نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
خلاصه: از منظر اهمیت راهبردی سوقالجیشی منطقه آسیای مرکزی و به دلایل امنیتی، جمهوری روسیه به اوضاع افغانستان توجه خاصی دارد. مسکو نیز همانند واشنگتن، برای حفظ منافع ملی خود، طی تماس و مذاکره با طالبان، درگیر مسائل افغانستان شده است. از نقطهنظر خطوط ترابری و راهروهای مورد کاربرد آمریکا از گرجستان تا مرز افغانستان […]
خلاصه:
از منظر اهمیت راهبردی سوقالجیشی منطقه آسیای مرکزی و به دلایل امنیتی، جمهوری روسیه به اوضاع افغانستان توجه خاصی دارد. مسکو نیز همانند واشنگتن، برای حفظ منافع ملی خود، طی تماس و مذاکره با طالبان، درگیر مسائل افغانستان شده است. از نقطهنظر خطوط ترابری و راهروهای مورد کاربرد آمریکا از گرجستان تا مرز افغانستان و از نقطهنظر مسیر حمل گاز ترکمنستان، گرجستان – اروپا، برای روسیه شایان اهمیت است. روسیه به برقراری صلح و امنیت در افغانستان، نیازمند است؛ زیرا اوضاع آن بر کشورهای آسیای مرکزی، شرکای نزدیک آن، اثر بلاواسطه میگذارد. از منظر مسکو کشورهای پاکستان- ایران- آسیای مرکزی- هندوستان- چین و نیز آمریکا، به عنوان حامی اصلی دولت کابل، بیش از همه میتوانند مشکلگشای معضل افغانستان باشند.
مقدمه:
دولت کنونی افغانستان یک دولت به اصطلاح آشتی ملی است که زیر فشار آمریکاییها تشکیل شد. روابط درون این حکومت بغرنج بوده و رقابت جناحهای آن به طور منظم نمایان میشود. اوضاع امنیتی در دوران فعالیت دولت اشرف غنی بدتر شد. افزایش موارد عملیات تروریستی از بسیاری لحاظ با کاهش تعداد نیروهای بیگانه ارتباط دارد. اما تلفات بالای نیروهای مسلح افغانستانی در سال ۲۰۱۸ حاکی از سطح پایین صلاحیتهای حرفهای و تجهیز آنها است. بسیاری از خدمت در ارتش فرار میکنند. ناتو نیز از عهده مأموریت تشکیل نیروهای مسلح ملی افغانستان، برای دفاع از کشور و تأمین امنیت و نظم، برنیامد. حضور شبهنظامیان «داعش» باعث انحطاط محسوس اوضاع افغانستان میشود. نشریات جهان بهویژه روسی، گزارش میدهند که اعضای«داعش» پس از تارومار شدن بخش اصلی آنها در سوریه به افغانستان منتقل میشوند. آنان ترجیحاً در نواحی شمالی افغانستان متمرکز شدهاند که با آسیای مرکزی، هممرز است. هرچند نمایندگان ناتو و دولت افغانستان سعی دارند این خطر را ناچیز جلوه دهند؛ اما رخنه افکار تروریستی آنان بین جمعیت آسیای مرکزی به طور مستقیم امنیت روسیه را تهدید میکند. در حالی که جمعیت آسیای مرکزی منبع اصلی نیروی کار ارزان برای روسیه است. حمایتهای فرامرزی سرایت و گسترش عقاید افراطگرایانه، از طریق افغانستان به مناطق مسلماناننشین روسیه، مهاجران مسلمان مقیم روسیه، میتوانند باعث بیثباتی کشورهای آسیای مرکزی شوند که اکثر آنها با روسیه روابط نزدیک دارند. نبردهای مسلحانه طالبان با نیروهای دولت مرکزی هم در این نواحی، تداوم دارد، ضمن آن که حضور نیروهای ناتو در افغانستان مایه نگرانی مسکو است، برخی کشورهای آسیای مرکزی، با آمریکا همکاری میکنند. در نهایت، افزایش خطرات اجتماعی مواد مخدر تولیدی افغانستان در روسیه، قابل توجه است. اینک روسیه به محلی برای فروش آنها، مسیر عبوری تجارت مواد مخدر این مواد به اروپا، تبدیل شده است.
