نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
اشرف غنی که با واگذاری کابل، به وسیله هلیکوپتر از افغانستان گریخت، در مصاحبه با شبکه خبری پیبیاس به گفتوگو درباره سقوط کابل و عوامل آن پرداخت.
به گزارش شانا به نقل از ایران اکونومیست؛ اشرف غنی، رئیس جمهوری سابق افغانستان که سه ماه پیش از به قدرت رسیدن طالبان گفته بود «حاضرم برای کشورم بمیرم» با قدرتگیری طالبان از افغانستان گریخت.
با این حال، او در مصاحبه با برنامه «ساعت خبر» شبکه «پیبیاس» از این اقدام خود دفاع کرد و گفت: من آخرین حلقه از زنجیر فرماندهان بودم که افغانستان را ترک کردم، هیچکس نبود که در کنار من بجنگد و فدا کردن خودم، نمیتوانست جمهوری را نجات دهد.
او ادامه داد: گارد ریاست جمهوری سقوط کرده بود، من حاضر بودم تا به وزارت دفاع بروم، اما آنجا هم کاملاً تخلیه شده بود. به من گفته شد که دو دقیقه فرصت دارم، زیرا همه چیز سقوط کرده و یک تیم طالبان آماده است تا کاخ ریاست جمهوری را ویران کند.
او همچنین به همراه داشتن پنج میلیون دلار پول نقد هنگام فرار از افغانستان را رد کرد و گفت که چیزی جز لباسهای افغانی که بر تن داشته، از افغانستان خارج نکرده است.
این رئیس جمهوری پیشین افغانستان تنها تقصیر خود را اعتماد به «شریک کلیدی» دولت وقت افغانستان، یعنی آمریکا دانست و گفت: واشنگتن توافق خروج امضا کرد و (این باعث شد) تا یک سال بعد نیروهایش از گزند طالبان در امان باشند، در حالی که نیروهای ما بیشترین هزینهها را پرداخت کردند. آمریکا حق حاکمیت ما را زیر پا گذاشت و ۵۰۰۰ زندانی را آزاد کرد، از جمله بزرگترین فروشندگان مواد مخدر تاریخ این منطقه.
غنی همچنین گفت، قرارداد فروش اسلحه دولت جورج بوش با جنگسالاران افغانستان فساد در دولت را شکل داد و در نهایت آمریکا با امضا قرارداد با طالبان در دوحه، زمینه سقوط را فراهم کرد.
اشرف غنی که از زمان روی کار آمدن طالبان در امارات متحده زندگی میکند، درباره احتمال بازگشت به افغانستان گفت: تحت حکومت طالبان باز نخواهم گشت، اما خوشحال میشوم به افغانستانی بازگردم که شهروندانش به آن احساس تعلق داشته باشند، جایی که زنان، جوانان و فقیران افغانستان ذینفع باشند.
طالبان حمله اسرائیل به دفتر سیاسی حماس در دوحه را «وحشیانه» و ناقض اصول انسانی خواند. این گروه خواستار توقف فوری تجاوزات و احترام به حاکمیت کشورها شد.
در ۷ سنبله ۱۴۰۴، دبیر شورای امنیت روسیه در مقالهای منتشرشده در روزنامه دولتی روسیسکایا گازتا اعلام کرد که اقدامات گروه طالبان در زمینه مبارزه با مواد مخدر بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و تفاوت محسوسی با گذشته نداشته است. او هشدار داد که کاهش تولید تریاک در افغانستان به معنای توقف قاچاق نیست، بلکه […]
در کوچهپسکوچههای کابل، جایی میان دود سیگار و بوی برگر، گاهی آدمهایی را میبینی که بیشتر از آنچه نشان میدهند، پنهان کردهاند. این روایت، نوشتهی حسین مدنی است؛ نویسندهای که با زبان کوچه و بازار، طنز تلخ و نگاه تیزبین اجتماعی، تصویری چندلایه از جامعهی شهری افغانستان ارائه میدهد. مدنی در این متن، با مهارت خاصی از زبان محاورهای بهره میگیرد؛ واژهها و اصطلاحاتی که نهتنها شخصیتها را زنده میکنند، بلکه فضای فرهنگی و اجتماعی را نیز بهخوبی بازتاب میدهند. شخصیتهایی مثل فواد، استاد، و راوی، هرکدام نمایندهی یک تیپ اجتماعیاند؛ تیپهایی که در تضاد میان صداقت و ریا، سادگی و تظاهر، درگیرند. این روایت، قصهی یک برخورد ساده در یک دکان غذاخوریست؛ اما در دلش، تضادهای فرهنگی، ریاکاریهای اجتماعی و فاصلهی میان «بودن» و «نمایش دادن» را فریاد میزند. فواد، با سیگار و صداقت، و استاد، با نکتایی و نقاب، دو چهره از یک جامعهاند؛ جامعهای که گاهی دروغ را با پالیش میپوشاند و صداقت را با خاک.
روز یکشنبه، ۲۶ اسد ۱۴۰۴، شماری از باشندهگان ولایت کاپیسا گزارش دادند که طالبان همه معلمان و شاگردان مکاتب را مجبور به شرکت در مراسم چهارسالگی حاکمیتشان کردهاند. این اقدام با تهدید به برکناری و فشار روانی همراه بوده است.
دیدگاه بسته شده است.