نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
یادآوری: این گفتگو در نخستین روزهای پس از پیروزی آقای اشرف غنی در انتخابات ریاست جمهوری انجام شده است، با توجه به اینکه اکنون دوره پنجساله ریاست جمهوری به پایان رسیده است، با خواندن این گفتگو میتوانید درباره کارنامههای آقای غنی به عنوان رئیس جمهور افغانستان قضاوت کنید. ترجمه: محمود فاضلی بیرجندی اشاره: دکتر اشرف […]
یادآوری:
این گفتگو در نخستین روزهای پس از پیروزی آقای اشرف غنی در انتخابات ریاست جمهوری انجام شده است، با توجه به اینکه اکنون دوره پنجساله ریاست جمهوری به پایان رسیده است، با خواندن این گفتگو میتوانید درباره کارنامههای آقای غنی به عنوان رئیس جمهور افغانستان قضاوت کنید.
اشاره: دکتر اشرف غنی در جمع رجال سیاسی افغانستان چهره یگانهای است. او اقتصاددانی است که وارد سیاست شده و بر عکس بیشتر سیاسیون افغانستانی سابقهای از عضویت در میان مجاهدین ندارد. نام او که سابقه اجرایی در بانک جهانی را دارد، از سال ۲۰۰۱ به گوش مردم افغانستان رسید؛ زمانی که از ایالت متحد آمریکا به میهن بازگشت و منصبی خوب و مطمئن را کنار گذاشت تا وارد دولت موقت شود. او وزیر اقتصاد شد و توانست منشأ تحولات مهم اقتصادی در کشورش شود که تهیه و ترویج ارز جدید یکی از آنها بود.
اشرف غنی، امروز در یکی از برهههای حساس زمام امور افغانستان را به دست گرفته است: اقتصاد کشور در وضع نامناسبی است، سربازان خارجی در آستانهٔ خروج از افغانستاناند و طالبان سرگرم آن است تا اقداماتی به اجرا درآورد که دولت منتخب را از نفس بیندازد. سانجای کومار، خبرنگار نشریهٔ «دیپلمات» در پی آن که انتخابات برگزار شد و پیش از آن که اشرف غنی زمام امور را به دست بگیرد، گفتگویی با وی کرد تا از نظرهای او در بارهٔ افغانستان و اوضاع آن مطلع شود. این گفتگو به مسائل گوناگون کشید و دکتر غنی طی آن، ما را از آنچه دربارهٔ آیندهٔ کشورش در نظر دارد، آگاه کرد.
این گفتگو موقعی صورت گرفته است که هنوز مسالهٔ تقسیم قدرت حل نشده بود و اختلاف نظرها ادامه داشت.
پرسش: «دولت را که به دست گرفتید، نخستین قدمی را که بردارید، چیست؟»
پاسخ: «در روز اول کارم یک نفر را به سمت فرماندهٔ کل قوا منصوب میکنم. این امری است که قانون اساسی بر عهدهام قرار داده تا هر هشت ساعت یک گزارش از اوضاع در اختیارم باشد. کار دیگرم تشکیل «شورای ملی اقتصاد» خواهد بود، به جهت این که به موضوع بیکاری در کشور رسیدگی کنیم. این شورا هفتهای یک بار با سران امور بازرگانی و سایر کسانی تشکیل جلسه خواهد داد که در اقتصاد دارای نقش عمده هستند تا از این طریق بتواند گامی به جلو برود. سومین کارم آشناشدن با افکار و نظرات استانداران خواهد بود.
در نظر دارم در ماهیت دولت دست ببرم. ۴۰ درصد از بودجهٔ کشور باید مستقیماً به دست حکومتهای محلی برسد تا بلکه روال فعلی عوض شود. میخواهم احساس مشارکت تقویت شود؛ یعنی عامه مردم در امور شریک شوند. یکی از نخستین کارها رسیدگی به امر حمل و نقل و پس از آن رسیدگی به مسالهٔ مسکن و اشتغال خواهد بود.»
پرسش: «برای اشتغال زایی چه خواهید کرد؟»
پاسخ: «پول افغانستان را جمع خواهیم کرد. پولی که در دست بخش خصوصی است، بنا به عللی از جمله فساد و فقدان امنیت، جمعآوری نشده است. در افغانستان هر جا تاجری بوده [دارایی] او را روی حساب و کتاب دقیقی دزدیدهاند. این است که در حال حاضر تاجران افغانستان احساس امنیت نمیکنند و میلیونها دلار خرج میکنند تا فقط امنیت خودشان را تأمین کنند.
