نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
بحران امروز میان طالبان افغانستان و دولت پاکستان تنها یک منازعه امنیتی نیست؛ بلکه پیامد مستقیم سیاستهای کوتاهبینانه و منفعتمحور اسلامآباد و آیاسآی در حمایت از طالبان علیه مردم افغانستان است. امروز پاکستان همان چیزی را میدرود که طی دههها کاشته است؛ بذر افراطگرایی که ابتدا برای فشار بر مردم افغانستان پرورش یافت، اکنون به تهدیدی وجودی برای خود اسلامآباد بدل شده است.
طالبان محصول یک روند طولانی حمایتهای مالی، نظامی و سیاسی پاکستاناند. در دهه ۹۰ میلادی، پس از جنگهای داخلی افغانستان، آیاسآی با پشتیبانی لجستیکی و آموزشی، طالبان را بهعنوان نیرویی برای تأمین منافع خود در افغانستان سازماندهی کرد.
مدارس دینی در پاکستان به مراکز سربازگیری بدل شدند و هزاران جوان افغانستانی و پاکستانی تحت آموزش ایدئولوژیک و نظامی قرار گرفتند. کامیونهای پر از سلاح، مشاوران نظامی و حتی پناهگاههای امن در خاک پاکستان، ستون فقرات این گروه را شکل دادند.
در دو دهه گذشته نیز، حتی زمانی که جامعه جهانی طالبان را بهعنوان یک گروه تروریستی میشناخت، اسلامآباد همچنان به آنان پناه داد، رهبرانشان را در کویته و کراچی اسکان داد و شبکههای مالی و نظامیشان را فعال نگه داشت.
این واقعیت بارها توسط مقامات ارشد پاکستانی و آمریکایی تأیید شده است. پرویز مشرف، رئیسجمهور پیشین پاکستان، در سال ۲۰۰۱ اذعان کرد که «طالبان ساخته و پرداخته پاکستان هستند». هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا، در سال ۲۰۱۱ در کنگره گفت: «شما نمیتوانید مارها را در حیاط/ حویلی خود پرورش دهید و انتظار داشته باشید فقط همسایهها را نیش بزنند؛ طالبان و شبکه حقانی ساخته و حمایتشده توسط پاکستاناند».
همچنین، ژنرال پرویز کیانی، فرمانده ارتش پاکستان، در سال ۲۰۱۰ اعتراف کرد که طالبان افغانستان در خاک پاکستان حضور دارند و این کشور باید با آنها برخورد کند. این اظهارات نشان میدهد که طالبان بدون پناهگاههای امن و حمایتهای گسترده اسلامآباد نمیتوانستند به حیات خود ادامه دهند.
امروز اسلامآباد در برابر نتیجه همان سیاستی ایستاده است که خود کاشته بود. تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی)، شاخهای از همان بذر افراطگرایی است که پاکستان طی دههها پرورش داد. اکنون این گروه نه تنها امنیت افغانستان، بلکه امنیت پاکستان را نیز به چالش کشیده است.
افزایش حملات تیتیپی در سالهای اخیر، از صدها مورد در ۲۰۲۳ تا بیش از هزار مورد در ۲۰۲۴، نشان میدهد که این گروه از یک جریان شورشی به یک بحران ملی برای پاکستان تبدیل شده است. طالبان نیز با استفاده از تیتیپی بهعنوان کارت فشار، عملاً اسلامآباد را در موقعیت دفاعی قرار دادهاند.
سیاست طالبانپروری پیامدهای گستردهای داشته است. در پاکستان، شهروندان با موجی از حملات تروریستی روبهرو هستند که امنیت روزمرهشان را تهدید میکند. ارتش و دولت این کشور ناگزیرند منابع عظیمی را صرف مقابله با تهدیدی کنند که خود پرورش دادهاند.
