نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
دانشآموزان در مکاتب، مدارس دینی و مراکز آموزشی غیررسمی با ضربوشتم، تحقیر و ترس مواجهاند؛ شرایطی که سلامت آموزشی و روانی کودکان را بهشدت در معرض خطر قرار داده است.
اگرچه طالبان بهطور رسمی رفتن پسران به مکتب را ممنوع نکردهاند، اما محدودیتهای گسترده علیه زنان، عملاً کل نظام آموزشی افغانستان را مختل کرده است. طالبان پس از بازگشت به قدرت در ماه آگست ۲۰۲۱، آموزش دختران در مقطع متوسطه را متوقف کردند و در دسامبر ۲۰۲۲ این ممنوعیت را به دانشگاهها نیز گسترش دادند.
این سیاستها، همراه با اخراج معلمان زن پس از ممنوعیت اشتغال زنان و جایگزینی آنان با مردان فاقد صلاحیت حرفهای، به وخامت بیشتر نظام آموزشی کشور انجامیده است.
اوایل سال جاری، ویدیویی از لتوکوب یک پسر توسط معلم یک مدرسه دینی در قندهار بهعلت نوشتن «۱۳» بهجای «۳۱» بهطور گسترده منتشر شد. این ویدیو نمادی از افزایش مجازاتهای بدنی و ناامنشدن محیطهای آموزشی است؛ وضعیتی که کودکان را در معرض آسیبهای جدی آموزشی و روانی قرار میدهد.
در مکاتب، مدارس دینی و مراکز آموزشی غیررسمی، کودکان ـ بهویژه دانشآموزان کمسن ـ اغلب با آموزش اجباری و مجازات بدنی روبهرو هستند. دانشآموزان میگویند از زمان بازگشت طالبان به قدرت، استفاده از تنبیه بدنی، تحقیر و ایجاد فضای ترس افزایش یافته است. این شیوهها ناقض معیارهای بینالمللی حقوق کودک بوده و مانع یادگیری در محیطی امن و حمایتی میشود.
سازمان دیدهبان حقوق بشر (Human Rights Watch) گزارش داده است که سیاستهای طالبان این چالشها را تشدید کرده و بیش از پیش کیفیت و دسترسی به آموزش را تضعیف کرده است.
برخی خانوادهها میگویند بدرفتاری با کودکان به امری عادی تبدیل شده و آنان توان مقابله با آن را ندارند. محمد سلیم، باشنده ولایت هلمند، میگوید دو فرزندش در تنها مدرسه فعال منطقهشان درس میخوانند. او افزوده است: «آنها بارها از کتکخوردن شکایت کردهاند، اما نمیتوانم با معلمان صحبت کنم. اگر شکایت کنم، ممکن است اوضاع بدتر شود. مردم اینجا باور دارند کودکان باید با فشار بیاموزند؛ اگر این را نپذیرم، مجبور میشوم آنها را از مدرسه بیرون کنم.»
در ولسوالی نیش ولایت قندهار، سید رحیم میگوید پسر ۱۰ سالهاش پس از چندینبار لتوکوب بهدلیل انجام ندادن تکالیف، از رفتن به مکتب بهشدت میترسد. به گفته او، این تجربه فرزندش را عملاً از آموزش دور کرده است.
احمد ضیا، دانشآموز صنف دهم در قندهار، میگوید بارها بهدلیل ناتوانی در حفظ درسها مورد تنبیه شدید قرار گرفته است. او میافزاید: «هر بار که مشکل دارم، استادم مرا کتک میزند. این وضعیت حس ناامیدی ایجاد میکند. یادگیری با اجبار ناممکن است؛ معلمان باید راههای بهتری برای تشویق ما پیدا کنند.»
سیاستهای طالبان و برکناری معلمان زن
یک کارشناس آموزش در کابل که بهدلیل نگرانیهای امنیتی نخواست نامش فاش شود، میگوید بازگشت طالبان شرایط آموزشی را بدتر کرده است. به گفته او، برکناری معلمان زن باعث شده بسیاری از مکاتب با کمبود نیروی متخصص روبهرو شوند یا به معلمان مرد فاقد صلاحیت ـ بهویژه در مضامین فنی و علوم ـ متکی باشند. معلمان با تجربه نیز تأکید میکنند که بسیاری از آموزگاران تازهگماردهشده فاقد آموزش حرفهای، از جمله دانش روانشناسی کودک و روشهای نوین تدریس هستند.
یک معلم در لیسه احمدشاهی قندهار که نخواست نامش فاش شود، میگوید: «کتکزدن کودکان نه از نظر قانونی و نه از دیدگاه دینی پذیرفتنی است. بسیاری از معلمان بیتجربه نمیدانند چگونه درست تدریس کنند و ترس ایجادشده در دانشآموزان به مانعی جدی در برابر یادگیری تبدیل میشود. سیاستهای طالبان این مشکل را تشدید کرده و نیاز فوری به آموزش و بهکارگیری معلمان مسلکی وجود دارد.»
دانشآموزان میگویند نبود استادان متخصص باعث ناقصماندن تدریس شده و آنان را به خودآموزی وادار کرده است. محمد، دانشآموز صنف دهم در کابل، میگوید: «از ۱۴ مضمون، تنها برای ۷ مضمون استاد داریم. ناچاریم به صنفهای خصوصی برویم، اما بسیاری از خانوادهها توان پرداخت آن را ندارند.»
صادق، دانشآموز صنف یازدهم، نیز میگوید: «افرادی را برای تدریس فیزیک و کیمیا میآورند که نه تخصص دارند و نه دانش کافی. با چنین معلمانی نمیتوان برای امتحان دانشگاه آماده شد.»
روایت مقدس قربانی، دختر هفدهسالهای از افغانستان، سفری است از دل روزهایی که ترس و ناامنی بر زندگی کودکان سایه انداخته بود. این حکایت، نه صرفاً بازگویی خاطرات یک نوجوان، بلکه تصویری زنده از مقاومت نسل دخترانی است که در میان محدودیتها، رؤیاهایشان را زنده نگه داشتهاند و با امید، راه خود را در تاریکی جستوجو میکنند.
بسته شدن مکاتب دخترانه در افغانستان، هزاران نوجوان را از حق آموزش محروم کرد و آینده آنان را در ابهام فرو برد. «روشنایی در مسیر من» روایت صادقانه مینه حمیدی، نویسنده جوان افغانستانی و شاگرد مکتب آنلاین گوهر شاد بیگم، از تجربه محرومیت آموزشی، مقاومت خاموش دختران و بازگشت دوباره به مسیر یادگیری در شرایط دشوار است.
انجمن ندای نوین زن افغان در روز جهانی حقوق بشر با انتقاد از سکوت جامعه جهانی، محرومیت زنان و دختران افغانستان از آموزش، کار و زندگی آزادانه را برجسته ساخت. این انجمن تأکید کرد که حقوق بشر زمانی معنا دارد که زنان افغانستان نیز انسان شمرده شوند و خواستار اقدام عملی و الزامآور برای حمایت از شهروندان افغانستان شد.
روز جهانی حقوق بشر در افغانستان، زیر سلطه طالبان، بهجای جشن آزادی و کرامت انسانی، یادآور محرومیت زنان از تحصیل، کار و حضور اجتماعی است. قوانین تبعیضآمیز طالبان، میلیونها زن را به زندانیان جنسیتی بدل کرده و آینده کشور را به تاریکی کشانده است؛ آپارتاید جنسیتی آشکار که جهان نباید در برابر آن سکوت کند.