عراق؛ آبستن آشوب و آشوب‌گرانی دیگر!

تصور آمریکایی‌ها درباره وجود سلاح‌های کشتارجمعی در عراق، آنان را وارد جنگی دیگر در خاورمیانه کرد. صدام‌حسین با حمله به کویت، نشان داد که نمی‌تواند کشور مورد اعتمادی در منطقه باشد. گزارش‌ها مبنی بر دست‌یابی ارتش بعث به سلاح‌های پیشرفته شیمیایی، نگرانی آمریکایی‌ها را دوچندان کرد و این کشور با حمایت نه‌چندان قوی جامعه جهانی […]

تصور آمریکایی‌ها درباره وجود سلاح‌های کشتارجمعی در عراق، آنان را وارد جنگی دیگر در خاورمیانه کرد. صدام‌حسین با حمله به کویت، نشان داد که نمی‌تواند کشور مورد اعتمادی در منطقه باشد.

گزارش‌ها مبنی بر دست‌یابی ارتش بعث به سلاح‌های پیشرفته شیمیایی، نگرانی آمریکایی‌ها را دوچندان کرد و این کشور با حمایت نه‌چندان قوی جامعه جهانی وارد عمل شد. در روابط بین‌الملل فضا وقتی به‌شدت امنیتی می‌شود، وظیفه یک هژمون است تا برای کنترل وضعیت وارد میدان شود.

در حمله به عراق جورج بوش انتظار داشت نیروهای آمریکایی به‌عنوان نیروهای نجات‌بخش موردستایش قرار گیرند یا دست‌کم از طرف برخی از عراقی‌ها با خوش‌رویی مواجه شوند. تصور آمریکایی‌ها این بود که با حمایت اندک داخلی می‌توانند وضعیت را در دست گرفته و حکومت نیم‌بندی را به وجود بیاورند؛ اما آنان خیلی زود به‌عنوان نیروهای اشغالگر شناخته شدند. در این زمان آمریکایی‌ها کوشیدند با ساختن شفاخانه‌ها، مکتب‌ها/ مدرسه‌ها و تأمین برق، کمی فضا را تلطیف کنند؛ اما این امر میسر نشد.

یک شهروند عراقی در تلویزیون این کشور در پاسخ به این پرسش که «آیا آمریکایی‌ها بهترند یا صدام؟» گفت: صدام یک‌هزار نفر را کشت و آمریکایی‌ها ۱۰۰ نفر؛ ولی آمریکایی‌ها اشغالگر هستند درصورتی‌که صدام یکی از ما بود.

اینجا بحث این نیست که این شخص از حزب بعث بوده و یا فرد تأثیرگذار و یا بدون تأثیر در دستگاه صدام‌حسین. چیزی که اینجا مطرح است دلیل عکس‌العمل این‌گونه عراقی‌ها به حضور ایالات متحده آمریکا در کشورشان است.

نخست این‌که خاصیت کشورهای جهان‌سومی نسبت دادن مشکلات به عوامل بیرونی است. همه‌چیز از دید امپریالیستی دیده می‌شود. دوم دخالت کشورهای همسایه بر مبنای داشتن دید امنیتی به قدرت؛ یعنی ضعیف شدن کشور همسایه، قوی شدن آن‌ها را در پی دارد. مورد بعدی که مهم‌ترین دلیل است، زیرپا شدن غرور عراقی‌ها است. زمانی که گفته می‌شود «صدام یکی از ما بود» به چه معنا است؟ به این معنا است که امروز نیروهای اجنبی بر ما مسلط شده‌اند که این مسلط شدن افتخار و غرور ما را زیر سؤال برده است.

با امضا نشدن قرارداد امنیتی، آمریکا، عراق را ترک کرد؛ اما دولت عراق دچار گرداب داعش شد، در نابودی داعش عراقی‌ها بارها از آمریکا طلب کمک کردند و آمریکایی‌ها هم با حملات هوایی کمک شایانی به نابودی داعش در عراق کردند. تجربه نشان داده است که باید با عقلانیت رفتار کرد. اراده‌ای که آدرس از عقلانیت نگیرد، مشخصاً تاریکی راه را دوچندان خواهد کرد. تجربه قبلی باید به مردم عراق یادآوری می‌کرد که به این شیوه نمی‌شود صاحب مملکت خود شد.

دور قبلی ناامنی در عراق پای نیروهای شیعه را به کشورشان باز کرد و فعلاً در مناطق شیعه‌نشین عراق آشوب‌ها بیشتر و تنش‌ها زیادتر است. این بار اگر داعشی دیگر سر برآورد نه آمریکایی‌ها خواهند آمد و نه کس دیگری که به داد مردم برسد. فراموش نباید کرد که عراقی‌ها سفارت کشوری را به آتش کشیدند که قدرت اول نظامی دنیا است و بیشترین نیروی نظامی و آماده را در تمام دنیا دارد.

تصور این‌که آمریکا نمی‌توانست عده زیادی را برای حفظ سفارت خود از بین ببرد، اشتباه است. باید علت را در چیز دیگری جستجو کرد. عراق در حال حاضر مستعد آشوبی بزرگ است. حضور لحظه‌ای داعشی دیگر در لباس جدید که می‌تواند این بار برای مدت‌های مدید ناآرامی در عراق را دامن بزند. عراق در آستانه مبدل شدن به سوریه‌ای دیگر برای جنگ‌های نیابتی منطقه‌ای و تمرین‌ها نظامی و زورآزمایی کشورهایی است که منافع‌شان در منطقه تعریف ‌شده است.

  • دکتر سید محمدتقی حسینی
  • استاد دانشگاه و دکترای روابط بین‌الملل از دانشگاه تهران