پیروزی دیپلماتیک یا عقب‌نشینی حقوقی؟

بازخوانی روایت ذاکر جلالی از توافق طالبان و پاکستان

ذاکر جلالی توافق آتش‌بس طالبان و پاکستان را پیروزی دیپلماتیک خوانده و از تعهد طرف پاکستانی به عدم مداخله استقبال کرده است. اما منتقدان، از جمله جریان روند سبز، این توافق را مهر تأیید بر معاهده گندمک و تثبیت خط دیورند می‌دانند؛ سکوت طالبان را عقب‌نشینی حقوقی و مردم را قربانیان بی‌صدای این معامله تاریخی می‌خوانند.

در پی امضای توافق آتش‌بس میان طالبان و پاکستان در دوحه، ذاکر جلالی، رییس دوم سیاسی وزارت امور خارجه طالبان، این توافق را «پیروزی دیپلماتیک» برای این گروه خوانده است.

جلالی در صفحه ایکس خود تأکید کرده که هیئت طالبان در کنار دفاع از استقلال و خاک کشور، توانسته مسائل را از مسیر دیپلماسی نیز پیگیری کند. جلالی همچنین گفته که عدم مداخله در امور داخلی کشورها، موضع اصولی طالبان بوده و خوشحال است که طرف پاکستانی نیز در حضور میانجیگران به این اصل متعهد شده است.

اما این روایت، با آن‌چه در متن توافق و اظهارات طرف پاکستانی آمده، تفاوت‌های معناداری دارد. خواجه محمد آصف، وزیر دفاع پاکستان، در بیانیه‌ای رسمی بر «احترام به تمامیت ارضی» تأکید کرده است عبارتی که در حقوق بین‌الملل به معنای پذیرش مرزهای رسمی است.

این تأکید، در بستر تاریخی خط دیورند، معنای خاصی پیدا می‌کند؛ خطی که در سال ۱۸۹۳ با امضای عبدالرحمن‌خان و نماینده بریتانیا ترسیم شد و پیش‌تر در معاهده گندمک، یعقوب‌خان بخشی از خاک افغانستان را واگذار کرده بود.

در همین راستا، جریان‌هایی چون «روند سبز» این توافق را مهر تأیید طالبان بر همان معاهده‌های تحمیلی تاریخی می‌دانند. آنان با اشاره به نام‌گذاری خط دیورند به «سرحد» در برخی صفحات منتسب به طالبان، این اقدام را ادامه همان سلسله‌ای می‌دانند که از گندمک آغاز شد و حالا با سکوت طالبان، تثبیت شده است.

در مقابل، دیدگاه‌هایی نیز وجود دارند که روایت جلالی را تأیید می‌کنند. آنان معتقدند که طالبان با اعزام هیئت به رهبری وزیر دفاع این گروه، نشان داده‌اند که در کنار مواضع نظامی، به دیپلماسی نیز توجه دارند. از این منظر، توافق دوحه گامی در جهت کاهش تنش‌ها و جلوگیری از آسیب بیشتر به مردم افغانستان تلقی می‌شود.

با این حال، آن‌چه در این میان مغفول مانده، مردم افغانستان هستند؛ مردمی که بار دیگر قربانی تصمیماتی شده‌اند که در سطح قدرت و سیاست اتخاذ می‌شود.

حملات هوایی، آوارگی، اخراج مهاجران و بی‌ثباتی سیاسی، زندگی روزمره آنان را تحت تأثیر قرار داده است. فارغ از این‌که توافق دوحه را پیروزی دیپلماتیک بدانیم یا عقب‌نشینی حقوقی، واقعیت این است که هزینه آن را مردم افغانستان می‌پردازند.