نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در روزگاری که جهان بیش از هر زمان دیگر از حقوق بشر، عدالت اجتماعی و همزیستی مسالمتآمیز سخن میگوید، افغانستان شاهد یکی از دردناکترین و نظاممندترین بیعدالتیهاییست که در سکوت جامعه جهانی و بیتفاوتی نهادهای داخلی در حال گسترش است. خبر کوچاندن اجباری باشندگان قریه «رشک» ولسوالی پنجاب ولایت بامیان توسط گروه طالبان، به نفع […]
در روزگاری که جهان بیش از هر زمان دیگر از حقوق بشر، عدالت اجتماعی و همزیستی مسالمتآمیز سخن میگوید، افغانستان شاهد یکی از دردناکترین و نظاممندترین بیعدالتیهاییست که در سکوت جامعه جهانی و بیتفاوتی نهادهای داخلی در حال گسترش است. خبر کوچاندن اجباری باشندگان قریه «رشک» ولسوالی پنجاب ولایت بامیان توسط گروه طالبان، به نفع کوچیها، تنها یک منازعه محلی یا اختلاف ملکی نیست؛ بلکه نماد عریان یک پروژه بزرگتر، ریشهدارتر و خطرناکتر است که با نقاب حل منازعه، تحت عنوان قانون، و با ادعای عدالت شرعی، در حال تحقق است.
پشت این رویداد ظاهراً محدود، سیاستی شوم نهفته است؛ سیاستی که سالها پیش طراحی شده و اکنون، گامبهگام، توسط طالبان و برخی نهادهای وابسته و خاموش، در حال اجراست؛ پروژه تغییر بافت قومی، کوچیسازی مناطق مرکزی، و استحاله هویتهای بومی. این برنامه نه محصول یک اختلاف تصادفی بر سر زمین، بلکه نتیجه یک نقشه استخباراتی منطقهای و فراملی است که هدف آن، از میانبرداشتن هویت اصیل هزارهها، تخریب ریشههای تاریخی آنها، و تقویت سلطه یکجانبه قومی در ساختارهای قدرت و جغرافیای افغانستان است.
خانههایی که امروز ویران میشوند، تنها دیوار و سقف نیستند؛ اینها نماد مقاومت و زیست بومی انسانهاییاند که نسلاندرنسل در این سرزمین زیستهاند. خانههایی که با دستان پینهبسته ساخته شده، امروز زیر چکمههای تفنگداران و به نفع کوچنشینانی تخلیه میشوند که خود ابزار یک مهندسی قومی بزرگتر هستند.
این کوچ اجباری، شکل نوینی از پاکسازی قومی است که نه از طریق نسلکشی مستقیم، بلکه از طریق فشار، ارعاب، سرکوب و جابجایی تحمیلی انجام میشود.
خاموشی نهادهای داخلی در برابر این فاجعه، تأسفبارتر از خود جنایت است. رهبرانی که روزگاری بهنام مردم سخن میگفتند و با شعار عدالت به قدرت رسیدند، امروز کجایند؟
آنانی که تا دیروز پرچمدار حقوق اقوام محروم بودند، امروز در برابر این بیعدالتی مطلق، یا خاموشاند یا در حاشیه امن سیاستهای فرصتطلبانه آرمیدهاند. اگر این سکوت ادامه یابد، تاریخ با جوهر درد، نام آنان را در کنار خاینان خواهد نوشت، نه قهرمانان.
فعالان مدنی، نهادهای حقوق بشری و رسانههایی که خود را مدافع حقوق مردم میدانند، امروز آزموده میشوند.
اگر اکنون فریادی بلند نشود، فردا دیگر کسی نخواهد توانست از عدالت سخن بگوید. حقوق بشر تنها در کلمات زیبا و بیانیههای رسمی معنا نمییابد؛ در میدانهای درد، رنج و بیعدالتی باید از آن دفاع کرد. سکوت در برابر کوچ اجباری، سکوت در برابر نابودی تدریجی یک ملت است.