توطئههای ائتلاف غربی و نگرانیهای روسیه
ایالات متحده مرحله جدید «تکان دادن» آسیای مرکزی را در اواخر اکتبر ۲۰۱۸ آغاز کرد. حاد شدن اوضاع استان خودمختار بدخشان کوهستانی در تاجیکستان، فعال شدن سازمانهای غیرانتفاعی آمریکایی در منطقه و اقدامات وزارت امور خارجه آمریکا بخشهایی از این عملیات بود. بازگشت فزاینده روسیه به منطقه، ایفای نقش بزرگتر آن در مسئله افغانستان علت شماره یک رنجش آمریکا است. واگذاری راهروهای ترابری از آذربایجان تا قزاقستان، از قزاقستان تا ازبکستان و از قزاقستان تا تاجیکستان به آمریکا برای حمل محمولههای مورد نیاز نیروهای آن از مهمترین وقایع سیاسی سال ۲۰۱۸ در آسیای مرکزی بود. آمریکا بطور اخص به بنادر دریای خزر و گذرگاه مرزی بین ازبکستان و افغانستان توجه دارد.
گروههای تروریستی در آسیای مرکزی و روسیه، مورد حمایت برخی کشورهای غربی و متحدان عربی، برخوردار میگردند. سازمانهای به اصطلاح اسلامی افراطی، نظیر جنبش اسلامی ازبکستان، حزب تحریر هستههای حزب رستاخیز اسلامی تاجیکستان، جنبش اسلامی ترکستان شرقی، انجمن تحولات اجتماعی، دعوه اسلامی و … در منطقه فعال هستند. همه این سازمانها با گروههای تروریستی کلان مانند داعش و القاعده، شعب افراطی اخوان المسلمین، ارتباط دارند. متوقف کردن رخنه آنان به روسیه کار دشواری است. طبق آمار وزارت کشور روسیه ، طی سال ۲۰۱۸ تعداد ۱,۷۵ میلیون تن از تاجیکستان و ۱,۶ میلیون نفر از ازبکستان برای کار وارد روسیه شدهاند. از سویی حضور طالبان و درگیری آنان با نیروهای دولتی افغانستان و ائتلاف غربی، حادتر شدن بحران در افغانستان و منطقه را موجب شده است. تنشها و درگیریهای مذکور به نوعی با جنگ انرژی در سطح منطقه، جهان، طرح «خط لوله گاز تاپی» TAPI مرتبط میشود. کشورهایی مانند چین، ترکیه و قطر به تحقق این طرح علاقهمند نیستند. ایران و روسیه نیز بین طرفداران آن قرار ندارند. مسیر مذکور از ترکمنستان، آذربایجان و گرجستان عبور کرده و از دریای سیاه به رومانی میرسد.
اقدامات مسکو :
دخیلسازی شرکاء بهویژه «سازمان همکاری شانگهای»
این سازمان با توجه به عضویت قدرتهای کلان مجاور افغانستان نظیر چین، هندوستان، پاکستان، عضویت ناظر ایران، افغانستان، عضویت تمام کشورهای آسیای مرکزی، میتوانست محیط خیلی مناسبی برای بررسی امور افغانستان باشد. هرچند صاحبنظران روسیه درباره میزان مهم بودن نقش سازمان در حل مسئله افغانستان ابراز دودلی کرده و اظهار میکنند که: «سازمان همکاری شانگهای بطور مستقیم مسئول حل مسئله افغانستان نبوده و نقش آن در حل مسئله روشن نیست. از دلایل امر مواضع ضد و نقیض کشورهای مذکور در مورد مسئله افغانستان و نیز شکاکیت روسیه نسبت به مقاصد چین در منطقه و بطور اخص در افغانستان است.»
