نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
حقوق بشر مفهومی جهانی اما پرچالش است. عدالت و کرامت انسانی حق بنیادین هر انسان است، فارغ از جنسیت، قومیت و باور. با این حال، برداشتها در فرهنگها و جوامع مختلف متفاوت است. طالبان حقوق بشر را محدود به قرائت خشک و مردسالارانه خود میدانند، در حالیکه فلسفه و دین بر کرامت مشترک همه انسانها تأکید دارند.
روز جهانی حقوق بشر در افغانستان، زیر سلطه طالبان، بهجای جشن آزادی و کرامت انسانی، یادآور محرومیت زنان از تحصیل، کار و حضور اجتماعی است. قوانین تبعیضآمیز طالبان، میلیونها زن را به زندانیان جنسیتی بدل کرده و آینده کشور را به تاریکی کشانده است؛ آپارتاید جنسیتی آشکار که جهان نباید در برابر آن سکوت کند.
وقتی سیاستمداران مسائل کلان و حیاتی را بیسروصدا تصویب میکنند، افکار عمومی سرگرم بحثهای پیشپاافتاده میشود. اصل پیشپاافتادگی پارکینسون نشان میدهد چگونه چرندیات جذابتر از حقیقت جلوه میکنند؛ مردم برای مشارکت در تصمیمگیری به موضوعات ساده وارد میشوند و رسانهها نیز آن را بزرگ میکنند، در حالیکه مسائل بنیادین و پیچیده به حاشیه رانده میشوند.
زن ۳۲ ساله در آقچه جوزجان قربانی قتل ناموسی شد؛ برادرش با سلاح چرهای او را کشت و طالبان انگیزه را «ناموسی» اعلام کردند. این رویداد نمونهای از خشونت ساختاری علیه زنان است؛ پدیدهای که ریشه در مردسالاری، عرفهای قبیلهای و ضعف قانون دارد و با سیاستهای طالبان بیش از پیش تشدید میشود.
سعید موسوی در یادداشتی شخصی و تحلیلی، تجربههای کودکی خود را با نگاه دینی و علمی به مفهوم آخرالزمان پیوند میزند؛ جایی که تضاد میان برداشت کودکانه و نگرانی سنتی، پرسشی بنیادین درباره معنای واقعی پایان جهان را برمیانگیزد.
زندگی میان ابزار و هدف معنا مییابد؛ علم ابزار میسازد و سفر را آسانتر میکند، اما حکمت مقصد را روشن میسازد و معنا میبخشد. سلامتی، ثروت و دانش پایه امکان حرکتاند، نه ارزش نهایی. انسان کامل آن است که هم ابزارهایش استوار باشد و هم مقصدش روشن؛ هم سریع برود و هم درست برود.