نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان تنها ساختاری که با ظهور خود، مخالفت با سیاستهای منطقهای و جهانی ایالات متحده آمریکا را در رأس سیاستگذاریهای کلان داخلی و خارجی خود قرار داد، اکنون در تلاش است تا با توجه به تحولات سیاسی- امنیتی منطقه، با پیشدستی، مانع حضور گسترده و بلندمدت آمریکا در کشورهایی مثل […]
نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان تنها ساختاری که با ظهور خود، مخالفت با سیاستهای منطقهای و جهانی ایالات متحده آمریکا را در رأس سیاستگذاریهای کلان داخلی و خارجی خود قرار داد، اکنون در تلاش است تا با توجه به تحولات سیاسی- امنیتی منطقه، با پیشدستی، مانع حضور گسترده و بلندمدت آمریکا در کشورهایی مثل عراق، سوریه و افغانستان شود.
سفرهای هرازگاهی هیئتها و مقامات طالبان به تهران و حمایتهای پیداوپنهان این گروه، توسط جمهوری اسلامی ایران علیرغم اختلافات عمیق ایدئولوژیکی و همچنین قتلعام دیپلماتهای این کشور در شهر مزارشریف توسط طالبان، خود بیانگر اهتمام ایران برای زمینگیر کردن آمریکا در افغانستان است؛ ولو به بهای حمایت از طالبانی که به غیر از مخالفت با آمریکا، هیچ مناسبات دیگری با جمهوری سلامی ایران ندارد.
سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران به عنوان نیروی برونمرزی نظام جمهوری اسلامی با مدیریت کارآمد قاسم سلیمانی مخصوصاً طی چند سال اخیر و پس از ظهور داعش در عراق و سوریه، توانست در مقابله با داعش و گروههای تروریستی دیگر، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان قدرتی تعیینکننده در خاورمینه وارد مخاصمات جدید منطقهای کند و درواقع تقابل نزدیکتر با ایالات متحده آمریکا و متحدانش کند.
هرچند پیشینه حضور این نیرو در معادلات نظامی و امنیتی فراکشوری به تشکیل گروهها و احزاب سیاسی- نظامی شیعی در افغانستان و ساماندهی و حمایت از آنان و همچنین پس از فروپاشی حکومت دکتر نجیبالله در حمایت از دولت برهانالدین ربانی بازمیگردد؛ ولی پس از افزایش حضور داعش، نام سردار سلیمانی و نیروهای زیر امر وی بیشتر برجسته شد.
در افغانستان نیز، زمانی نام این نیرو و آقای سلیمانی مطرح شد که اعزام مهاجران افغانستانی مقیم ایران به سوریه برای مبارزه با داعش توسط سپاه قدس رسانهای شد و بسیاری، اقدام ایران برای اعزام مهاجران به سوریه را سوءاستفاده از شرایط آنان در ایران و برخلاف قوانین بینالمللی، حقوق بشر و آموزههای اخلاقی قلمداد کردند.
سلیمانی توانست با استفاده از حضور مهاجران افغانستانی در ایران، تحریک احساسات مذهبی آنان و همچنین نفوذ خود بر سران برخی احزاب و گروههای سیاسی فعال در افغانستان و برخی متنفذین، جمع زیادی از مهاجران را از ایران و حتی از داخل افغانستان منسجم و به سوریه اعزام کند.
در واکنش به فرستادن مهاجران شیعهمذهب توسط ایران برای جنگ با داعش در سوریه، بسیار از جوانان اهل سنت با حمایت برخی کشورهای عربی از شهرهایی مانند هرات و … برای اعزام به سوریه و یمن ساماندهی و اعزام شدند؛ افزون بر آن بسیاری از مساجد و مراکز مذهبی و آموزشی شیعیان در کابل و برخی شهرهای دیگر کشور در واکنش به حضور شیعیان افغانستانی در سوریه آماج حملات داعش قرار گرفت.
اکنون پس از کشته شدن قاسم سلیمانی در عراق، بسیاری از سیاستمداران و شهروندان افغانستان مواضع متفاوتی نسبت به رودررویی احتمالی ایران و آمریکا، اتخاذ کردهاند. افرادی چون حامد کرزی، دکتر عبدالله، محمد محقق، کریم خیلی و … در نخستین ساعات پخش این خبر، آن را محکوم کردند؛ هرچند محمد محقق ساعاتی پس از انتشار اظهارنظر خود درباره کشته شدن سلیمانی، آن را از صفحه فیسبوک خود حذف کرد و حتی در گفتگو با تلویزیون فارسی بیبیسی سعی کرد از خود چهرهای ملی که منافع کشورش در اولویت است، نشان دهد؛ اما حمایتهای ایران از وی و تشکیلاتش را هرگز نمیتوان نادیده گرفت.
آقای حامد کرزی که به گفته خود در زمان ریاستش کیفهای پُر از پول از ایران دریافت کرده است با محکوم کردن این اقدام آمریکا و تسلیت به حکومت و مردم ایران، خواست به این کشور بفهماند که وی هرگز «نمکدان» را نخواهد شکست و حمایتهای مالی ایران را از یاد نخواهد برد. او پس از این حادثه برای شرکت در «اجلاس تهران» و شاید تجدید پیمان با ایران مخالف ایالات متحده آنهم پس از رودرروییهای جدید میان این دو کشور، با هیئت همراهش به تهران شتافت.
