نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
پس از سقوط جمهوری اسلامی افغانستان و اشغال کشور توسط طالبان، این گروه تاکنون نتوانسته است یک چشمانداز روشن و نقشه راه برای آینده کشور ارائه دهد. رهبر غائب و حکومت طالبان، کشور را در فقدان یک کلان روایت ملی و نقشه راه اداره میکنند. برای درک بهتر این وضعیت، میتوان به مقایسه وضعیت افغانستان […]
پس از سقوط جمهوری اسلامی افغانستان و اشغال کشور توسط طالبان، این گروه تاکنون نتوانسته است یک چشمانداز روشن و نقشه راه برای آینده کشور ارائه دهد. رهبر غائب و حکومت طالبان، کشور را در فقدان یک کلان روایت ملی و نقشه راه اداره میکنند.
برای درک بهتر این وضعیت، میتوان به مقایسه وضعیت افغانستان و سوریه پس از سقوط و تغییرات در این کشورها پرداخت. در سوریه، هیأت تحریر شام به رهبری احمدالشرع پس از تصرف دمشق و اعلان حکومت، چشمانداز و نقشه راه خود را برای نظام و اداره کشور اعلام کرد. این نقشه شامل دوره گذار، تشکیل مجلس موسسان با مشارکت همه جریانهای سیاسی، قومی و مذهبی، تسوید و تصویب قانون اساسی، برگزاری انتخابات آزاد و تعیین حکومت آینده بر اساس رأی مردم بود.
رهبری هیأت تحریر شام در این چشمانداز بر تأمین امنیت، عفو عمومی، آشتی ملی، جلوگیری از انتقامگیریهای شخصی، نهادسازی، استفاده از ظرفیتهای داخلی، رفاه اقتصادی، عمران و بازسازی، ارائه خدمات دولتی، تأمین حق آموزش و کار برای دختران و زنان و روابط خارجی حسنه با همه کشورهای جهان تأکید کرد. این گرو
تحلیل از: مجیبالرحمان رحیمیتحلیلگر سیاسی و مقام حکومت پیشین افغانستان
ه از زورگویی و رجزخوانی اجتناب کرد و در دوره انتقالی ریاست کشور را به عهده گرفت.
اما در افغانستان تحت حاکمیت طالبان، سه سال و اندی گذشته و هنوز نه از چشماندازی برای آینده خبری است و نه از نقشه راهی برای مدیریت و رهبری کشور. طالبان با ادعای اینکه با غلبه و زور کشور را به غنیمت گرفتهاند و با امیر غائب خود که با خدا و پیامبر وصل است، حاکمیت خود را توجیه میکنند.
طالبان اقدامات زیادی انجام دادهاند که شامل لغو نظام، قانون اساسی، حذف اقوام، تبعیض قومی، اشغال مناطق، لغو احزاب سیاسی، سرکوب مخالفان، قتل و کشتار، دستگیری و شکنجه، حذف حقوق و آزادیهای شهروندی، حذف نظاممند زنان و دختران و محروم ساختن آنان از حق درس، تحصیل و کار، پناه دادن به گروههای دهشتافگن، بیثبات سازی منطقه، چور و چپاول بیتالمال و دارایهای عامه میشود. اما در بخش ارائه چشمانداز و نقشه راه برای آینده کشور، هیچ کاری نکردهاند.
این تحلیل نشان میدهد که طالبان نه تنها در ارائه یک چشمانداز روشن و نقشه راه برای آینده کشور ناکام بودهاند، بلکه با اقدامات خود به بیثباتی و نارضایتی عمومی دامن زدهاند. برای اداره یک کشور در قرن بیست و یکم، نیاز به یک نقشه راه و چشمانداز روشن است که بتواند امنیت، رفاه و حقوق شهروندان را تضمین کند.