مذاکره تحت لوای «برگزاری همایشهای افغانستان در مسکو»
در شرایط ایجابی، برگزاری همایش مسکو یکی از اقدامات کرملین برای کسب ابتکار عمل بود. از منظر رسانههای روسی، مسکو از این همایش از نقطه نظر سیاسی منتفع شد. کرملین آمادگی خود برای دخالت در روند بحران افغانستان در سطح خیلی بالاتر را به نمایش گذاشت. اگر چه، حضور هیئت سطح پایین کابل در همایش مسکو (هیئت شورای صلح افغانستان) از یک طرف نشانه اعتراف به واقعیت پذیرفتن روسیه به عنوان یکی از طرفین بانفوذ روند صلح و از طرف دیگر نشانه عدم تمایل کابل به ایفای نقش محسوس روسیه در روند صلح بود. چنان چه سخنان زمیرکابلاف، نماینده ویژه رئیسجمهور روسیه در مورد افغانستان، در خصوص انتظار شرکت نمایندگان رسمی افغانستان در همایش مذکور، بیانگر آن است که نمایندگان دولت مرکزی، در سطحی که مسکو انتظار داشت، شرکت نکردند. هیئت طالبان در این همایش، گروهی از نمایندگان دفتر سیاسیشان که در دوحه تشکیل شده است، شرکت داشتند. برخی صاحبنظران میگویند: «آنان، نماینده تمام جنبش طالبان نبودند.» در مورد مقاصدشان از شرکت در همایش مذکور نیز برداشتهای ضدونقیضی ارایه شده است. طالبان، میخواهد ایالات متحده را به این ترتیب به مذاکره با خود وادار کنند. این اقدام به معنی اخاذی واقعبینانه از آمریکا با استفاده از روابط با روسیه است. به نظر میرسد طالبان از این همایش به عنوان برگه برنده سیاسی دیگر در مذاکره با آمریکا استفاده میکند. در این شرایط بود که رئیسجمهور آمریکا از قصد خارج کردن نیروها از افغانستان سخن راند. آنتون لاوروف، صاحبنظر نظامی روس میگوید آمریکا و افغانستان در جنگ طاقتفرسا که طالبان به آنها تحمیل کرده بازنده میشوند. پس از همایش مسکو، در ماه دسامبر ۲۰۱۸ اولین مذاکرات مستقیم طالبان با نمایندگان آمریکا برگزار شد. البته واشنگتن و مسکو از ناچار شدن به مذاکره با بنیادگرایان طالبان خوشحال نمیشوند ولی ۱۷ سال گذشته نشان داد حتی آمریکا همراه با ناتو نمیتواند مسئله افغانستان را از راه نظامی حل کند. مسکو مساعی خود در جهت آشتی دادن طالبان با کابل را در سال نو میلادی هم ادامه داد. در فوریه ۲۰۱۹ اعضای جنبش طالبان بار دوم برای بررسی راه حل بحران افغانستان وارد مسکو شدند. حکومت کابل از شرکت در نشست مذکور طفره رفتند. وزارت امور خارجه روسیه هم ارتباط خود با ترتیب دادن همایش را نفی کرد. مذاکرات اوایل فوریه با طالبان در مسکو فعالیت دیپلماتیک غیرمنتظرهای را ببار آورد. نماینده ویژه وزارت امور خارجه آمریکا در مورد افغانستان از گفتگوی افغانستانی در پایتخت روسیه استقبال کرد. زمیر کابلاف، نماینده ویژه رئیسجمهور روسیه در مورد افغانستان هم از نزدیک شدن مواضع طرفین در خصوص افغانستان سخن راند. نماینده مسکو نیز پیشنهاد کرد روسیه، آمریکا و دیگر بازیکنان برجسته با مساعی مشترک، به جای بریدن گره افغانستان، آن را باز کنند. رفع تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه طالبان میتواند نمونه این نوع اقدام مشترک باشد. به این ترتیب، فعال شدن مذاکرات روسیه و آمریکا با طالبان در سال ۲۰۱۸ به مذاکرات مستقیم نمایندگان روسیه و آمریکا در مورد افغانستان منتهی شد.
