معمای «جنگ و صلح» در افغانستان
حکومت افغانستان، صدها زندانی طالبان را بهبهانه دست کشیدن آنها از شرارت، قتل و خونریزی رها کرد تا این گروه وارد گفتگوی مستقیم با حکومت شود؛ ولی متأسفانه این محاسبه، مثل صدها محاسبه دیگر حکومت، فاقد وجاهت منطقی بوده و در عرصه حکومتداری نیز غیرحرفهای و بدون هرگونه نتیجه خاص تمام خواهد شد.
این روند هیچ کمک ملموس و عینی به پروسه صلح نخواهد کرد. اکثر زندانیان آزادهشده دوباره به میدان جنگ بازگشته و عملاً در مقابل حکومت و نیروهای امنیتی میجنگند.
ولی حکومت، بیخبر از این است که طالبان اکنون نیز همچون گذشته دارای صلاحیت و استقلالعمل نیستند و هرگونه تصمیم و اراده آنها معطوف به منافعِ بازیگران کلان بینالمللی و منطقهای است و هر بازیگر تلاش میکند تا از وضع موجود بهره و نفع وافی و کافی به دست آورد.
سران کاخ سفید در تلاش هستند تا به هر قیمت ممکن، با مکانیسمی خاص و آبرومندانه از افغانستان خارج شوند، اما نگذارد تاوان و تجربه تلخ یازدهم سپتامبر دوباره تکرار شود.
از طرف دیگر، روسیه عملاً از این وضعیت نفع میبرد؛ زیرا آمریکا با تمام توان و نیرو تلاش میکند تا شکست و سرنوشت تلخی را که در عراق و ویتنام تجربه کرده بود، دوباره تجربه نکند؛ اما روسیه در پی پیچیده کردن جنگ افغانستان است.
این کشور بر حمایتهای سیاسی و لجستیکی خود از گروه تروریستی طالبان، از طریق بازیگران منطقهای افزوده است تا آمریکا را به ابرقدرتی شکستخورده در روابط بینالملل و نظم جهانی برای معرفی کند و بالاخره موفق به طرح معمای جنگ برای آمریکاییها در افغانستان شود.
پس از توافقنامه صلح آمریکا با طالبان، حکومت افغانستان زیر فشارهای زیاد، صدها زندانی طالب را رها کرد. بنا به گزارش امنیت ملی افغانستان، اکثر زندانیان رهاشده، دوباره به میدانهای جنگ بازگشتهاند و عملاً همراه با طالبان، علیه نیروهای امنیتی میجنگند.
ولی طالبان با رد این ادعای حکومت، میگویند ما متعهد به توافقنامه قطر با آمریکا هستیم؛ اما مسئله اینجاست که چرا حکومت با آنکه میفهمد، صلح با طالبان و رهایی زندانیان طالب کاری عَبس و بیهوده است و خارجیها کلید صلح افغانستان را از دست طالبان و حکومت افغانستان ربودهاند، ولی با آنهم بر این مسئله پافشاری میکند و امیدوار است که صلح از راه برسد و خوابشان تعبیر شود.
واقعیتهای تلخ تاریخی این ماتمکده نشان میدهد که هیچ جنگی جُز دیپلماسی قوی و بازی حرفهای و سنجیده در عرصه سیاست خارجی، ما را به صلح نزدیکتر نمیتواند؛ زیرا تا زمانی که کشورهای دخیل در جنگ افغانستان، از مسیر دیپلماسی دستشان کوتاه نشود، هیچ نیروی دیگری قادر به کوتاه کردن دست آنها از جنگ در خانه ما نخواهد بود.
بنابراین ما باید دستگاه دیپلماسی را با تمام توان تقویت و بر آن هزینه کنیم تا اینکه با برگزاری لویهجرگههای سلیقهای صرف برای فریب اذهان عمومی هزینه بپردازیم و از پول آن خانه بسازیم، موتر بخریم و صدها فساد دیگر انجام دهیم.
از آنجایی که مردم کشور ما درمند و به قول رئیس جمهور کشور، نود درصد شهروندان زیر خط فقر هستند، شایسته است که به جای برگزاری لویهجرگه – که هیچ منفعتی به منافع ملی و شهروندان ندارد – که به این بهانه و بهانهها و شعارهای مختلف دیگر از نان شهروندان ربوده میشود، فکر دیگری صورت گیرد.
زیرا رهایی چهارصد زندانی طالبان، هیچ ربطی به لویهجرگه ندارد، برگزاری جلسه اضطراری با نمایندگان مردم در شورای ملی درباره این موضوع، افزون بر قانونیبودن، عقلانی و مقرونبهصرفه است، البته اگر انصاف، درایت و دوراندیشی تعیینکننده باشد!
- امان ساحل محمدی