دختران حذف‌شده، آینده خاموش‌شده؛

اعتراض به محرومیت سیستماتیک از آموزش

با انتشار نتایج آزمون سراسری کانکور، اندوهی سنگین بر دل‌های هزاران خانواده سایه انداخت؛ خانواده‌هایی که امیدشان به درخشش فرزند در صفحه نتیجه بود و اکنون با کاغذی خالی از نام دختران مواجه‌اند. این حذف‌ نه فقط عددی در جدول، بلکه بریدن آرزوهایی است که سال‌ها با تلاش، اشک و آرمان ساخته شده‌اند. جامعه‌ای که […]

با انتشار نتایج آزمون سراسری کانکور، اندوهی سنگین بر دل‌های هزاران خانواده سایه انداخت؛ خانواده‌هایی که امیدشان به درخشش فرزند در صفحه نتیجه بود و اکنون با کاغذی خالی از نام دختران مواجه‌اند. این حذف‌ نه فقط عددی در جدول، بلکه بریدن آرزوهایی است که سال‌ها با تلاش، اشک و آرمان ساخته شده‌اند. جامعه‌ای که نام دختران را از آینده خط می‌زند، در واقع خود را از فردا محروم می‌کند.

در کشوری که دسترسی به آموزش برای دختران سلب شده، نابودی یک نسل رقم خورده‌است. طالبان با زندانی‌کردن دختران در حصار چهار دیواری سکوت و محروم‌کردن آنان از آموزش، در حقیقت نه‌تنها زنی را خاموش می‌کنند، بلکه پیام شومی به کل جامعه می‌فرستند: زن نباید بداند، زن نباید برخیزد، زن نباید بسازد.
این تفکر، نه ریشه در دین دارد و نه منطق تاریخی؛ بلکه ادامهٔ سیاستی است که از آگاهی واهمه دارد و از قدرت زنان در ترس.

زن را نمی‌توان تنها نیمی از جامعه شمرد؛ او تمامیت زندگی‌ست. زن نه فقط مادر است که آموزگار، پرورنده وجدان، سازنده خرد، و بنیاد فرهنگ انسانی‌ست.

دانشمند و پیامبر و رهبر، هرکه باشد، از دامان زنی برخاسته‌ است که روزی آموزش دیده و روزی آموزش داده. با حذف زنان از معادله توسعه، ساختار انسانی فرو می‌پاشد؛ نه فقط فرهنگی، بلکه اخلاقی و اجتماعی.

اگر زن ناتمام بود، ایمان مردان با زن کامل نمی‌شد. این خود نشانه روشنی از جایگاه بی‌بدیل زن در ساختار آفرینش است. اما متأسفانه گروهی از مردان قدرت‌طلب و عالمان خاموش، با هراس از رشد آگاهی زن، حقیقت را پنهان کرده‌اند.

آنان با چسباندن برچسب‌های ناتوانی و کم‌ارزشی، زن را به حاشیه رانده‌اند و فردا را قربانی سیاست امروز کرده‌اند. این سرکوب، نه تنها ظلم است بلکه خیانت به حقیقت انسانی‌ست که باید آزاد و برابر رشد کند.

محروم‌کردن دختران از آموزش، یعنی خاموش‌کردن چراغی که راه آینده را روشن می‌کرد. این اقدام، بریدن ریشه‌ای‌ست که بالندگی جامعه بر آن بنا شده است.

هیچ قدرتی در هیچ دوره‌ای نتوانسته با خاموشی زن، جهان را روشن نگه دارد. زن اگر محروم شود، جامعه کور می‌ماند. و اگر زن برنخیزد، وجدان جمعی به خواب می‌رود.

از این‌رو، ما زنان از همهٔ انسان‌های دادخواه، اهل خرد، عالمان دین‌باور و خانواده‌های باوجدان دعوت می‌کنیم که برابر این ستم سکوت نکنند. زیرا خاموشی در برابر سلب آموزش از دختران، هم‌دستی با ظلم است. هم‌دستی با تاریکی، با عقب‌ماندگی، با تحقیر انسانیت. این آزمون اخلاقی امروز ماست: آیا شجاعت برخاستن را داریم؟

ما با صدایی استوار می‌گوییم: دختر حق آموزش دارد؛ بدون اما و اگر، بدون شرط و قید!
ما فریاد می‌زنیم: زن، نه نیم‌پیکر جامعه، بلکه بنیاد هستی انسانی‌ست؛ همان‌که فردا را می‌سازد!
و ما ایستاده‌ایم تا روزی که در نتایج کانکور، نه فقط نام دختران، بلکه تصویر فردایی روشن برای افغانستان بدرخشد!

  • صفیه رضایی؛ فعال حقوق زنان