تامین امنیت از طریق پایگاههای نظامی در منطقه
تامین منافع امنیتی چند لایهای، از اهم منافع روسیه در افغانستان است. افراطگرایی در افغانستان به صورت پیچیدهای با جدایی چچن، باشقیزستان، قرهچای، چرکس، بالکاریا، آدیغه و… پیوند خورد و باعث درگیریهایی بین نیروهای روسی و جداییخواهان بهخصوص در قفقاز شمالی شد. پس از انتقال داعش توسط آمریکا از سوریه به افغانستان، موضوع تشدید ناامنی در افغانستان برای روسیه دوچندان شده است. گسترش پایگاههای آمریکا در افغانستان، روسیه را متوجه این مطلب کرد که آمریکا و ناتو به این بهانه قصد حضور در نزدیکی روسیه از جانب آسیای مرکزی را دارند. مسلماً، برخی جمهوریهای تازهاستقلالیافته بدون کمک روسیه نمیتوانند در برابر تروریسم مقاومت کنند، ضمن آن که بسط ناامنی در آسیای مرکزی منجر به چالشهای جدی مهاجرت بیشتر به روسیه و نیز تجارت قاچاق مواد مخدر میشود.
۲۵ % قاچاق مواد مخدر (هروئین) افغانستان از طریق آسیای مرکزی به روسیه قاچاق میشود. تجربه موفق پایگاه نظامی موسوم به «۲۰۱» در تاجیکستان جهت دفع تروریسم، مسکو را به سمت تقویت یک کمربند امنیتی، تقویت پایگاههای نظامی در آسیای میانه، سوق داد. هماکنون روسیه در کشورهای قزاقستان، گرجستان، قرقیزستان، ارمنستان پایگاههای نظامی دارد اما افزایش پایگاههای نظامی آمریکا در افغانستان از تعدا ۹ به ۱۳پایگاه، اعتراض و نگرانی مسکو را در پی دارد، زیرا علیرغم وعده آمریکا برای کاهش نیروهای نظامی و پایگاههای خود در افغانستان، تاکنون آن را به صورت جدی عملی نکرده است. از این رو مسکو تلاش میکند علاوه بر مبارزه با تروریسم، برای ایجاد تعادل و توازن با آمریکا در افغانستان، پایگاه ایجاد کند. اما مسئله مهمی که مسکو با آن مواجه است میزان موفقیت در ایجاد پایگاه نظامی در افغانستان است، زیرا در این زمینه باید با چندین بازیگر داخلی در افغانستان، بازیگران منطقهای مانند ایران و بینالمللی نظیر آمریکا، چین، به تفاهم برسد. شورای ملی افغانستان، متشکل از دو مجلس ولسی جرگه و سنا، طبق بند ۵ ماده ۹۰ قانون اساسی افغانستان اختیار تصدیق یا فسخ پیمانهای بینالمللی دولت مرکزی کابل (اشرف غنی) و گروه طالبان نیز وزنههای مهمی در قبول و یا رد تاسیس پایگاههای خارجی دارند.
