نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
شیما مهجور، شاعر و نویسنده برجسته افغانستان، با آثار هنری خود، روایتگر زیباییهای زبان، احساسات ناب انسانی و چالشهای زندگی در میان تحولات تاریخی است. او با پنج کتاب منتشرشده، جایگاهی ویژه در ادبیات معاصر دری کسب کرده است. شیما مهجور، زاده ولایت جوزجان، تحصیلات خود را در رشته ادبیات دری در دارالمعلمین این ولایت […]
شیما مهجور، شاعر و نویسنده برجسته افغانستان، با آثار هنری خود، روایتگر زیباییهای زبان، احساسات ناب انسانی و چالشهای زندگی در میان تحولات تاریخی است. او با پنج کتاب منتشرشده، جایگاهی ویژه در ادبیات معاصر دری کسب کرده است.
شیما مهجور، زاده ولایت جوزجان، تحصیلات خود را در رشته ادبیات دری در دارالمعلمین این ولایت به پایان رساند و سالها بهعنوان استاد ادبیات دری در افغانستان فعالیت داشت. او از سال ۲۰۰۸ در بلژیک زندگی میکند، اما عشق به وطن و فرهنگش همچنان در آثار او جاری است. با دو رمان و سه مجموعه شعر، مهجور توانسته است جایگاهی خاص در ادبیات دری معاصر بیابد.
شیما مهجور تاکنون پنج اثر منتشر کرده که هر یک بیانگر عمق اندیشه و عاطفه اوست. مجموعه شعر «و انگار بغضها شکستند» روایتی از احساسات سرکوبشده و آزادی درونی است. «فصلهای سوگوار» و «یک سبد عشق»، با اشعار ناب خود، به بررسی دردها و زیباییهای عشق و زندگی میپردازند. رمان «پشت پنجرههای سرد» داستانی از زندگی در محیطی یخزده و پر از چالش است که به امید و پایداری ختم میشود. همچنین، رمان «زنجیرهای خاکستری» به بررسی موضوعاتی چون رهایی از قید و بندهای اجتماعی میپردازد.
او در کنار این آثار، چهار کتاب دیگر در دست نگارش دارد که نشان از خلاقیت بیپایان و عشق او به هنر و ادبیات دارد.
در خیال تو
در خیالِ تو غرق اندوهم، تو فقط زود رد شدن بلدی دردِ من خشکیٍ است و میدانم و همین را بلد شدن بلدی
با دل پر بهانه میگویم؛ جنگ منهای من چه میخواهد گاه با موج معرکه ناگاه، در مقابل که سد شدن بلدی
سر قلاده را به دست نگیر، صاحبِ من تو نیستی ای درد زیر پایت سرم خمیده شد و، با همین وضع دد شدن بلدی
ای دلِ غرق غم در این اندوه؛ غم بیبالیات تو را کشته بازهم با کمال بیرحمی، از نواحی لگد شدن بلدی؟
سازِ در خستگی بزن در خود، زندگی تنگیِ گذرگاهیست با همین حال روز میدانم، شعله نه جزر و مد شدن بلدی؟
زار و سرگشته نه که گمراهی، سردی مضحکی جبینات را به فراسو بزن که گرما نیست، ای ضمیرم نمد شدن بلدی؟
شیما مهجور
ماریو بارگاس یوسا، نویسنده برجسته پرویی و برنده جایزه نوبل ادبیات، در سن ۸۹ سالگی چشم از جهان فروبست. این خبر جامعه ادبی را در سراسر جهان در اندوه فرو برد.
صنم عنبرین یکی از شاعران برجسته افغانستان است که توانسته با کلمات خود، عمق احساسات انسانی و چالشهای اجتماعی را در قالب اشعار تأثیرگذار بیان کند. او بهعنوان شاعری جوان و مستقل، با بهرهگیری از نمادها و تصاویر پرمعنا، صدای نسلی است که میان امید و بحران زیستهاند. شعر حاضر او، ساختاری روان و تصاویری […]
مدینه قانت، شاعری با سابقه هنری هشت ساله، به زندگی و زن بودن با قلمی لطیف و قدرتمند مینگرد و از عشق، اندوه، و آگاهی تلخ اما زیبا میسراید. آثار او آمیزهای از احساس و تفکر است که مخاطبان را به دنیای درونی خود دعوت میکند.مدینه قانت، شاعری ساکن آلمان، با تخلص «قانت»، هنر شاعری […]
امینه مهر، شاعری از کابل، با سرودههایی عاشقانه و دردآلود، توانسته است تصاویر زندهای از زندگی، عشق و امید را به مخاطبان ارائه دهد و با زمزمههای خود به دلها راه یابد. امینه مهر در شهرآرای کابل زاده شد. شعر و هنر بیش از سیاست، جان او را تسخیر کرد. سرودههای او تصاویری زنده از […]
دیدگاه بسته شده است.