نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در جهان امروز که مرز میان حریم فردی و فضای عمومی هر روز باریکتر میشود، فهم اینکه «شخصیت» چگونه در نسبت با جامعه شکل میگیرد، ضرورتی اخلاقی و اجتماعی است. عرف، مسئولیت و دیدهشدن سه ضلع مثلثیاند که رفتار فرد را از سطح خصوصی به کنش عمومی ارتقا میدهند و از هر چهره شناختهشده، یک کنشگر اجتماعی میسازند.
شخصیت، در سادهترین تعریف، الگوی نسبتاً پایداری از فکر، باور و رفتار انسان است. اما این تعریف اگر در سطح فردی متوقف بماند، ناقص میماند؛ زیرا هیچ شخصیتی در خلأ شکل نمیگیرد. زبان، ارزشها، حساسیتها و حتی خطوط قرمز هر فرد در دل جامعه و زیر فشار عرف ساخته میشود. از همین رو، شخصیت را میتوان ساختاری اخلاقی دانست که در بستر اجتماع قوام میگیرد.
در این میان، مفهوم «عرف» اهمیت ویژهای پیدا میکند. عرف قانون مکتوب نیست، اما وزن دارد؛ داوری میکند، حد میگذارد و امکان همزیستی را فراهم میسازد. اگر دقیقتر نگاه کنیم، عرف شاخص شخصیت جمعی یک جامعه است؛ شاخصی نسبی، تاریخی و قابلخطا، اما ناگزیر. عرف نشان میدهد جامعه چه چیزی را قابلتحمل میداند، چه کنشی را توجیه میکند و کجا خط قرمز میکشد.
به همین دلیل، وقتی گفته میشود «به شخصیت افراد توهین نکنید»، منظور فقط روانشناسی فردی نیست؛ بلکه دفاع از حداقلی از شأن انسانی در گفتار اجتماعی است حتی دربارهٔ کسی که رفتار او از نظر عرف ناپسند تلقی میشود. زیرا توهین، نقدِ عمل نیست؛ سلبِ شأن انسانی است.
پیچیدگی زمانی بیشتر میشود که پای «شخصیت اجتماعی» به میان میآید. برخی افراد شخصیت اجتماعی خود را نه صرفاً با زیستن، بلکه با دیدهشدن به دست میآورند: هنرمندان، بازیگران و امروز بیش از همه، یوتیوبرها، تیکتاکرها و چهرههای فضای مجازی.
این افراد از خلأ پدید نمیآیند؛ با زبان جامعه سخن میگویند، با شوخیها و حساسیتهای همان جامعه دیده میشوند و از دل یک قومیت، یک تاریخ و یک عرف معنا پیدا میکنند. بنابراین شخصیت اجتماعیشان بهطور طبیعی وامدار اجتماع است.
در اینجا جملهٔ رایج «هرکی دوست نداره فالو نکنه، من همینم» معنای تازهای پیدا میکند. این جمله در ظاهر دفاع از فردیت است، اما در واقع نادیدهگرفتن یک حقیقت ساده است: کنشی که در فضای عمومی دیده میشود، دیگر صرفاً فردی نیست.
فضای مجازی، برخلاف تصور رایج، حریم خصوصی نیست. محتوا منتشر و بازنشر میشود و حتی بر کسانی اثر میگذارد که دنبالکننده نیستند. در چنین شرایطی، واکنش عرف جامعه دخالت در زندگی شخصی نیست؛ پاسخ طبیعی اجتماع به کنش اجتماعی است.
چهرهٔ هنری یا مجازی میتواند هنجارشکنی کند؛ حتی گاهی جامعه به این هنجارشکنی نیاز دارد. اما تفاوتی بنیادین وجود دارد میان هنجارشکنیِ آگاهانه و مسئولانه، و هنجارشکنیِ بیتفاوتی که پشت «حریم شخصی» پنهان میشود.
