اخبار هیدراسلایدفرهنگ و هنرگزارش

نویسنده‌ای در جستجوی زمان ازدست‌رفته

مارسل پروست Marcel Proust در حومه پاریس زاده شد.

پدرش پزشک بنامی بود و مادرش ارث هنگفتی از پدر به خانه همسر آورد و مارسل را در «پر قو» بزرگ کرد.

مارسل از کودکی سخت دچار سرماخوردگی مزمن و آسم بود و چون مادرش را می‌پرستید برای جلب توجه او بیماریش را بیش از اندازه به نمایش می‌گذاشت.

نُه ساله بود که نزدیک بود نخستین حمله سخت آسم او را از پای درآورد. از آن پس بیشتر در خانه می‌ماند و به جای بازی با بچه‌ها دیگران را می‌پایید و گوش می‌داد و به خاطر می‌سپرد تا بعدها از آنها الگوهای داستان‌‌هایش را بسازد.

از نوجوانی پایش به محفل‌‌های اشرافی و ادبی پاریس باز شد و افراد آن محفل‌‌ها را شخصیت‌‌های آثارش ساخت.

۲۱ ساله بود که فعالیت جدی ادبی‌‌اش در نشریه بانکِت را آغاز کرد و مقاله‌‌هایی نوشت که بعدها از آنها در داستان‌‌هایش بهره گرفت.

۳۴ ساله بود که مادرش درگذشت و از آن پس با اینکه حقوق خوانده و مدتی به عنوان کتابدار کار کرده بود خود را هفت سال در اتاقی زندانی کرد و جلد نخست «در جستجوی زمان ازدست رفته» دوران خوش نوجوانی در کنار مادرش را آفرید.

این رمان بازگفت غیرارادی خاطرات راوی داستان است که با نویسنده همانندی بسیار دارد. خاطراتی که راوی بازمی‌گوید، به خواست او به ذهن نمی‌‌آیند، تداعی‌هایی هستند که از «بوی اتاق دربسته در کودکی، مزه کِیک مادر یا صدای گام‌‌های معشوق» برمی‌‌‌‌خیزند و آدمی را به حالتی میان خواب و بیداری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برند.

رمان او که برای چاپ جلد نخستش به چند ناشر رو زده بود در هفت جلد و بیش از پنج هزار صفحه منتشر شد، برجسته‌‌ترین جایزه ادبی فرانسه را برد و الگوی نمونه «جریان سیال ذهن» به شمار آمد؛ هرچند او یک روزنامه‌‌نگار را به دوئل تهدید کرد چون احتمال همجنس‌گرایی در او و قهرمانان داستانش را میداد، برجسته‌‌ترین زن دلفریب در رمان او یعنی آلبرتین نشانه‌‌های آشکاری از معشوق و راننده مارسل پروست، آلفرِدو آگوستینِلی را در خود دارد.

«در جستجوی زمان از دست رفته» توسط مهدی سحابی در تهران ترجمه و چاپ شده است.

چند ماه پیش از درگذشتش به خدمتکارش گفت: «دیشب پیش‌آمد بزرگی رخ داد: واژه «پایان» را در آخرین دست‌نویس رمانم نوشتم. حالا دیگر می‌توانم بمیرم.»

مارسل پروست در ۵۱ سالگی در پایتخت فرانسه درگذشت.

دکمه بازگشت به بالا