نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در حالی که نگرانی و گمانهزنی دربارە سرنوشت رهبر حزبالله لبنان ادامه دارد، نمیتوان از گفتن این حقیقت چشم پوشید که اسرائیل برخلاف جنگ سال ۲۰۰۶ لبنان، کاملا ابتکار عمل را در دست گرفته است. هم حزبالله و هم متحد اصلی آن ایران و هم اسرائیل در هجده سالی که از جنگ ۳۳ روزه میگذرد، […]
در حالی که نگرانی و گمانهزنی دربارە سرنوشت رهبر حزبالله لبنان ادامه دارد، نمیتوان از گفتن این حقیقت چشم پوشید که اسرائیل برخلاف جنگ سال ۲۰۰۶ لبنان، کاملا ابتکار عمل را در دست گرفته است. هم حزبالله و هم متحد اصلی آن ایران و هم اسرائیل در هجده سالی که از جنگ ۳۳ روزه میگذرد، هر روز خود را برای جنگی دیگر آماده میکردند. حوادث روزهای گذشته اما نشان داد که تمهیدات و اساسا نگرش این دو با هم متفاوت بوده است. لبنانیها و ایرانیها با بهرهگیری از مزیت حزبالله در جنگ گذشته، عمدتا به فکر افزایش دقت، برد و کمیت زرادخانە موشکی حزبالله بودند. بدین منظور که از رهگذر آن معادلە وحشت جدیدی خلق و توازن بهتری به اسرائیل تحمیل کنند. طرف مقابل اما همانگونه که عادت عقل محاسبهگر و نقاد غربی است، در صدد جبران ضعفها و اشتباهات بر آمد. آنها ناکامی ۲۰۰۶ را به مسئله تبدیل کرده و در صدد چارهجویی و آسیبشناسی آن برآمدند. طراحی و نصب یک سیستم پدافندی پیچیده و چندلایه تنها یکی از تمهیداتشان بود. بهرهگیری از فنآوریهای جدید مثل هوش مصنوعی و ابزارهای دیجیتال و سایبری و بکار گرفتن آن در حوزههای جاسوسی و اطلاعاتی، در کانون استراتژیهای نظامی آنها قرار داشته است. میتوان گفت که حزبالله در همآوردی با اسرائیل از یک تحول بزرگ و چه بسا انقلابی تازە در حوزە صنایع دفاعی و ارتباطی عقب ماند. به عنوان مثال امریکا در جریان جنگ ویتنام هزاران فروند جنگنده را از دست داد. آسیبشناسی این مسئله منجر به یک بازبینی کلی در استراتژیهای آن شد و در جمیع جنگهای بعدی یک هزارم تلفات جنگ ویتنام را نداشت. گوشهای از این تحول خود را در جریان جنگ ۱۹۸۲ لبنان و مصاف دو ارتش سوریه و اسرائیل نشان داد؛ جنگی کوتاه که نیروی هوایی سوریه را فلج و عملا به عرصهی هم آوردی دو نیروی نظامی تبدیل شد، که یکی زودتر از موقع وارد قرن ۲۱ شده و دیگری در نیمەی قرن ۲۰ مانده بود. جنگ نظامی و اطلاعاتی اخیر هم حاکی از سبقتی مشابه است. حزبالله و متحدان آن خود را برای جنگی متعارف آماده کرده بودند، دشمن اما جلوتر از زمان حرکت میکرد. این ناترازی که بخشی از آن محصول تحریمهای ایران در دهه نود و انقطاع از اقتصاد جهانی و فنآوری پیشرو است، به معنای پایان داستان نیست. در یک مناقشهای همهجانبه، جنگ نظامی و فتح و عدم فتح در آن تنها بخشی از معادله است. بخش مهمتر توانایی در ترسیم ترتیبات نهادی و سیاسی است که وجه راهبردی و پایانی آن را تشکیل میدهد. به فرض موفق بودن اسرائیل در هدف قرار دادن رهبری عالی حزبالله، این به معنای شکست نهایی آن نیست. در کوتاهمدت این امر به اسطورهسازی از آنان منجر و حمایت مردمی از حزبالله را به شدت افزایش و پایگاه اجتماعی آن را تقویت میکند. مهمتر از آن بدون حملهای زمینی، سخن گفتن از پیروزی برای اسرائیل بیمعنا خواهد بود. نتایج و تبعات گوناگون حملە زمینی و بینتیجه بودن آن هم روشن است. کمترین پیامد یک تهاجم نظامی ویرانگر، تحکیم هویتهای سیاسی مخالف و معطوف به مقاومت است. تابلوی غزه و جنگهای قبلی لبنان پیش چشم همگان است.
وقتی در ۸ اکتبر ۲۰۲۳ تنها یک روز پس از شروع درگیری میان اسرائیل و حماس، حزبالله لبنان «تبادل آتش» با اسرائیل را در دستورکار خود قرار داد، تحول جدیدی در جنگ رقم خورد. هدف اصلی حزبالله «اثرگذاری بر جنگ در غزه» و کاهش تمرکز ارتش اسرائیل بر نوارغزه بود. حزبالله در همان ساعتهای اولیه […]
زمانی که قدرتی بزرگ، وارد حوزۀ نفوذ سنتیِ قدرتی متوسط میشود، یک شیوۀ رویارویی برای طرفِ ضعیفتر آن است که از درگیری مستقیم با قدرت نیرومندتر پرهیز کرده و هزینۀ حضورش را زیاد کند. وضعیتی که به مداخلهگرِ خارجی، ضربه زده و هزینه تحمیل کند؛ وضعیتی مبهم و خاکستری!
اسرائیل و امارات متحده عربی برای مبارزه با کرونا همکاری میکنند.
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا اعلام کرد برای بررسی تاثیرات منطقهای منفی ایران به اسرائیل میرود و با نخست وزیر و رئیس کنیست این کشور دیدار و گفتگو میکند.