دختران افغانستان؛ زندانیان روز جهانی دختر

یازدهم اکتوبر، روز جهانی دختر است؛ روزی برای تجلیل از امید، آموزش و توانمندی. اما در افغانستان، این روز به نمادی از محرومیت، سکوت و مقاومت بدل شده است. میلیون‌ها دختر پشت درهای بسته‌ی مکاتب و دانشگاه‌ها، از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی خود محروم‌اند نه به‌دلیل جنگ، بلکه به‌دلیل سیاستی که از آگاهی می‌ترسد. در سرزمینی […]

یازدهم اکتوبر، روز جهانی دختر است؛ روزی برای تجلیل از امید، آموزش و توانمندی. اما در افغانستان، این روز به نمادی از محرومیت، سکوت و مقاومت بدل شده است. میلیون‌ها دختر پشت درهای بسته‌ی مکاتب و دانشگاه‌ها، از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی خود محروم‌اند نه به‌دلیل جنگ، بلکه به‌دلیل سیاستی که از آگاهی می‌ترسد.

در سرزمینی که روزی دختران در صف‌های مکتب، آینده را تمرین می‌کردند، امروز سکوت سنگین دروازه‌های بسته، جای صدای زنگ مکتب را گرفته است. طالبان، با ادعای دفاع از ارزش‌های اسلامی، آموزش دختران را ممنوع کرده‌اند؛ اما این ممنوعیت نه ریشه در دین دارد، نه در فرهنگ، بلکه در ترس از دانایی.

اسلام، دینی که نخستین آیه‌اش «اقرأ» بود، هیچ‌گاه علم را حرام ندانسته است. پیامبر اسلام خود گفت: «طلب علم بر هر مسلمان واجب است» — بی‌هیچ تبعیضی میان زن و مرد. پس این ممنوعیت، نه از اسلام، بلکه از نفاق و جهالت برآمده است.

در سطح جهانی، نهادهای حقوق بشری هر روز از «حق آموزش» سخن می‌گویند، اما سکوت در برابر محرومیت دختران افغان، خود شکلی از همدستی با ظلم است. تحصیل دختران، نه مطالبه‌ای سیاسی، بلکه ضرورتی انسانی است.
و هر حکومتی که از آگاهی می‌ترسد، در حقیقت از سقوط خود می‌ترسد؛ زیرا هیچ قدرتی در برابر ذهن بیدار دوام نمی‌آورد.

طالبان می‌توانند کتاب را ببندند، اما نمی‌توانند اندیشه را خاموش کنند.
می‌توانند مکتب را ویران کنند، اما نمی‌توانند رؤیا را بسوزانند.
می‌توانند صدای دختران را خفه کنند، اما نمی‌توانند شعله‌ی امید را خاموش کنند.

روز جهانی دختر، در افغانستان، روزی برای جشن نیست، روزی برای عهد است.
عهدی که نسل دختران این سرزمین، حتی در سکوت، حتی در سایه، با دل و جان می‌بندند:
که هیچ ظلمی ابدی نیست، و هیچ در بسته‌ای تا ابد بسته نمی‌ماند.
تاریخ با قلم نوشته می‌شود، نه با تفنگ، و این قلم، روزی دوباره در دستان دختران خواهد بود.