اینکه کوچیها، با حمایت مستقیم طالبان، در مناطق مرکزی جا بهجا میشوند، تنها یک تصمیم محلی نیست. بلکه بخشی از یک پازل بزرگتر است که هدف نهایی آن، تغییر هویت جغرافیایی و نفوس افغانستان به نفع یک قوم و یک قرائت سیاسی-ایدئولوژیک خاص است.
این روند، زیر نام صلح و قانون، در حال نابودکردن بافت فرهنگی و اجتماعی مناطق هزارهنشین است.
همگان باید بدانند که این فاجعه محدود به بامیان نمیماند. اگر امروز مردم رشک و پنجاب بیصدا رانده شوند، فردا نوبت یک قریه دیگر است، پسفردا نوبت دایکندی، غزنی، سرپل و حتی کابل. این آتش، اگر خاموش نشود، همهجا را خواهد سوزاند.
از همینرو، صدای مردم باید بلندتر از هر زمان دیگری طنینانداز شود. نه برای تحریک، بلکه برای بیداری. نه برای نفرت، بلکه برای عدالت.
دفاع از بامیان، دفاع از افغانستان است؛ دفاع از عدالت تاریخی، از حقوق بشر، و از حق زندگی شرافتمندانه برای همه شهروندان این سرزمین است.
طالبان، با ابزار شلاق و تفنگ، شاید بتوانند خانهها را ویران کنند؛ اما نمیتوانند ریشههای عدالتخواهی و مقاومت را بخشکانند. این مردم، با تاریخ خود ایستادهاند؛ اگر امروز زمینشان گرفته شود، فردا وجدان بیدارشان، خواب هر سلطهگری را آشفته خواهد کرد.
ما شاهد یک نسلکُشی خاموش هستیم. این، یک هشدار است؛ نه برای ترس، بلکه برای اقدام. امروز اگر بامیان خاموش بماند، فردا تمام ملت خاموش خواهد شد. اکنون زمان آن رسیده است که همهگان، از هر قوم، مذهب و منطقه، در برابر این ستم آشکار بایستند؛ با صدا، قلم، تصویر، و وجدان.
سکوت، شریک جنایت است. ایستادگی، آغاز نجات است.
سلام به آنان که هنوز در گوشهای از دلشان شرارهای روشن از انسانیت باقی مانده، و قلبشان در این سرزمین زخمی برای عدالت میتپد. من یکی از هزاران دختر این کشورم؛ دختری که پشت درهای بسته، با دلی آتشین و چشمی پرسؤال، بیصدا ماندهام. این خاموشی، انتخاب من نیست؛ نتیجه فضای سرکوبگریست که زن را […]
در دوم اسد، خیابانهای کابل نه شاهد پیشرفت، بلکه آغشته به خونِ جوانانی شد که آرمانشان، تنها یک واژه بود: عدالت. فاجعه جنبش روشنایی، یکی از هولناکترین قتلعامهای تاریخ مدنی افغانستان، یادآور روزیست که صدای اعتراض در میدان دهمزنگ با انفجار خفه شد. اما آن خونها، هرگز خشک نخواهند شد؛ چون روشنایی را نمیتوان با […]
سازمان رزمندگان افغانستان با انتشار بیانیهای، کوچ اجباری بیش از ۶۰۰ خانواده از شهرستان دولتیار در ولایت غور توسط گروه طالبان را محکوم کرد و آن را اقدامی ضدبشری، ضدالهی و تکرار تراژدیهای تاریخی خواند. با ادامه سیاستهای سرکوبگرانه و خشونتبار گروه طالبان، شهروندان بیگناه و مظلوم افغانستان بار دیگر قربانی کوچهای اجباری و […]
منابع محلی در ولایت غور گزارش دادهاند که طالبان به رهبری نورآقا حیدر، فرمانده پولیس این گروه، در سفر اخیر خود به ولسوالی پسابند، دستکم ۸۰ غیرنظامی را به اتهام کشت مواد مخدر بازداشت کردهاند. این افراد که بیش از دو هفته در بازداشت به سر میبرند، از شرایط ناگوار و غیرانسانی محل نگهداری خود خبر دادهاند.
https://shorturl.fm/ATqPE