نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
سید ضیاءالحق سخا، با قلمی شگرف و قلبی مملو از عشق به وطن، در عرصه شعر و ادب فارسی، نامی درخشان و ماندگار به جا گذاشته است. سید ضیاءالحق سخا، فرزند الحاج سید عبدالحق فضلی، شاعری نامآور و چهرهای برجسته در فرهنگ و ادب افغانستان، در سال ۱۳۳۰ در شهر تاریخی هرات چشم به جهان […]
سید ضیاءالحق سخا، با قلمی شگرف و قلبی مملو از عشق به وطن، در عرصه شعر و ادب فارسی، نامی درخشان و ماندگار به جا گذاشته است.
سید ضیاءالحق سخا، فرزند الحاج سید عبدالحق فضلی، شاعری نامآور و چهرهای برجسته در فرهنگ و ادب افغانستان، در سال ۱۳۳۰ در شهر تاریخی هرات چشم به جهان گشود. او در کنار تحصیلات در رشته اقتصاد، به فعالیتهای ادبی نیز پرداخته و آثار جاودانهای خلق کرده است.اشعار او با سبکی منحصربهفرد و زبانی روان، احساسات انسانی چون عشق، رنج و امید را در قالبهای مختلف شعری از غزل تا دوبیتی بیان میکند. هجده مجموعه شعر منتشرشده، ازجمله «غزلی در باد» و «بر شاخه سبز غم عشق»، شاهدی بر نبوغ ادبی او هستند.علاوه بر فعالیتهای ادبی، استاد سخا در عرصه دولتی نیز خدمات ارزشمندی ارائه کرده است. او سالها در اداره احصائیه مرکزی کابل و مستوفیت هرات به عنوان مدیری توانمند ایفای نقش کرد.به پاس خدمات ادبی و فرهنگیاش، استاد سخا موفق به دریافت مدال افتخار فرهنگی از سوی ریاست جمهوری افغانستان شده است. او امروز در آمریکا زندگی میکند، اما آثارش همچنان در قلب و ذهن علاقهمندان به ادبیات فارسی زنده است.
سید ضیاءالحق سخا، فرزند الحاج سید عبدالحق فضلی، شاعری نامآور و چهرهای برجسته در فرهنگ و ادب افغانستان، در سال ۱۳۳۰ در شهر تاریخی هرات چشم به جهان گشود. او در کنار تحصیلات در رشته اقتصاد، به فعالیتهای ادبی نیز پرداخته و آثار جاودانهای خلق کرده است.
اشعار او با سبکی منحصربهفرد و زبانی روان، احساسات انسانی چون عشق، رنج و امید را در قالبهای مختلف شعری از غزل تا دوبیتی بیان میکند. هجده مجموعه شعر منتشرشده، ازجمله «غزلی در باد» و «بر شاخه سبز غم عشق»، شاهدی بر نبوغ ادبی او هستند.
علاوه بر فعالیتهای ادبی، استاد سخا در عرصه دولتی نیز خدمات ارزشمندی ارائه کرده است. او سالها در اداره احصائیه مرکزی کابل و مستوفیت هرات به عنوان مدیری توانمند ایفای نقش کرد.
به پاس خدمات ادبی و فرهنگیاش، استاد سخا موفق به دریافت مدال افتخار فرهنگی از سوی ریاست جمهوری افغانستان شده است. او امروز در آمریکا زندگی میکند، اما آثارش همچنان در قلب و ذهن علاقهمندان به ادبیات فارسی زنده است.