میخواهیم ادارهای دایر کنیم که محل تجمیع همهٔ اراضی عمومی باشد. در وهلهٔ بعد، جامعهٔ جهانی است که تعهداتی به ما دارد. ما هنوز کل مبلغی را که کشورهای حامی ما به ما دادهاند، هزینه نکردهایم. من برنامه و راهبردی برای هزینه شدن این مبلغ در راه منافع عمومی طرح و اجرا میکنم.
من از ممالک باختری الگو میگیرم. ما الگویی در اقتصاد میخواهیم که پاسخگوی کشوری مانند افغانستان باشد. کشوری که در خشکی محصور است و راهی به دریا ندارد. ما میخواهیم افغانستان را به کشوری تبدیل کنیم که سرپل حمل و نقل در منطقه باشد و برای رسیدن به این مقصود باید مقتضیاتی فراهم شود.»
گروهی از افغانستانیهای امروز که به جنایتهای حکومتهای کمونیستی دست نشاندهٔ اعتراض دارند شوروی و مبارزه با نفوذ بازماندههای آن را از دولت افغانستان خواستارند.
گروهی از افغانستانیهای امروز که به جنایتهای حکومتهای کمونیستی دست نشاندهٔ شوروی اعتراض دارند، و مبارزه با نفوذ بازماندههای آن را از دولت افغانستان خواستارند.
پرسش: «در حالی که دستگاه امنیتی درست و حسابی ندارید، به چه وسیله میخواهید سر و شکل مملکت را دگرگون کنید؟»
پاسخ: «امنیت لازمهٔ انجام تمامی امور نیست. اگر کابل اوضاع آشفتهای دارد این ناشی از ناامنی کابل نیست. کابل خیلی از کراچی امنتر است. آشفتگی کابل ناشی از نداشتن تدبیر و سیاست است. شهرداری، قدرت و امکان درست و حسابی ندارد. فساد هم تا بینهایت در ارکانش ریشه دوانده است.
هر شهری را در افغانستان که در نظر بگیرید، از هر شهری در پاکستان امنتر است. چیزی که ما نداریم مسئولیتپذیری یا پاسخگویی است. ما با فساد طرف هستیم. فساد، علتالعلل ناامنی و جرم است. اما مردم هم در این راه باید پشتیبان ما باشند.»
پرسش: «با شورشها چه خواهید کرد؟ در برابر طالبان چه راهبردی اتخاذ میکنید؟»
پاسخ: «طالبان در آن موقعی که دست به حمله میزد موضوع فرق میکرد. وقتی عدهٔ زیادی از قوای بینالمللی در کشور ما حضور پیدا میکنند دیگر موضوع، موضوع صلح نیست. موضوع، جنگ است و بس. وانگهی هر چه فساد گستردهتر شود، توسل به زور هم اجتناب ناپذیرتر میشود.
اما امروز وضع فرق کرده است. از ژوئن ۲۰۱۳ که اوباما اعلام کرد حساب طالبان از القاعده جداست، نگاه کلی به اوضاع فرق کرد. امروز همه میدانند که ماموران نظامی خارجی به میل و ارادهٔ کشورهای غربی به افغانستان نیامدهاند. دیگر کسی نمیگوید که نظامیان خارجی تا ابد در این جا خواهند ماند و غرض از حضورشان اجرای چه توطئهها و برنامههای پنهان است.
از طرف دیگر کلیت منطقه هم فرق کرده است. در پاکستان دولت تازهای بر سر کار آمده است. در پاکستان نخستین بار بود که دولتی تا به آخر دورهٔ تصدی خودش بر سر کار ماند و گذار سیاسی در جو دموکراتیک به وقوع پیوست. این دولت تازه از وضع بغرنج اقتصادی پاکستان خوب مطلع است.
آخرین نکته این که مردم افغانستان در این انتخابات، کاملاً تغییر کردهاند. دیدیم که هیچ تهدیدی مانع شرکت مردم در انتخابات نشد. در سال ۲۰۰۹ که مردم تهدید شدند ترسیده بودند، اما این بار شجاعت نشان دادند.
تظاهراتی که در پکتیا، جلالآباد، لوگر، خوست، هلمند، و قندهار برگزار شد ـ اینها همه نواحی تحت سلطهٔ طالبان هستند ـ دلیل این بود که ترس مردم ریخته است. افغانها دیگر ترسی ندارند. ما به آنانی که در این انتخابات جان خود را از دست دادند ادای احترام میکنیم. عامهٔ مردم حس کردند که به تحول و تغییر احتیاج داریم. دیگر زمانهاش سرآمده که اقلیتی بیاید و تهدید کند که مملکتی را گروگان خواهد گرفت.
