نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
نانسی در سال ۱۳۴۱ خورشیدی همراه با همسرش لویس دوپری، باستانشناس و پژوهشگر نامدار، نخستینبار وارد افغانستان شد. لویس دوپری پیشتر در پاکستان و سپس افغانستان به پژوهشهای میدانی پرداخته بود و همین حضور، زمینه علاقهمندی عمیق نانسی به تاریخ و فرهنگ این سرزمین را فراهم کرد. ازدواج او با لویس دوپری نهتنها پیوندی خانوادگی، بلکه مسیری مشترک در راه شناخت و معرفی افغانستان به جهان شد.
نانسی دوپری به چند زبان از جمله انگلیسی، فرانسوی، فارسی و پشتو تسلط داشت و همین آشنایی زبانی او را قادر کرد تا بهطور مستقیم با منابع، متون تاریخی و مردم افغانستان ارتباط برقرار کند.
مهمترین دستاورد علمی و فرهنگی دوپری ایجاد «مرکز منبع معلومات افغانستان» در دانشگاه کابل بود؛ مرکزی که امروز بیش از ۱۵۰ هزار سند تاریخی، فرهنگی و آرشیوی را در خود جای داده است. این مرکز با هدف حفظ میراث مکتوب افغانستان در دوران جنگ و بحران تأسیس شد و بهحق میتوان آن را مهمترین کار ماندگار او دانست.
او در کابل سالهای دشوار و پرالتهابی را گذراند. نانسی زندگی سادهای داشت و بیشتر هزینههایش از طریق حمایت نهادهای دانشگاهی و بنیادهای بینالمللی تأمین میشد. با وجود دشواریها، او هیچگاه افغانستان را ترک نکرد و خود را وقف گردآوری، نگارش و آموزش در حوزه فرهنگ و تاریخ این کشور کرد.
درگذشت نانسی دوپری در ۲۱ سنبله ۱۳۹۶، در سن ۹۰ سالگی در کابل، موجی از واکنشها را برانگیخت. دولت وقت افغانستان و مقامات فرهنگی کشور او را «دوست راستین افغانستان» خواندند و از تلاشهای بیوقفهاش قدردانی کردند. خانوادهاش نیز یاد او را بهعنوان زنی فداکار که بخش بزرگی از زندگی خود را به دور از وطن و برای ملتی دیگر سپری کرد، گرامی داشتند. دولت ایالات متحده نیز با انتشار پیامهایی رسمی، از نقش نانسی در معرفی و حفاظت از فرهنگ افغانستان به جهان تمجید کرد.
میراث نانسی دوپری، چه در کتابها و راهنماهایی چون رهنمای تاریخ افغانستان، رهنمای تاریخ کابل و رهنمای موزه ملی و چه در مرکز منبع معلومات افغانستان، همچنان زنده است.
دوپری نهفقط یک پژوهشگر، بلکه پلی میان افغانستان و جهان بود؛ پلی که بر پایه عشق، احترام و تعهد به فرهنگ و تاریخ ساخته شد. سالروز درگذشت او یادآور این حقیقت است که مرزهای جغرافیایی نمیتوانند مانع از دلبستگی و خدمت به فرهنگی شوند که ارزش پاسداری دارد.
تخریب آرامگاه خلیلالله خلیلی توسط طالبان در دانشگاه کابل، موجی از محکومیتهای فرهنگی و سیاسی را برانگیخت. این اقدام نمادی از ستیز با زبان فارسی، حافظه تاریخی و تنوع فرهنگی افغانستان تلقی شده است. چهرههایی چون نصیر احمد فایق، محمد واعظی و محب مدثر آن را بخشی از پروژه حذف هویت ملی دانستهاند.
در جهانی که نامهای بزرگان گذشته با شکوه و احترام در حافظه تاریخ جاودانه شدهاند، این پرسش همچنان ذهن ما را میخراشد: آیا عصر ما از زایش اندیشمندان بزرگ ناتوان است، یا چشمهای ما در میان هیاهوی روزمرگی، بزرگی را نمیبیند؟ شاید اسطورهها هنوز زندهاند، اما در لباس انسانهای معمولی کنارمان راه میروند.
علیرضا بیکدلی، سفیر ایران در کابل، با حضور در موزه ملی افغانستان بر عمق ریشههای تاریخی و فرهنگی مشترک دو کشور تأکید کرد و از تقویت سیاست همسایگی بر اساس این اشتراکات سخن گفت. این بازدید در حالی صورت میگیرد که ایران به عنوان یکی از معدود کشورهای به رسمیتشناسنده رژیم طالبان، سفارت افغانستان در […]
مروری بر کتاب تاریخ با فعل آدمی معنا و قوام می یابد. اما آدمی تاریخ را طراحی نمی کند، اهل نظر و بصیرت طرح تاریخ را می یابند و به سمت آن می روند و البته هرچه نزدیک تر می شوند طرح در نظرشان روشن تر و وطی مسیر آسان تر می شود. اما سیر […]
https://shorturl.fm/16MXV