کسی که از سرمایهٔ اجتماعیِ دیدهشدن بهره میبرد، نمیتواند همزمان مسئولیت آن را انکار کند. آزادیِ دیدهشدن بدون مسئولیتِ دیدهشدن وجود ندارد. اگر کسی واقعاً بخواهد «به کسی ربط نداشته باشد»، راهش روشن است: ناشناختهبودن، بیتریبونی و بیاثر ماندن. اما کسی که دیدهشدن را میپذیرد، ناگزیر وارد قرارداد نانوشتهای با عرف جامعه میشود.
شخصیت فقط امر درونی فرد نیست؛ در نسبت با اجتماع معنا پیدا میکند. عرف، با همهٔ نسبیبودنش، آینهٔ شخصیت جمعی جامعه است. نه حقیقت مطلق را تضمین میکند و نه بینیاز از نقد است؛ اما بدون آن، همزیستی ممکن نیست.
چهرهٔ عمومی – چه هنرمند سنتی باشد، چه اینفلوئنسر عصر شبکههای اجتماعی – دیگر فقط «فرد» نیست؛ او کنشگر اجتماعی است.
و شاید دقیقترین جملهٔ پایانی این باشد: جامعهای که مسئولیت کنش عمومی را نادیده بگیرد، نه آزادی را حفظ میکند و نه اخلاق را؛ بلکه هر دو را قربانی بیتعهدی میسازد.
جامعه زمانی میتواند آزادی و اخلاق را همزمان حفظ کند که میان حقِ فرد برای دیدهشدن و مسئولیتِ او در برابر افکار عمومی تعادل برقرار شود. چهرهٔ اجتماعی بودن امتیاز نیست؛ تعهدی است که با هر کنش عمومی فعال میشود. هر جامعهای که این تعهد را نادیده بگیرد، نه تنها نظم اخلاقی خود را از دست میدهد، بلکه بنیان گفتوگوی سالم را نیز تضعیف میکند.
شخصیت اجتماعی امتیاز نیست؛ تعهد است.
در کوچهپسکوچههای کابل، میان دود سیگار و بوی برگر، حسین مدنی با نگاهی تیز و زبانی محاورهای، پرده از تضادهای پنهان جامعه شهری افغانستان برمیدارد. روایت او از یک برخورد ساده در یک غذاخوری، تصویری چندلایه از ریاکاری، صداقت، و فاصله میان «بودن» و «نمایش دادن» ارائه میدهد؛ جایی که شخصیتها با نقابهای روزمره، حقیقت را پشت ظاهر پنهان میکنند.
یگانه موضوع ناراحتکننده حال جامعه امروزی ما است که تا به خط آخر نرسیم یا در چال نیفتیم، کاری برای برآمدن از خطر انجام نمیدهیم. یگانه موضوعی که ناراحتکننده است، حال جامعه امروزی ما است. تا زمانی که به خط آخر نرسیم یا در چال نیفتیم، هیچ اقدامی برای برآمدن از خطر غرق شدن انجام […]
جامعه باز و دشمنان آن [The Open Society and its Enemies] اثر کارل پوپر (۱) (۱۹۰۲-۱۹۹۴) توسط فیلسوف انگلیسی اتریشیتبار که در ۱۹۴۵ انتشار یافت. مؤلف رمز تاریخ اجتماعی را در تقابل «جامعه بسته» و «جامعه باز» میبیند. در جامعه بسته طبیعت و قرارداد یکسان شمرده میشود و روح انتقادی و تغییر افکار فرد نفی […]
زیبایی یعنی تناسب بین اشکال هندسی، این تناسب امکان دارد در ابعاد مختلف نمود پیدا کند؛ اهرام مصر نوعی از تناسب بین اشکال هندسی است که تاریخ و تمدن یک نسل را به تصویر کشیده است. گاهی هم زیبایی را میتوان در تناسب بین اعضای صورت دید. تصور کنید اگر تمام اعضای صورت در یک […]