نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در میان کوچههای خاکی هرات، جایی که بسیاری از دختران افغانستانی با محدودیتهای آموزشی، فرهنگی و اقتصادی روبهرو هستند، داستانی متفاوت در حال شکلگیری بود. فاطمه، دختری جوان با ذهنی کنجکاو و قلبی پر از آرزو، در شرایطی رشد کرد که دسترسی به تکنالوژی برای بسیاری از همسالانش یک رؤیای دور بود.
او نه در صنفهای مجهز شرکت کرده بود، نه استادان حرفهای داشت، و نه حتی یک دستگاه سالم برای شروع. اما همان لپتاپ خراب که روزی بهعنوان وسیلهای بیارزش به او داده شد، تبدیل به سکوی پرتابی شد که زندگیاش را دگرگون کرد.
فاطمه با تکیه بر منابع آنلاین، ویدیوهای آموزشی رایگان و پشتکاری بینظیر، مسیر یادگیری را بهتنهایی پیمود. شبها تا دیروقت تمرین میکرد، اشتباه میکرد، میآموخت و دوباره تلاش میکرد.
در جامعهای که بسیاری از دختران با موانع فرهنگی و اجتماعی مواجهاند، فاطمه نهتنها از این موانع عبور کرد، بلکه الگویی شد برای نسل جدیدی از دختران افغانستانی که میخواهند با دانش و مهارت، آیندهای متفاوت بسازند.
داستان او، فراتر از یک موفقیت فردی، بازتابی از ظرفیتهای پنهان در دل جامعهای است که سالها با چالشهای گوناگون دستوپنجه نرم کرده. این گزارش، نگاهی دارد به مسیر پر فراز و نشیب فاطمه؛ از لحظهای که لپتاپ خراب را دریافت کرد تا روزی که با مشتریان بینالمللی همکاری کرد و به نماد امید تبدیل شد.
فاطمه هیچگاه تصور نمیکرد که یک لپتاپ قدیمی و خراب بتواند زندگیاش را تغییر دهد. این دستگاه، نه روشن میشد، نه قطعات سالمی داشت، و نه حتی کسی امیدی به تعمیرش داشت.
اما برای فاطمه، همین وسیلهی فرسوده، فرصتی بود برای شروع. او ساعتها وقت صرف کرد تا بفهمد مشکل دستگاه چیست و با جستجو در اینترنت، مقالهخوانی و دیدن ویدیوهای آموزشی، کمکم توانست قطعات را شناسایی کند و روشهای تعمیر را بیاموزد.
در نبود ابزار حرفهای، فاطمه با وسایل ابتدایی و خلاقیت شخصی، لپتاپ را باز کرد، قطعات را تمیز کرد و با آزمون و خطا، آن را به کار انداخت. این موفقیت کوچک، اعتمادبهنفس بزرگی به او داد و نقطهی عطفی شد برای ورود به دنیای تکنالوژی.
لپتاپ تعمیرشده، حالا نهتنها ابزار یادگیری بود، بلکه نماد ارادهای شد که هیچ مانعی را نمیپذیرفت. فاطمه با همین ابزار ساده، قدم به دنیایی گذاشت که پیشتر فقط در رؤیاهایش دیده بود.
پس از تعمیر لپتاپ، فاطمه وارد دنیای آموزش آنلاین شد. او با منابع رایگان، دورههای ویدیویی، وبسایتهای آموزشی و انجمنهای تخصصی آشنا شد و بهسرعت مسیر یادگیری را آغاز کرد.
در ابتدا، طراحی گرافیک را انتخاب کرد؛ رشتهای که هم نیازمند خلاقیت بود و هم به ابزارهای دیجیتال وابسته. او با نرمافزارهایی مانند فتوشاپ و ایلاستریتور آشنا شد و با تمرینهای مداوم، توانست مهارتهای خود را در این زمینه ارتقا دهد.
شبها تا دیروقت بیدار میماند، ویدیوهای آموزشی را تماشا میکرد، تمرین میکرد و نمونهکارهایی میساخت که نشاندهنده رشد تدریجیاش بود. گاهی با مشکلات فنی مواجه میشد؛ از کندی دستگاه گرفته تا خطاهای نرمافزاری، اما هیچگاه ناامید نمیشد.
