نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
کجا هستند کشورها و سازمانهایی که هر روز از طریق رسانههای جمعی داد از دموکراسی، آزادی و دفاع از حقوق زن میزنند در حالی که بزرگترین ناقضان حقوق زن و حقوق بشر کشورهایی هستند که فریاد کاذبانه سر میدهند. همین امروز در وبسایت فارسی بیبیسی آمده بود که زنان و دختران کره شمالی به صورت […]
کجا هستند کشورها و سازمانهایی که هر روز از طریق رسانههای جمعی داد از دموکراسی، آزادی و دفاع از حقوق زن میزنند در حالی که بزرگترین ناقضان حقوق زن و حقوق بشر کشورهایی هستند که فریاد کاذبانه سر میدهند.
همین امروز در وبسایت فارسی بیبیسی آمده بود که زنان و دختران کره شمالی به صورت اجبار وادار به سوء استفاده جنسی میشوند و به آنها دستور داده میشود تا همانند کارگران جنسی در چین فعالیت کنند؛ زیرا از این بابت سالانه بیش از ۱۰۰ میلیون دالر عاید نهادها و سازمانهایی میشود که دست به چنین کاری میزنند.
دختران و زنان ۱۲ تا ۲۹ ساله وادار به چنین کار میشوند و در مواردی هم کمتر از این بیان شده است. این تنها کشور چین نیست که دست به چنین جنایت و خیانت آشکار بر علیه زنان و دختران جوان و نوجوان میزند؛ بلکه دهها کشور دیگر اروپایی، آمریکایی و آسیایی نیز از دختران جوان به عنوان بردههای جنسی استفاده میکند و هیچ نهاد یا سازمانی برای جلوگیری یا دستکم تقبیح آن صدایش را بلند نمیکند؛ اما برعکس، زمانی که در یکی از کشورهای اسلامی به دختر یا زنی تجاوز میشود و یا به اجبار با وی ازدواج میشود فوراً تمام رسانههای جمعی با تمرکز دوربینها و انتشار آن، چنین کاری را مذمت و تقبیح میکنند و از سازمانهای به قول خودشان مدافع حقوق زن میخواهند تا عاملان آن را بازداشت و مجازات کنند. میخواهم بگویم که آنها کور خود و بینای دیگرانند؛ فیل بام خویش را نمیبینند؛ اما پشه بام دیگران را به راحتی میبینند!
گزارش منتشر شده توسط «یون هیسون»، یکی از مدافعان حقوق نشان میدهد که دختران ۱۲ ساله و در مواردی کمتر از آن به بهای مبلغ اندکی یعنی ۳۰ یوان چین که معادل ۴.۳ دالر میشود وادار به کار جنسی میشوند. گزارشگر در ادامه میافزاید که این دختران با قاچاق از کره شمالی در چین به صورت اجباری وادار به این کار میشوند و در مواردی هم توسط گروههای رباینده ربوده میشوند؛ بسیاری از آنان ظرف یکسال بیش از چند بار فروخته میشوند و یا هم وادار به بهرهکشی جنسی میشوند.
گزارشگر در ادامه میگوید که از این دختران نابالغ خواسته میشود تا در مقابل دوربین دست به اعمال جنسی بزنند و اگر بخواهند دختری را به همسری خویش انتخاب کنند تنها مبلغ ۱۰۰۰ یوان چینی برایش میپردازند که در این صورت صاحب این دختر، میتواند هرگونه که خواسته باشد از وی استفاده کند.
یکی از زنان فروختهشده داستانش را اینگونه بیان میکند: اسم من پیون است و اهل شهر چونگچین کره شمالی هستم؛ من با شش زن دیگر اهل کره شمالی در یک هتل فروخته شدیم. در آنجا با ما بدرفتاری میکردند، غذایی برای خوردن نداشتیم و تنها به اندازهای غذا برایمان میدادند تا زنده بمانیم. پس از آنکه ۸ ماه را در بدترین شرایط سپری کردیم دوباره توسط گروه قاچاقبران فروخته شدیم و گروه جدید با ما رفتار غیرانسانی میکرد؛ ما را وادار میکردند تا با آنها رابطه جنسی داشته باشیم. هرگونه که آنها میخواستند، در صورت خودداری با چاقو ما را تهدید به مرگ میکردند؛ واقعاً روزهای بسیار سختی را سپری کردیم. میخواهم بگویم که از زندگی خویش بیزارم. این زندگی نیست بلکه مرگ به مراتب بهتر از این زندگی است.
حال پرسش من از مدعیان دموکراسی و حقوق زن این است که ناقضان اصلی حقوق زنان و دختران چه کسانی هستند؟
همزمان با روز جهانی منع خشونت علیه زنان، نهاد «صدای حق و عدالت» با ابراز نگرانی از وضعیت بحرانی زنان افغانستان اعلام کرد که محدودیتهای گسترده و حذف ساختاری زنان نیازمند توجه فوری است. این نهاد از جامعه جهانی و نهادهای مسؤول خواست تا برای تضمین حقوق بنیادین زنان، از جمله حق آموزش، کار و امنیت، اقدام عملی و فوری انجام دهند.
طالبان بار دیگر پوشش اجباری زنان در شفاخانه حوزوی هرات را اعمال کردهاند؛ اقدامی که نه تنها ورود کارمندان و بیماران زن را با مشکل مواجه ساخته، بلکه روند ارائه خدمات صحی را مختل کرده است. این تصمیم بخشی از سیاستهای گسترده طالبان در محدودسازی حضور اجتماعی زنان است و پیامدهای جدی انسانی و حقوقی بهدنبال دارد.
طالبان با برداشت محدود از آیه ۳۴ سوره نساء، زن را موجودی بدون اختیار و تابع اراده مرد تعریف میکنند، تفسیری که با روح قرآن و جایگاه تاریخی زن در اسلام در تضاد است. این دیدگاه بسته، تمامی حقوق زنان (از آموزش و کار تا حق نفسکشیدن) را نادیده گرفته و تصمیمگیری درباره زندگی او را در اختیار مردانی قرار میدهد که خود محصول تفسیرهای نادرست دینی و خشونتاند.
پیروزی پشتنه درانی، پیروزی تمام زنانی است که زیر سایهٔ طالبان اما با روحی شکستناپذیر، برای حق آموزش، حق کار و حق آزادی تلاش میکنند. این جایزه یادآور این حقیقت است که هیچ قدرتی حتی طالبان نمیتواند ارادهٔ زنان افغانستان را خاموش کند. آنان در سختترین شرایط جهان چراغ آموزش را روشن نگه داشتهاند و ثابت کردهاند که حتی اگر ساختمانهای مدرسه فرو بپاشد، کلاسها در ذهن و ارادهٔ آنان ادامه خواهد یافت.
دیدگاه بسته شده است.