی برای انسجام خانه تلقی می‌شود و باید در مخفی‌گاه خانه دفن شود.

دکتر حسینی با نگاهی رسانه‌محور، خانه را در دو سطح تحلیل می‌کند: خانه‌ای برای زندگی فردی و خانه‌ای برای حکمرانی جمعی. این شکاف، بستری برای اعمال قدرتی است که در ظاهر پدرانه و محافظ، اما در باطن کنترل‌گر و پنهان‌ساز است. در این چارچوب، سیاست پنهان‌سازی نه‌تنها در رسانه‌ها، بلکه در معماری شهری، در زبان رسمی دولت و در ساختارهای نمادین قدرت بازتاب می‌یابد.

ایشان با سابقه‌ای غنی در نگارش مقالات تحلیلی در رسانه‌های معتبر همواره کوشیده است تا مفاهیم پیچیده اجتماعی و سیاسی را به زبان روشن و قابل فهم برای مخاطب عمومی تبدیل کند. آثار او در حوزه نقد قدرت، جامعه و رسانه، جایگاه ویژه‌ای در فضای فکری افغانستان دارد.

وقتی دولت، قلمرو را خانه می‌بیند، سیاست از عرصه عمومی به درون دیوارها خزیده و پنهان‌کاری به ابزار مشروعیت بدل می‌شود. در چنین ساختاری، شفافیت نه یک ارزش، بلکه تهدیدی برای «آرامش خانه» تلقی می‌شود، خانه‌ای که حالا به نام امنیت، سکوت را بر صدای مردم ترجیح می‌دهد. تحلیل دکتر حسینی، ما را به بازاندیشی در مفهوم قدرت و نسبت آن با فضا، زبان و زندگی روزمره دعوت می‌کند.