ما به سوی گروههای یاغی هم دست خود را به نشانهٔ دوستی دراز میکنیم. اما اگر دست ما را رد کردند، دیگر خودشان مسئول خواهند بود.»
پرسش: «آیا پیمان امنیتی دوجانبه با آمریکا را امضا خواهید کرد و اجازه خواهید داد که عدهٔ اندکی از قوای بینالمللی در کشور شما مستقر بمانند؟»
پاسخ: «بله. من چون یکی از کسانی هستم که باید پیمان را امضا کنم، یکایک کلمات آن را مطالعه کردهام. پیمانی که صورت آن دو سال پیش حاضر شد، در قیاس با متنی که ما حاضرش کردهایم زمین تا آسمان فرق میکند. در پیمان امنیتی حق حاکمیت ما لحاظ شده است.
این پیمان نخستین موردی است که در آن ادارهٔ قوای بینالمللی به عهدهٔ قوانین افغانستان گذاشته شده است. در حالی که تاکنون ادارهٔ این قوا تحت قوانین «شورای امنیت ایالت متحد آمریکا» قرار داشته است. من پیمان امنیتی را متضمن منافع خودمان میدانم.»
پرسش: «حامد کرزی، رئیس پیشین جمهوری، به دولت آمریکا ایرادهای زیادی میگرفت و بارها به زبان آورده بود که نسبت به حسن نیت آمریکاییها تردید دارد. شما دربارهٔ آمریکاییها چه نظری دارید؟»
پاسخ: «حامد کرزی در زمینه و زمانهای روی کار آمد که کلاً فرق میکرد. دربارهٔ مسائلی که او مطرح کرد باید بحث و نظر کلی دربگیرد و جز آن نمیتوان در بارهٔ آن سخنی گفت. الگویی که من دارم، همان رویهای است که به کار گرفتم تا امنیت در دورهٔ گذار برقرار ماند. دیپلماسی در کار من باید کاملاً بی سر و صدا باشد و من نمیخواهم بلندگو بردارم و کار دیپلماتیک انجام دهم. چیزی که موجب اتحاد ماست، احساس خطری است که متوجه همهٔ ماست و منافعی است که همگان داریم. همین یعنی این که ما بنیاد مستحکمی داریم. [اکنون در میان ما] اتفاق نظری حاصل شده که زمانهٔ افراط کاری، چپ باشد یا راست، به سر آمده است.»
پرسش: «به نظر شما، حامد کرزی پس از ترک مسند ریاست جمهوری باید چه نقشی ایفا کند؟»
پاسخ: «کرزی در طول ۵۰۰۰ سال تاریخ مدون افغانستان نخستین رهبری بوده که قدرت را بر پایهٔ قانون واگذار کرده است. کاری به دیگر نقشهای او نداریم، همین یک مورد به او نقش و جایگاه تاریخی میدهد. من ادارهای برای امور ملی دایر خواهم کرد که تحت نظر او باشد و در آن جا کارکنان خودش را داشته باشد، بودجهٔ مخصوص خودش را داشته باشد، و در بارهٔ مسائل داخلی، ملی، و بینالمللی ابراز عقیده کند. من از مشاوره با او بهره خواهم گرفت. البته نقش کرزی بیش از مشاوره صرف خواهد بود. در تاریخ ملل مسلمان و به خصوص در افغانستان، نشستن حاکمان بر جای همدیگر مساله بس خطیری بوده است. اینک نخستین بار در تاریخ است که ما این مساله را در افغانستان به صورت مسالمت آمیز از سر گذراندهایم.»
پرسش: «مملکتی را که کرزی بر جا گذاشته، تعریف میکنید؟»
پاسخ: «تاریخ باید در این باره داوری کند. باید به انتظار آن زمان بمانید.»
پرسش: «در نبرد با فساد چه خواهید کرد؟»
پاسخ: «در آن سه سالی که وزیر بودم با فساد نبرد میکردم. پول رایج این مملکت را من بودم که به راه انداختم. امروز پول ما بیارزش شده است. من درآمدهای مملکتی را متمرکز کردم. تا پیش از آن هر کس که زورش میرسید و هر کسی که در دولت صاحب منصبی بود، درآمدی را که در دستگاه خودش داشت، برمیداشت. من نظام پرداختها را الکترونیک کردم. سازمان گمرکات را نوسازی کردم. بخش ارتباطات راه دور را راه انداختم، اساس ارتش ملی را گذاشتم.
همهٔ چیزهایی که امروز در مملکت دایر است، در مدت زمان کوتاه سه ساله سر پا شد. در سال ۲۰۰۴ از دولت خارج شدم چون میدیدم که بزرگان مملکتی با برنامهای که در جهت نبرد با فساد دارم، همدلی ندارند.