در کنار طراحی، علاقهاش به دنیای برنامهنویسی نیز شکوفا شد. او بهصورت خودآموز، زبان نشانهگذاری ابرمتن، شیوهنامه آبشاری و زبان جاوااسکریپت را فرا گرفت.
این زبانها پایههای اصلی ساخت صفحات وب هستند و فاطمه با تمرینهای پیدرپی توانست صفحات سادهای طراحی کند که هم از نظر زیبایی و هم از نظر عملکرد قابل قبول بودند.
ترکیب مهارتهای طراحی و برنامهنویسی، نقطه قوتی شد که بعدها در جذب مشتریان نقش مهمی ایفا کرد. یادگیری فاطمه، نه در کلاسهای رسمی و نه با استادان حرفهای، بلکه در اتاقی کوچک و با اینترنت محدود شکل گرفت.
او با تکیه بر منابع رایگان و ارادهای بینظیر، توانست مسیر رشد را بهتنهایی طی کند. این مرحله، آغاز ورودش به دنیای حرفهای بود؛ دنیایی که هر روز در آن بیشتر میدرخشید.
با گذشت زمان، فاطمه تصمیم گرفت نمونهکارهایش را در شبکههای اجتماعی منتشر کند. او صفحهای در اینستاگرام و لینکدین ساخت و پروژههای کوچک خود را به نمایش گذاشت.
در ابتدا، بازخوردها کم بود، اما بهتدریج مخاطبان بیشتری جذب شدند و برخی از کاربران از او درخواست طراحی کردند. اولین مشتریاش، یک فروشنده محلی بود که لوگوی سادهای میخواست.
فاطمه با دقت و خلاقیت، پروژه را انجام داد و مبلغی اندک دریافت کرد. این درآمد، هرچند ناچیز، اما برای فاطمه بسیار ارزشمند بود. او آن را صرف خرید موس حرفهای و نرمافزارهای بهتر کرد.
بهتدریج توانست پروژههای بیشتری دریافت کند؛ از طراحی کارت ویزیت و بنر تبلیغاتی گرفته تا صفحات وب برای کسبوکارهای کوچک. او یاد گرفت که چگونه با مشتریان ارتباط برقرار کند، قرارداد ببندد و خدمات حرفهای ارائه دهد.
با گسترش فعالیتهای آنلاین، فاطمه توانست توجه مشتریان خارجی را نیز جلب کند. برخی از پروژههایش توسط کاربران بینالمللی دیده شد و پیشنهاد همکاری دریافت کرد.
در این مرحله، فاطمه نیاز به ارتقای تجهیزات داشت. با درآمد حاصل از پروژهها، لپتاپ جدیدی خرید، اینترنت پرسرعت تهیه کرد و فضای کاری مناسبی برای خود ساخت.
او همچنین در دورههای تخصصی آنلاین شرکت کرد و گواهینامههایی دریافت کرد که اعتبار حرفهایاش را افزایش داد. اکنون، فاطمه نهتنها یک طراح گرافیک و برنامهنویس حرفهای است، بلکه بهعنوان مشاور دیجیتال نیز فعالیت میکند.
او با تیمهای بینالمللی همکاری دارد، در جلسات آنلاین شرکت میکند و پروژههایی با استاندارد جهانی انجام میدهد. این مرحله، نقطه اوج مسیر حرفهای فاطمه بود؛ جایی که رؤیاهایش به واقعیت تبدیل شدند.
فاطمه پس از تثبیت جایگاه حرفهای خود، تصمیم گرفت تجربیاتش را با دیگر دختران افغانستانی به اشتراک بگذارد. او در شبکههای اجتماعی، محتوای آموزشی تولید کرد؛ از آموزش نرمافزارهای طراحی گرفته تا نکات برنامهنویسی و مدیریت پروژه.
برخی از دختران جوان از مناطق مختلف افغانستان با او ارتباط گرفتند و از راهنماییهایش بهرهمند شدند. فاطمه جلسات آنلاین رایگان برگزار کرد و حتی گروههایی برای یادگیری جمعی تشکیل داد.
