سوریه پس از اسد:

آیا تکرار تاریخ افغانستان محتمل است؟

با سقوط حما و پیش‌بینی پیش‌روی آسان مخالفان به سوی حمص،  بیش از هر زمان، زنگ خطر برای دمشق به صدا در آمده‌ است. سقوط احتمالی دمشق یک رخداد مهم در طراز منطقه و جهان خواهد بود که بسیاری از معادلات کنونی را تغییر می‌دهد. ایران یک متحد کلیدی و قدیمی را از دست می‌دهد. […]

با سقوط حما و پیش‌بینی پیش‌روی آسان مخالفان به سوی حمص،  بیش از هر زمان، زنگ خطر برای دمشق به صدا در آمده‌ است. سقوط احتمالی دمشق یک رخداد مهم در طراز منطقه و جهان خواهد بود که بسیاری از معادلات کنونی را تغییر می‌دهد. ایران یک متحد کلیدی و قدیمی را از دست می‌دهد. سوریه از فردای پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، بدون حتی یک روز وقفه هم‌پیمان مصمم‌ و تزلزل‌ناپذیر ایران بوده‌ است.
ایران بدون سوریه، لبنان را هم نخواهد داشت و بخش اعظم نفوذ و عمق استراتژیک آن در خاورمیانە را باید از دست رفته تلقی کرد. برای روسیه هم سوریه بیش از یک متحد قدیمی وفادار است. این کشور و بنادر آن در دریای مدیترانه پایگاهی برای بازگشت روسیه به خاورمیانه پس از خروج آن در مقطع فروپاشی شوروی هستند.
برای اسرائیل هم در حکم از دست رفتن یک دشمن ضعیف پیش‌بینی‌پذیر و مقید به رعایت خطوط سرخ نوشته و نانوشته‌ است.

سقوط دمشق چگونه خواهد بود؟

برخلاف غالب تحلیل‌ها، سقوط احتمالی دمشق بیشتر شبیه سقوط کابل در بهار ۱۹۹۲ بدست مجاهدان افغانستان خواهد بود نه پنجمین سقوط پایتخت افغانستان در تابستان ۲۰۲۱ به دست طالبان. در اپریل ۱۹۹۲ پس از سیزده سال جنگ داخلی جنگ‌سالاران اسلام‌گرای افغانستان وارد کابل شده و به حیات حکومت کمونیستی تحت الحمایە مسکو خاتمه دادند.
سه سال قبل از این تاریخ شوروی نیروهایش را از افغانستان خارج کرده بود، اما به حمایت‌های کج‌دار و مریزش از دولت نجیب‌الله ادامه می‌داد. ضعف داخلی روسیه و آغاز روند فروپاشی آن پس از کودتای نافرجام اگست ۱۹۹۱ باعث قطع کامل کمک‌ها به دولت دست نشاندە کابل شد و فرایند سقوط آن را تسریع کرد.
صد البته در یک پیوند دیالکتیکی، شکست در افغانستان باعث زلزله در امپراتوری اروپایی شوروی گردید و  زوال آن را تسریع کرد. می‌توان پبش‌بینی کرد که در صورت ادامە روند کنونی و رخ ندادن اتفاقی غیرمنتظره، جهادی‌های تکفیری با شعار الله اکبر وارد دمشق شوند.
حکومت سکولار و از دید آنان کافر اقلیت علوی را ساقط و مانند مجاهدان افغانستان، سازمان دولت – state – را ویران سازند. با نابودی سازمان‌ها و تشکیلات اداری خلاء دولت پدید آید و در گوشه و کنار شهر دستجات مسلح مختلف، مقدرات امور را به دست گیرند و کشور دچار جنگ داخلی و بی‌ثباتی گردد.
حکومت خودمختار کردها از بیم خطرات اسلام‌گرایان، علیرغم فشارهای ترکیه با حمایت غرب به حیات خود ادامه دهد. اسرائیل هر از گاهی مانند داوری مداخله‌جو روی تشک کشتی سوریه بیاید و به یکی ضربه و دیگری را از زیر ضرب خارج سازد. ادراک استراتژیک اسرائیل در سوریە منهای ایران عمدتا بر مبنای امحای توان راهبردی آن و جلوگیری از بازسازی مجدد و تسلیح بیش از اندازەی گروە های اسلام‌گرا خواهد بود.
مضاف آن فرصت را برای محاصرە کامل سرزمینی حزب‌الله از دست نخواهد داد. سوریە پس از اسد سال‌ها مانند افغانستان دهە نود خواهد شد، تا زمانی که از دل تلفیق پویایی‌های داخل و اجماعی مسلط در خارج، دگربار حکومتی مرکزی و مقتدر بوجود بیاید.