پرسش: «بعضی افراد برای این که عبدالرشید دوستم را به معاونت رییس جمهوری انتخاب کردهاید، ایراد گرفتهاند. میگویند او سابقهٔ نقض حقوق بشر دارد و شخصیتی است که در جهت تفکیک و تجزیهٔ وحدت ملی حرکت کرده است.»
صلح به همین آدمها نیاز دارد. تاریخ دنیا راههای مختلفی برای آشتی با گذشته به ما نشان میدهد. در آلمان فراموش کردن گذشته به اجرا درآمد؛ در آفریقای جنوبی حقیقت و آشتی را اجرا کردند؛ در رواندا الگوی دیگری پیاده شد که گفتگوهای عمومی بود. ژنرال دوستم هم در همین چارچوب و به آن جهت انتخاب شده که شخصاً متقاضی عفو عمومی است.»
پرسش: «دربارهٔ قلمروهای قومیتها در کشور چه عقیدهای دارید؟»
پاسخ: «قومیت یکی از عوامل در مملکت ماست؛ اما تنها عامل نیست. ما یک میلیون نفر داریم که در داخل مملکت از جا بیجا شدهاند. ۵ میلیون نفر پناهنده داریم که معادل یک پنجم یا یک ششم جمعیت ماست. تا پیش از انتخابات اخیر مسائل قومیتی بر همه چیز مملکت سایه انداخته بود. اما امیال و آرمانهای مردم و مخصوصاً آرمانهای جوانها که اکثر قریب به اتفاق جمعیت ما را تشکیل میدهند، نباید اسیر مسائل قومیتی شود.»
پرسش: «زن در جامعه از نگاه شما چه نقشی دارد؟»
پاسخ: «مسائل زنان هم نباید تابع مسائل قومیتی باشد. همهٔ ما میگوییم که زنان، خواهران ما، دختران ما، مادران ما و همسران ما هستند؛ اما زنان پیش از آن که خواهر یا مادر باشند «زن» هستند و من میخواهم آنها را زن ببینم. زنان صدای خاموش ما هستند. زنان افغانستان میتوانند بازیگران سیاسی قابلی باشند و مورد اعتنا قرار بگیرند؛ اما نقش آنها در سیاست نقش درجه دوم است یا هیچ است. زنان نیاز ندارند که مردی نمایندهٔ آنان باشد؛ میتوانند خودشان حرف خود را بزنند.»
پرسش: «وقتی کار را در دولت آغاز کنید چه نقشی به همسر خودتان خواهید داد؟»
پاسخ: «همسرم خیلی از من باهوشتر است. او در طول ۳۸ سالی که از ازدواج ما گذشته، مشاور من بوده. امیدوارم که در کار دولت هم به همان نحوی که در این سالها بوده، از رأی و نظرش برخوردار باشم.»
یکی از ویژگیهای مبارزات انتخاباتی امریکا به جز حضور صاحبان صنعت و فنآوری و ورزشکاران، نقش پررنگ چهرههای رسانهای شامل مجریها، کمدینها به ویژه پادکسترها با گرایش ساختارشکنانه و گاهی افراطی بود که نشاندهنده تحولی چشمگیر در نقش گروههای اثرگذار بر اجتماع است ترامپ در سخنرانی پیروزی خود از شش چهره شاخص تیمش نام برد […]
به گزارش شانا به نقل از اسپوتنیک؛ اسد درانی با بیان اینکه «طالبان صد مرتبه بهتر از دولت اشرف غنی است» میگوید: دوام دولت غنی برای سالها یک معجزه بود. رئیس پیشین آیاسآی که پیش از این پیشبینی کرده بود اشرف غنی در آینده افغانستان هیچ نقشی نخواهد داشت، افزود: «طالبان صد مرتبه بهتر از […]
اشرف غنی که با واگذاری کابل، به وسیله هلیکوپتر از افغانستان گریخت، در مصاحبه با شبکه خبری پیبیاس به گفتوگو درباره سقوط کابل و عوامل آن پرداخت.
پس از کنفرانس بُن و تاسیس نظم جدید در افغانستان، دولت نوبنیاد متعهد شد که خود را به پذیرش یک سری اصول و ارزشهای بینالمللی از جمله پذیرش اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیونهای جینوا، حقوق بینالمللی بشردوستانه، تلاش برای حکومتداری خوب، مبارزه با فساد ایجاد دستگاه عدلی و قضایی کاراتر، مکلف بداند. از آنجای که […]
دیدگاه بسته شده است.