جمع بندی:
خمیرمایه نگرانیهای روسیه در افغانستان، تمرکز نیروهای افراطگرا، بهویژه مبارزین مسلح داعش در شمال افغانستان است، این نیروها امنیت مرزهای تاجیکستان و ترکمنستان را تهدید میکنند. افراطگرایان میتوانند هم به طور گسترده به کشورهای آسیای مرکزی حملهور شده و با بهرهمندی از بیدفاع بودن برخی نقاط مرزی، به این کشورها نفوذ و سپس به روسیه رخنه کنند. بهویژه آن که برخی از آنان از ساکنان روسیه هستند. با لحاظ شرایط جاری، طالبان میتواند برای روسیه شریک مناسبتری شود؛ زیرا طالبان یک نیروی واقعی و دارای امکان کنترل اراضی افغانستان است، در حالی که دولت مرکزی کابل به کمک نیروهای آمریکایی امور شهرهای بزرگ را کنترل میکند. طالبان هم به نوبه خود از مذاکره با مسکو استفاده کرده و آمریکا را به مذاکره مستقیم با خود وادار میکند.
مسکو به نتیجه رسیده است که حاد شدن روابط با دولت اشرف غنی به منافع مسکو لطمه وارد نمیکند زیرا اشرف غنی، شخصیت در حال خروج از صحنه تلقی میشود. دولت مرکزی با دوری از مذاکرات مسکو در نوامبر ۲۰۱۸ و فوریه ۲۰۱۹، مرتکب اشتباه بزرگی شد، زیرا در نهایت آمریکا هم وارد مذاکره با طالبان شد. به این ترتیب طالبان ابتکار عمل را از دست دولت غنی خارج کرده و علناً اعلام میکند آن را طرف مذاکره تلقی نمیکند. تداوم همایشهای مسکو از سوی جامعه مهاجران افغانستانی مقیم مسکو، باعث شد آمریکا به تعامل با مسکو در افغانستان توجه و اعمال کند، البته احتمال دارد یکی از دلایل امر قصد دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا برای خارج کردن آبرومندانه نیروهای خود از افغانستان باشد. مسلماً، طالبان، در صورت پیروزی در افغانستان، برای همه، طرف آسانی برای تعامل و مذاکره نخواهد بود.
یکی از پیشرفتهترین نیروهای هوایی جهان از آسمان باز عراق و سوریه گذشت و به فهرستی از اهداف نظامی در ایران هجوم برد. تدارکات، اطلاعات، دقت و شدت این حملهٔ حساب شده بیانگر نوعی همکاری بینالمللی گسترده با طرف مهاجم و ناترازی فاحش قدرت نظامی آن نهتنها با ایران بلکه بهنوعی تمام کشورهای منطقه است. […]
با تهدیدهای اسرائیل مبنی بر حمله به تمام زیرساختهای اقتصادی حزبالله و شعبات بانک قرضالحسنه، جنگ لبنان وارد فازی متفاوت میشود. ظاهرا تلآویو که از روند جنگ ناراضی است، تصمیم به غزهسازی لبنان گرفته است. مقاومت غیر منتظری حزبالله در جنگ زمینی و تداوم حملات موشکی و پهپادی آن به عمق اسرائیل، عامل اصلی این […]
«خلیلالرحمان حقانی» سرپرست وزارت مهاجرین و عودتکنندگان طالبان در دیدار با «حسن کاظمی قمی» سفیر و نماینده ویژه ایران در کابل گفته است که طالبان نیز تصمیم دارند تا مهاجران را به کشورشان بازگردانند، اما باید یک مکانیسم مشترک ایجاد شود تا روند بازگشت با عزت انجام شود. وزارت مهاجرین و عودتکنندگان طالبان از دیدار […]
ظاهرا حملە قابل انتظار اسرائیل به ایران پس از دریافت یک بستە پیشنهادی سخاوتمندانە از جانب امریکا، در دقیقەی نود به تعویق افتادهاست. مفاد پیشنهاد مذکور دقیقا معلوم نیست، اما گویا شامل معاملەای وسوسەانگیز است. اسرائیل در ازای دریافت حمایتهای دیپلماتیک – که به شدت به آن محتاج است – و تسلیحات نظامی – احتمالا […]
دیدگاه بسته شده است.