نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
ارزش یک کلاه اوزبیکی (تاقین تومارچه گل) دربازار سرپل ۵۰ افغانی شده است. کلاه اوزبیکی (تاقین تومارچه گل) مشهور به کلاه مزاری یکی از صنایع دستی است که از تولید و فروش آن در بازار حمایت نمیشود. به گزارش خبرگزاری شانا به نقل از پایگاه خبری انبیر، زنان ولایت سرپل همواره در تولید صنایع دستی […]
ارزش یک کلاه اوزبیکی (تاقین تومارچه گل) دربازار سرپل ۵۰ افغانی شده است. کلاه اوزبیکی (تاقین تومارچه گل) مشهور به کلاه مزاری یکی از صنایع دستی است که از تولید و فروش آن در بازار حمایت نمیشود.
به گزارش خبرگزاری شانا به نقل از پایگاه خبری انبیر، زنان ولایت سرپل همواره در تولید صنایع دستی استعداد و توانایی بالای داشتهاند و تلاش میکنند از این راه نیازهای اقتصادی خانواده خود را تامین کنند؛ اما با وارد شدن کالاهای بیکیفیت کشورهای همسایه اکنون کلاه «تومارچه گل اوزبیکی» ارزش خود را از دست داده است و تولیدکنندگان این کلاهها اندکاندک با یأس و ناامیدی با این صنعت سنتی خداحافظی میکنند.
سالهای قبل بازار کلاهفروشی در شهر سرپل مخصوصاً در روزهای بازار پررنگتر بود اما اکنون با گذشت هر روز این بازار نیز با کاهش کلاه تومارچه گل رنگ و رونق خود را ازدست داده است.
در این روزها کلاه (تاقین) سرخرنگ مشهور به «تومارچه گل» که به تُرکتباران به طور خاص اوزبیکهای افغانستان مربوط شود سرخط رسانهها و صفحات اجتماعی شده است.
«کلاه مزاری» کلاهی است که در افغانستان تولید میشود، اکنون در بازارهای افغانستان و بخشهایی از پاکستان مورد توجه قرار گرفته است؛ زیرا منظور پشتین، رهبر جنبش پشتونها، در تظاهراتهای پشتونها در پاکستان آن را بر سر می گذارد.
کلاه سرخرنگ مشهور به کلاه مزاری یکی از کلاههای سنتی است که در ولایتهای شمالی افغانستان پوشیده میشود. به تازگی اما این کلاه نماد تظاهراتهای مسالمتآمیز شده است و نام مستعار «کلاه پشتین» را به خود گرفته است.
اما تاقین تومارچه گل اوزبیکی در ولایت سرپل که بیشتر زنان از قدیمالاایام با این صنعت سنتی سروکار دارند کمکم بازار خود را از دست داده است .
عفو بینالملل اعلام کرد سیاستهای طالبان، زندگی زنان و دختران افغانستان را به یک «کابوس غیرقابلتحمل» تبدیل کرده و حقوق انسانی آنان را سیستماتیک نقض میکند. این سازمان سکوت جهانی را «همدستی» خواند و خواستار فشار بینالمللی برای بازگشت زنان به حیات عمومی، کار و دسترسی به خدمات بهداشتی شد.
با بازگشت طالبان و سکوت جهانی، زنان افغانستان از آموزش، اشتغال، درمان و حضور اجتماعی محروم شدند. اجباری شدن برقع در هرات، نماد تازهای از حذف نظاممند زنان است. در حکومت پیشین، زنان در سیاست، دادگستری و رسانه نقش فعال داشتند؛ اکنون قربانیان خاموش معاملههای سیاسی بیپاسخاند.
خیابانهای کابل، پس از چهار سال سلطه طالبان و سرکوب مداوم زنان، شاهد یک «انقلاب شادمانی» بود. هزاران زن و مرد در استقبال از قهرمانان فوتسال، قوانین سختگیرانه تفکیک جنسیتی را به چالش کشیدند و با حضور مختلط و پایکوبی، اراده جمعی برای آزادیهای سلبشده را فریاد زدند.
در حالی که جاپان نخستوزیر زن انتخاب میکند، میلیونها دختر در افغانستان حتی از حق رفتن به مکتب محروماند. این تضاد، شکاف دردناکی میان پیشرفت و عقبماندگی در آسیا را نشان میدهد. سکوت کشورهای همسایه و بیعملی جهانی، طالبان را جسورتر کرده و زنان کشور را به قربانیان سیاستهای افراطی بدل ساخته است.
دیدگاه بسته شده است.