نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
آیا میتوان خشونت را محو کرد؟ این پرسشی است که با فرارسیدن روز جهانی محو خشونت علیه زنان، سنگینی میکند. تعریف جهانی خشونت، ورای ضرب و شتم فیزیکی، به عملی اشاره دارد که فرد را از رسیدن به هدفش بازمیدارد. اما آیا در جهان متکثر ما، که مصادیق خشونت از سلب حق تحصیل تا جنگهای نفتی را در بر میگیرد، امکان برگزاری این روز با یک درک واحد وجود دارد؟
این یادداشت به شکافهای فرهنگی، سیاسی و ساختاری میپردازد که رؤیای محو خشونت را به یک چالش دشوار تبدیل کرده است.
اگرچه فعالان حقوق بشر کوشیدهاند مصادیق مشترکی برای خشونت ایجاد کنند، اما مفهوم خشونت همچنان وابسته به بستر تاریخی و فرهنگی است.
در حالی که ادبیات خشونت در غرب شکل گرفته، در جوامع شرقی، نظیر افغانستان، این مفهوم مصادیق بومی خود را دارد که گاهی در کلام، فرهنگ و شیوه گفتگو ریشه دوانده است. حرکت اولیه به سوی محو خشونت، درک و نهادینهسازی همین باور هنجاری به مصادیق مشترک است.
خشونت در دو شکل اصلی نمایان میشود: مستقیم و ساختاری. خشونت مستقیم واضح است، مانند شکنجه یا کشته شدن در جنگ. اما خشونت ساختاری پنهانتر است؛ این نوع، ناشی از ساختارها و نظامهایی است که مانع دسترسی افراد به نیازهای اساسیشان میشوند، مانند مرگ کودکی از قحطی. در سطح بینالملل نیز، نظریه واقعگرایی با توجیه وسیله برای هدف، به کشورهای «مرکز» اجازه میدهد تا از طریق انحصار تولید و حفظ ساختار ناعادلانه، نوعی خشونت ساختاری را علیه کشورهای «پیرامونی» اعمال کنند.
وضعیت در کشوری مانند افغانستان، که جامعهای بهشدت سنتی است، تراژیکتر است، خشونت از کلام تا فرهنگ جاری است.
خشونت ساختاری در آنجا به شکل هدفمند و کنترلشده برای اعمال سیطره کامل بر زنان به کار رفته است؛ به طوری که حقوق اساسی چون حق کار، تحصیل، و حتی عبادت جمعی از بانوان سلب شده است. این اعمال ریشه در باورهایی دارد که خشونت را نه تنها مشروع، بلکه گاهی عملی دارای ثواب میدانند.
با این تعاریف متکثر – که خشونت را گاهی ثواب میدانند – صحبت از «محو کامل خشونت» دشوار به نظر میرسد. برای تحقق آرمان روز جهانی، ابتدا باید یک ادبیاتسازی عمیق صورت گیرد؛ یعنی تعریف شفاف واژهها و تعیین دقیق مصادیق خشونت در ابعاد مختلف (مستقیم و ساختاری). تا زمانی که خشونت در تار و پود فرهنگ و ساختارها ریشه دارد، عدالتخواهی و محو آن صرفاً یک گفتگوی ساده نخواهد بود.
انجمن ندای نوین زن افغان در بیانیهای به مناسبت روز جهانی محو خشونت علیه زنان اعلام کرد که محرومیت و حذف زنان به سیاست رسمی بدل شده است. این انجمن با تأکید بر ایستادگی زنان در برابر تبعیض، تعهد داد صدای آنان را به جهان برساند و برای بازگرداندن حقوق پایمالشده همکاری گسترده کند.
دولت در تبعید افغانستان در بیانیهای به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، خشونت ساختاری علیه زنان را «جنایت علیه بشریت» خواند و خواستار اقدام فوری جامعه جهانی شد.
جنبش اعتدالیون ملی افغانستان خشونت علیه زنان را در روز جهانی منع خشونت بهشدت محکوم میکند. ما زنان را نیروی اصلی توسعه و صلح پایدار میدانیم. خواستاریم حکومت افغانستان فوراً حقوق اساسی زنان، از جمله آموزش، کار و مشارکت اجتماعی را تضمین کند و جامعه جهانی نیز بیعدالتیهای جاری را بررسی نماید. مبارزه برای برابری تا تحقق کامل حقوق ادامه دارد.
همزمان با روز جهانی منع خشونت علیه زنان، نهاد «صدای حق و عدالت» با ابراز نگرانی از وضعیت بحرانی زنان افغانستان اعلام کرد که محدودیتهای گسترده و حذف ساختاری زنان نیازمند توجه فوری است. این نهاد از جامعه جهانی و نهادهای مسؤول خواست تا برای تضمین حقوق بنیادین زنان، از جمله حق آموزش، کار و امنیت، اقدام عملی و فوری انجام دهند.