در افغانستان، مردم قربانی اصلی این سیاستاند؛ از حملات هوایی پاکستان در مناطق مرزی گرفته تا بستهشدن گذرگاهها و افزایش قیمت مواد غذایی. اخراج گسترده مهاجران افغانستان از پاکستان، ضربه به تجارت مرزی و افزایش بیکاری و فقر، تنها بخشی از پیامدهای مستقیم این بحران است. افزون بر این، طالبان با تکیه بر حمایتهای گذشته اسلامآباد، مشروعیت داخلی و بینالمللی خود را از دست دادهاند و افغانستان را در انزوای سیاسی و اقتصادی فرو بردهاند.
پیامدهای منفی این سیاست تنها به امنیت محدود نمیشود. افغانستان امروز با بحران انسانی عمیقتری روبهرو است؛ میلیونها نفر در فقر مطلق زندگی میکنند، کمکهای بینالمللی کاهش یافته و اقتصاد کشور در رکود کامل فرو رفته است. در کنار آن، زنان و دختران افغانستان بیشترین آسیب را دیدهاند؛ محرومیت از آموزش، کار و مشارکت اجتماعی نتیجه مستقیم قدرتگیری گروهی است که با حمایت پاکستان به حیات خود ادامه داد.
در پاکستان نیز، جامعه مدنی و شهروندان عادی هزینه سنگین این سیاست را میپردازند؛ از حملات انتحاری در شهرهای بزرگ گرفته تا بیاعتمادی عمومی به نهادهای امنیتی. در سطح منطقهای نیز، این سیاست به بیثباتی گستردهتر دامن زده و اعتماد همسایگان به اسلامآباد را تضعیف کرده است.
این بحران را نباید صرفاً یک «بازی منطقهای» دید. آنچه امروز میان طالبان و پاکستان جریان دارد، پیامد مستقیم سیاستهای غیراخلاقی و کوتاهبینانه اسلامآباد و آیاسآی در حمایت از طالبان علیه دولت و مردم افغانستان است. پاکستان امروز با تیتیپی همان چیزی را میدرود که خود طی دهههای قبل کاشته است؛ محصولی تلخ از سیاستی که به جای تقویت نهادهای دموکراتیک افغانستان، بر حمایت از گروههای افراطگرا بنا شد.
قربانی اصلی این سیاستها همچنان مردم افغانستان و پاکستاناند؛ مردمی که هزینه سنگین این میراث خطرناک را میپردازند و در سایه خشونت، بیثباتی و بحران اقتصادی، آیندهشان به گروگان گرفته شده است.
در پی تشدید تنشهای مرزی و شکست مذاکرات استانبول، راجنات سینگ، وزیر دفاع هند، اعلام کرد سیاست دهلینو در قبال طالبان و پاکستان، عدم دخالت است. وی ادعاهای پاکستان را رد کرد و تأکید نمود که هند تنها در صورت رضایت طرفین، به صورت بیطرف در گفتوگوها مشارکت خواهد کرد.
پاکستان با تغییر لحن دیپلماتیک و تهدید به واکنش نظامی، حمایت خود از طالبان افغانستان را مشروط به رفع نگرانیهای امنیتی کرد. استفاده از اصطلاح «رژیم طالبان» بهجای «دولت موقت» نشاندهنده کاهش مشروعیت این گروه در نگاه اسلامآباد است. این تغییر، واکنشی به حملات طالبان محسوب میشود.
شریف با اشاره به افزایش حملات فرامرزی از خاک افغانستان، تأکید کرد که در صورت ادامه حمایت طالبان از گروههای تروریستی، اسلامآباد هیچگونه تعامل سیاسی، امنیتی یا اقتصادی با طالبان نخواهد داشت. او همچنین برخی شهروندان افغانستانی را در حملات اخیر دخیل دانست و بر اخراج مهاجران غیرمجاز افغانستانی از خاک پاکستان تأکید کرد. به […]
اسحاق دار، وزیر خارجه و معاون صدر اعظم پاکستان، در واکنش به حملات اخیر در خاک افغانستان، از طالبان خواست تا یا مانع فعالیتهای تحریک طالبان پاکستان در افغانستان شوند یا اعضای این گروه را به اسلامآباد تحویل دهند. این درخواست در پی افزایش تنشها میان طرفین و حملات هواپیماهای بیسرنشین در ننگرهار و خوست مطرح شده است.