با توجه به اهمیت فضای مجازی در افغانستان و دسترسی اکثر مردم افغانستان به «فیسبوک» در نگاهی کلی و گذرا به این شبکه، به آسانی میتوان بازخورد تحولات اخیر را در میان شهروندان از طریق این شبکه مجازی دریافت.
بسیاری از کاربران شیعهمذهب که اصالت مذهبی خود را مقدم بر منافع ملی کشور میدانند، با تغییر پروفایل خود به تصویر قاسم سلیمانی، این اقدام آمریکا را به شدت محکوم و آمریکا را کشوری جنایتکار و متجاوز قلمداد کردهاند. آنان با انتشار تصاویری از سلیمانی، تشیع جنازه و حتی تصاویری از رهبر ایران و مقامات ارشد این کشور، خود را حامی ایران و سیاستهای این کشور قلمداد کردهاند و ایران را تنها کشوری دانستهاند که در آن «اسلام» به معنای واقعی خود در اقتدار و عظمت حضور دارد و حتی بسیاری نیز آن را به رخ سایر شهروندان افغانستان کشیدهاند و آنان را مزدوران آمریکا و غرب و فریبخوردگان و حتی غلامان آمریکا قلمداد کردهاند.
افزون بر کاربران شیعهمذهب فیسبوک، بسیاری از تندروان اهل سنت نیز که همواره مواضعشان مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است؛ اکنون با به میان آمدن پای آمریکا در مقابل ایران، با حمایت از جمهوری اسلامی، با جنایتکار دانستن آمریکا، از جمهوری اسلامی حمایت خود را اعلام کردهاند. جالب اینکه متنی به نقل از وبسایت رسمی طالبان نیز مبنی بر تقبیح کشته شدن قاسم سلیمانی توسط آمریکا در صفحات مجازی دست به دست میشود؛ متنی که در آن، این گروه با تسلیت کشته شدن وی، حتی به آمریکا هُشدار داده است.
آنچه در لابهلای اظهارات شهروندان در صفحات مجازی دیده میشود، عدم فهم درست و منطقی از مفهوم «منافع ملی» است؛ هر کدام از آنان با توجه به شرایط، محیط و خاطرات خود، معنای خاصی از آن را متصور میشوند؛ اما در این میان، بیشتر کاربران علایق و مشترکات مذهبی خود با ایران را بر «منافع ملی» کشور که در بسیاری موارد در تضاد با منافع ملی جمهوری اسلامی است، ترجیح میدهند.
برای «منافع ملی» تعریفهای گوناگونی بیان شده است. یک دسته کوشیدهاند با تحلیل منطقی و استدلال عقلی، مشخص کنند که ارزشهای اساسی و پایداری که هر کشور در صدد تحقق آن است، چیست یا چه باید باشد؟ آنها این پرسش را مطرح میکنند که «مهمترین مصلحتی که تمام کشورها در پی آن هستند و آن را بیش از هرچیز دیگر، اولویت میدهند، چیست؟» و خود پاسخ میدهند که بیشک آن چیز، «بقای کشور» است.
تنها چیزی که میتوان از میان اظهارنظرها و واکنشهای کاربران فیسبوک درباره این مورد خاص (کشته شدن سلیمانی) به آن توجه کرد، گم شدن و نادیده گرفتن «منافع ملی» کشوری به نام افغانستان است.
در چنین شرایطی بر نهادهای مسئول است تا با یافتن خالیگاهها و چالشهای موجود در فراروی تعهد و التزام شهروندان به منافع ملی، با برشمردن منافع مشترک کشور تا همه شهروندان درباره آن احساس مشترک یابند، مرز میان خودی و دیگری را مشخص کنند تا در موارد اینچنینی همواره شهروندان منافع کشور خود را بر هر چیز دیگری ترجیح دهند.
یکی از پرسشهای مهم در نوسازی و توسعه کشورها این است که «چرا برخی کشورها توسعه مییابند و برخی نه؟» و گاهی حتی اگر بهزور هم کمی به جلو برده شوند، باز بهراحتی به عقب بازمیگردند؟ چه چیزی است که تفاوت کشورها را رقم میزند؟ چه چیزی است که کشوری را میکند «ژاپن» یا «آلمان» […]
زمانی که قدرتی بزرگ، وارد حوزۀ نفوذ سنتیِ قدرتی متوسط میشود، یک شیوۀ رویارویی برای طرفِ ضعیفتر آن است که از درگیری مستقیم با قدرت نیرومندتر پرهیز کرده و هزینۀ حضورش را زیاد کند. وضعیتی که به مداخلهگرِ خارجی، ضربه زده و هزینه تحمیل کند؛ وضعیتی مبهم و خاکستری!
رهبر جبهه مقاومت ملی روز یکشنبه گفت که در سهسال اخیر برآیند هر نوع تعامل با طالبان، ظلم بیشتر این گروه بر مردم افغانستان بوده است. احمد مسعود در یک نشست مجازی گفت که با «گذشت هر روز اتحاد ما بیشتر و عمر طالب کوتاهتر میشود. از آغاز امسال تلاشهای زیادی برای انسجام و اتحاد […]
آمریکا بر تعیین نماینده ویژه سازمان ملل برای افغانستان تأکید کرد؛ اما گروه طالبان این اقدام را غیر ضروری دانست.
دیدگاه بسته شده است.