دوست دارم که تو باشى و من و… هیچکسی
شب یلدای عزیز کهن و… هیچکسی
دوست دارم که هوا بوی تو را رقص کند
نه که از اطلسی و نسترن و… هیچکسی
دور آرى، برویم دورتر از پچپچهها
دور از همسخن و انجمن و… هیچکسی
و گاه با زبانی استوار و پرطنین، بیعدالتیها و نابرابریهای جامعه را به نقد میکشد:
هرکس قلم به دست بگیرد، دبیر نیست
هر متن پر مغالطهی دلپذیر نیست
تنها کلاه هیبت شاهی نمیدهد
هر دلقکی که تاج گذارد، امیر نیست
باید دلی و نعرهی شیری به سینه داشت
هر عنتری که یال برآرد، چو شیر نیست
گیرم شغال نعره کشد در دل هر شب
بیچاره گشنه است، شجاع و دلیر نیست
تختی که بر روی گردهی مردم بنا شود
بالین خفتن است، به والله سریر نیست
مات است شاه و تختهی شطرنج را ببند
دیگر مجال رفتن فیل و وزیر نیست
یا در جایی دیگر، زوال ارزشها را به تصویر میکشد:
وقتی طویله باز بود، خر شود برون
یا که صدای انکر عرعر شود برون
از جنگلی که شیر از آن کوچ کرده است
با طمطراق، موکب عنتر شود برون
تا قلعهدار شهر بود پهلوان دروغ
از قلعه هم سیاهی لشکر شود برون
امروز، روز خرخری و خر دوانی است
بستند عرصه را که تکاور شود برون
جهل مرکبی که نداند « الف » چیست
با دکترای جعل مزور شود برون
یا اینکه با « شروط صلوه » نخواندهاش
شیخی کبیر، بر سر منبر شود برون
آری، شعار میدهم و نیست شعر تر
کی سوگوار با زر و زیور شود برون؟
وقتی که جسم و جان تو آتش گرفته است
از سینه هم شرارهی اخگر شود برون
گیرم که تیغ خشم ببُرّد گلوی من
اما صدا، ز صد سر دیگر شود برون
انسان والا، شاعری ستودنی
آنچه استاد سخا را فراتر از یک شاعر میسازد، نهتنها توانایی بیبدیلش در سرایش، بلکه شخصیت والای انسانی اوست. او فردی اخلاقمدار، متواضع، مردمدار و فرهیخته است؛ شاعری که با قلبی سرشار از عشق به فرهنگ و تاریخ سرزمینش و ارزش های پسندیده انسانی، همواره برای اعتلای زبان و ادبیات کوشیده است.
خواندن اشعار سید ضیاءالحق سخا، سفری به دنیای لطیف احساسات، عشق، اندیشه و آرمانهای بلند انسانی است. هر کسی که یکبار بخواند، بیگمان شیفته سبک و بیان دلنشینش خواهد شد. او نهتنها در میان شاعران افغانستان، بلکه در گسترهی وسیع شعر پارسی، جایگاهی ویژه دارد و تا همیشه نامش در سپهر هنر و ادبیات خواهد درخشید.
نفیسه غضنفر خوشنصیب، شاعر، نویسنده و سرودسرا، با آثار هنری خود، روایتگر اندیشه، عشق و فرهنگ است. او که در افغانستان زاده شده، اکنون با اشعار و نثر ماندگارش، یکی از صدای برجسته ادبیات فارسیزبانان است. نفیسه غضنفر خوشنصیب در افغانستان متولد شد و از همان دوران کودکی علاقه عمیقی به زبان و ادبیات نشان […]
شیما مهجور، شاعر و نویسنده برجسته افغانستان، با آثار هنری خود، روایتگر زیباییهای زبان، احساسات ناب انسانی و چالشهای زندگی در میان تحولات تاریخی است. او با پنج کتاب منتشرشده، جایگاهی ویژه در ادبیات معاصر دری کسب کرده است. شیما مهجور، زاده ولایت جوزجان، تحصیلات خود را در رشته ادبیات دری در دارالمعلمین این ولایت […]
راحله یار، شاعر پرآوازهای که سالهاست در آلمان زندگی میکند، با سرودههایی که محتوای اجتماعی دارند، صدای اعتراض، عشق و حقیقت را به گوش جهانیان میرساند. شعر «یکباره شب دمید و سحر ناپدید شد» تصویری از تاریکی، سکوت و مبارزه با نابرابریها است که هنر و انسانیت را به چالش میکشد. یکباره شب دمید و […]
بانو صفیه میلاد، شاعر معاصر افغانستانی، در شعر «بهار آمد ولی از باغ، حرفی جز خزان نشنید» با زبانی نمادین، تصویری از ناامیدی را در دل بهار به نمایش میگذارد. او با نمادهای طبیعت، احساسات عمیق انسانی را واکاوی میکند. صفیه میلاد، شاعری با دغدغههای انسانی، در شعر خود به بررسی تقابل ظاهر و باطن […]