نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
اظهارات جِیدی ونس در مورد خطرات طالبان و تصمیم دولت آمریکا برای حذف نام برخی رهبران این گروه از فهرست تحت تعقیب، نشاندهنده سیاستهای چندلایه و تناقضآمیز واشنگتن است؛ سیاستهایی که هم بر تهدیدها تأکید دارند و هم با تصمیمهای دیپلماتیک پرسشبرانگیز، پیامهایی متناقض به جامعه جهانی ارسال میکنند. جِیدی ونس، معاون رئیسجمهور آمریکا، طالبان […]
اظهارات جِیدی ونس در مورد خطرات طالبان و تصمیم دولت آمریکا برای حذف نام برخی رهبران این گروه از فهرست تحت تعقیب، نشاندهنده سیاستهای چندلایه و تناقضآمیز واشنگتن است؛ سیاستهایی که هم بر تهدیدها تأکید دارند و هم با تصمیمهای دیپلماتیک پرسشبرانگیز، پیامهایی متناقض به جامعه جهانی ارسال میکنند.
جِیدی ونس، معاون رئیسجمهور آمریکا، طالبان را بهعنوان «یکی از بدترین سازمانهای تروریستی جهان» مورد انتقاد قرار داده و از تحویل حدود ۸۰ میلیارد دلار تجهیزات نظامی به این گروه بهعنوان یک اشتباه بزرگ یاد کرده است. وی همچنین کشته شدن ۱۳ نظامی آمریکا در جریان تخلیه میدان هوایی کابل را «خطای فاجعهبار» دولت بایدن توصیف کرده است.
اظهارات اخیر مقامات آمریکایی از جمله جِیدی ونس درباره طالبان، بار دیگر تناقضات آشکاری را در سیاستهای واشنگتن در قبال این گروه آشکار میکند. از یک سو، طالبان بهعنوان تهدیدی جهانی و یکی از بدترین سازمانهای تروریستی معرفی میشود؛ گروهی که عملکرد آن سبب تحویل میلیاردها دلار تسلیحات و کشته شدن نظامیان آمریکایی شده است. از سوی دیگر، تصمیماتی مانند حذف نام حقانی از لیست افراد تحت تعقیب پاداش عدالت، بهگونهای تعبیر میشود که برخی از چهرههای کلیدی طالبان از فشارهای بینالمللی معاف شدهاند.
این سیاست چندلایه نشاندهنده ترکیبی از تلاشهای دیپلماتیک، امنیتی و اقتصادی است که به پیچیدگی روابط آمریکا با افغانستان و گروه طالبان منجر شده است. در حوزه امنیتی، واشنگتن به دنبال جلوگیری از رشد تهدیدهای تروریستی و حملات مشابه ۱۱ سپتامبر است. در سطح منطقهای، نقش طالبان در معادلات قدرت آسیای مرکزی و تعامل با کشورهایی نظیر چین و روسیه به ابزاری کلیدی برای آمریکا تبدیل شده است. از منظر اقتصادی، آمریکا حضور در افغانستان و سیاستهای مرتبط با طالبان را بخشی از استراتژی خود برای حفظ دسترسی به منابع و خطوط تجاری استراتژیک میداند.
این سیاست چندگانه، هرچند منافع آمریکا را در برخی بخشها تأمین میکند، اما تصمیمهای پراکنده و گاه متناقضی را نیز به همراه دارد که جامعه جهانی را با پیامهایی مبهم روبهرو میکند. چنین رویکردی، اگرچه از یک سو فشار بر طالبان را حفظ میکند، اما از سوی دیگر بهنظر میرسد برای رسیدن به اهداف استراتژیک، امکان انعطافپذیری بیشتری در سیاستهای خود ایجاد کرده است.
تصمیم ایالات متحده برای خروج از افغانستان در سال ۲۰۲۱، یکی از نقاط عطف منفی در سیاست خارجی این کشور و در سرنوشت مردم افغانستان بود. این خروج نهتنها با شتاب و بدون برنامهریزی دقیق انجام شد، بلکه فاقد ارزیابی جامع از پیامدهای انسانی، اجتماعی و سیاسی آن بود. در شرایطی که افغانستانیها هنوز درگیر […]
دو مقام ارشد وزارت خارجه ایالات متحده اعلام کردند که واشنگتن در حال بازنگری سیاستهای خود در قبال افغانستان است. آنها وضعیت کنونی افغانستان را «فاجعهبار» توصیف کردند و تأکید کردند که خروج نیروهای آمریکایی در آگست ۲۰۲۱ «هرگز نباید به آن شکل انجام میشد.»
در تازهترین اعلامیه جنبش شنبههای ارغوانی که در ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۵ منتشر شده، این نهاد مدنی با لحنی صریح و مستدل نسبت به هرگونه توافق یا معامله با گروه طالبان هشدار داده و خواستار پایان دادن به مشروعیتبخشی به این گروه شده است. در این اعلامیه، تأکید شده که پایگاه هوایی بگرام بخشی از تمامیت ارضی افغانستان است و تصمیمگیری درباره آن باید صرفاً توسط مردم افغانستان و از طریق یک حکومت مشروع، قانونی و برآمده از انتخابات آزاد صورت گیرد.
در ادامه موضعگیریهای تند دونالد ترامپ درباره افغانستان، رئیسجمهور امریکا روز شنبه در یادداشتی در شبکه اجتماعی «تروت سوشیال» خواستار بازگرداندن پایگاه هوایی بگرام به ایالات متحده شد. او با لحنی هشدارآمیز گفت: «اگر افغانستان پایگاه هوایی بگرام را به کسانی که آن را ساختهاند، یعنی ایالات متحده امریکا، بازنگرداند، اتفاقات بدی رخ خواهد داد.»
دیدگاه بسته شده است.