در عراق چه می‌گذرد؟

«عراق» منشوری از طیف‌های قومی و مذهبی را در خود جای‌ داده است و شاید اگر آن را کشور ۷۲ ملت بخوانیم، سخن به‌گزاف نگفته‌ باشیم. سهم طوایف، اما در ساختار سیاسی یکسان نیست و همین امر موجب بروز شکاف‌های اقتصادی و اجتماعی شده است. شیعیان عراق، ۶۰ تا ۶۵ درصد، اهل تسنن ۳۲ تا […]

«عراق» منشوری از طیف‌های قومی و مذهبی را در خود جای‌ داده است و شاید اگر آن را کشور ۷۲ ملت بخوانیم، سخن به‌گزاف نگفته‌ باشیم. سهم طوایف، اما در ساختار سیاسی یکسان نیست و همین امر موجب بروز شکاف‌های اقتصادی و اجتماعی شده است. شیعیان عراق، ۶۰ تا ۶۵ درصد، اهل تسنن ۳۲ تا ۳۷ درصد، کردها ۱۵ تا ۲۰ درصد و ترکمان‌ها هم درصد کمتری از بافت جمعیتی این کشور را تشکیل می‌دهند.

بر اساس این ساختار سیاسی که از سال ۲۰۰۵ شکل گرفت، پست ریاست جمهوری به کردها، نخست‌ وزیری به شیعیان و ریاست مجلس نیز به اهل تسنن داده شد و به‌این‌ترتیب، زمینه را برای سرباز کردن مشکلات فراهم آورد؛ در حقیقت، دولت عراق بر پایه این تقسیم‌بندی، عملاً فاقد قدرت اجرایی است، ضمن اینکه در کابینه، سهم‌بندی میان اقوام و طوایف وجود دارد و دولتی ناهمگون از این رهگذر شکل‌گرفته است که هرکدام از اعضای آن، قصد تحقق منافع حداکثری خود را دارند.

از سوی دیگر به شدت سنتی‌ماندن عراق؛ یعنی ماندن عراقی‌ها در همان حال‌وهوای سنتی گذشته خود و زندگی بر مبنای عشیره و قبیله، راه را برای بروز هر نوع آشوبی باز گذاشته است. عراق تاریخ خونینی داشته است. با نگاهی به تاریخ نه‌چندان دور این کشور نشانه‌های زیادی مبنی بر خشونت‌های گسترده را می‌توان در این کشور مشاهده کرد.

دوران حکومت صدام حسین، یعنی یک دوره سکوت و آرامی؛ همراه بود با مستعد شدن بیش‌تر برای رسیدن به جنگ و بروز احساسات قومی و قبیله‌ای. کلید خوردن آزادی‌ پس از حضور آمریکا در عراق، اولین قربانی خود یعنی بعثی‌ها را به شکل وحشتناکی به کام مرگ کشاند، (همان کاری که زمانی که بعثی‌ها در قدرت بودند با دیگران کردند) تا جایی که خود انتقام‌گیرنده‌ها نیز در مواردی اعتراف به این کردند که دیگر کشتار اینان بس است.

کشته شدن یکی از فرماندهان معروف جنبش «عصائب الحق» به دست معترضان عراقی، نشانه دیگری از آتش زیر خاکستر زمان صدام حسین است. این فرمانده که ظاهراً جز برای جنگ با داعش به میدان نرفته بود، امروز توسط گروهی کشته می‌شود که هم‌کیش و هم‌مذهب او بودند. او در دفاع از آنان به میدان رفته بود. اعتراضات در عراق به چندمین روز خود می‌رسد، بی‌کاری، بدامنی و نبود آینده مشخص که از خصوصیت‌های جوامع جهان‌سومی‌ است به شدت بیش‌تری در عراق رو به افزایش است. عراقی که یکی از ثروتمندترین کشورهای نفت‌خیز است و در صادر کردن این طلای سیاه مقام سوم را در جهان دارد. همه نشانه‌ها را می‌توان معلول چند علت دانست، البته احتمال زیاد علت‌های دیگری را نیز می‌توان به آنها افزود؛ زندگی به شدت قبیله‌ای عراقی‌ها مبنی بر سنت و قبیله که می‌توان آن را یادآور زندگی قبیله‌ای زمان پیامبر دانست که الجابری در کتاب نقد عقل عربی به تفسیر آن پرداخته و شرح مفصلی از نوع کنش این عقلانیت داده است. عامل دیگر را می‌توان حضور کشورهای همسایه عراق و داشتن دید امنیتی این کشورها به قدرت دانست.

وجود کشورهایی که برای رسیدن به امنیت داخلی مجبور به بازی در مناسبات داخلی عراق هستند. نفوذ کشورهای فرامنطقی در این سرزمین بر مبنای گسترش نفوذ و اثرگذاری بر سیاست‌های منطقه‌ای که حضور آمریکا درعراق یعنی مصداق همین موضوع است. این حضور کنشگران برون‌مرزی را در پلاکارتی در دست معترض عراقی که با این عنوان درباره نخست وزیر عراق نوشته شده بود می‌توان دید: «انتصاب نخست‌ وزیری که شیعه باشد، پدرش سنی، مادرش مسیحی، همسرش کرد و در ایران به دنیا آمده باشد، در عربستان درس خوانده باشد و شناسنامه آمریکایی داشته باشد، شب شراب بنوشد و صبح نماز بخواند.» این عنوان حکایتی تلخ از جریانی دارد که در بیش‌تر کشورها به شمول عراق در حال اتفاق افتادن است.

  • دکتر سید محمدتقی حسینی