او باور دارد که آموزش، قدرتی است که میتواند زندگیها را تغییر دهد. و اگر خودش توانسته با منابع محدود موفق شود، دیگران نیز میتوانند.
داستان او، حالا نهتنها یک موفقیت فردی، بلکه یک جریان آموزشی و الهامبخش در میان دختران افغانستانی شده است. فاطمه به نمادی از امید، پشتکار و توانمندی تبدیل شده است.
او از دل محرومیتها، فرصت ساخت؛ از دل شکستها، مسیر یافت؛ و از دل یک لپتاپ خراب، جهانی را فتح کرد. داستان او، پیامی روشن برای همهی جوانان افغانستانی است: اگر بخواهی، میتوانی. اگر تلاش کنی، موفق میشوی.
در کشوری که سالها با چالشهای گوناگون روبهرو بوده، ظهور چهرههایی چون فاطمه، امید را زنده نگه میدارد. او نهتنها مسیر شخصیاش را تغییر داد، بلکه الهامبخش نسلی شد که میخواهد با دانش، مهارت و خلاقیت، آیندهای متفاوت بسازد.
فاطمه ثابت کرد که ابزارهای دیجیتال، اگرچه مهماند، اما مهمتر از آن، ذهنی است که از آنها استفاده میکند. او نشان داد که یادگیری، مرز نمیشناسد؛ نه مرز جغرافیایی، نه مرز جنسیتی، و نه مرز امکانات.
او با پشتکار و خلاقیت، از دل محدودیتها فرصت ساخت و از دل محرومیتها مسیر موفقیت را هموار کرد. داستان او، نهتنها الهامبخش دختران افغانستانی، بلکه برای هر انسانی که در جستجوی رشد و معناست، آموزنده و امیدبخش است.
در کشوری که سالها با چالشهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دستوپنجه نرم کرده، ظهور چهرههایی چون فاطمه، نشانهای روشن از زنده بودن امید و پویایی نسل جوان است. او نهتنها مسیر شخصیاش را تغییر داد، بلکه الهامبخش نسلی شد که میخواهد با دانش، مهارت و خلاقیت، آیندهای متفاوت بسازد.
فاطمه امروز فقط یک طراح و برنامهنویس نیست؛ او صدای نسل تازهای از دختران افغانستانی است که میخواهند دیده شوند، یاد بگیرند، بسازند و بدرخشند. او نشان داد که موفقیت، نه در داشتن همهچیز، بلکه در ساختن چیزی از هیچ است.
و شاید مهمترین درس داستان او این باشد: گاهی یک لپتاپ خراب، اگر به دست کسی با رؤیا و اراده بیفتد، میتواند آغازگر انقلابی در زندگی باشد. انقلابی که نهتنها مسیر فردی را تغییر میدهد، بلکه الهامبخش دیگران میشود تا در دل محدودیتها، فرصت خلق کنند.
در سکوت شبهای هرات، شاید دختری دیگر پشت لپتاپی خاموش نشسته باشد، با رؤیایی در دل و ارادهای در چشم. شاید او هم روزی داستانی بنویسد که جهان را تکان دهد. و شاید این بار، فاطمه نخستین کسی باشد که آن داستان را میخواند و لبخند میزند.
یازدهم اکتوبر، روز جهانی دختر است؛ روزی برای تجلیل از امید، آموزش و توانمندی. اما در افغانستان، این روز به نمادی از محرومیت، سکوت و مقاومت بدل شده است. میلیونها دختر پشت درهای بستهی مکاتب و دانشگاهها، از ابتداییترین حقوق انسانی خود محروماند نه بهدلیل جنگ، بلکه بهدلیل سیاستی که از آگاهی میترسد. در سرزمینی […]
یونیسف و یونسکو در گزارشی تازه هشدار دادهاند که میلیونها کودک افغانستانی با وجود حضور در مکتب، مهارتهای پایهای خواندن و نوشتن را یاد نمیگیرند. این بحران آموزشی، ناشی از کمبود آموزگار، ضعف زیرساختها و محدودیتهای آموزشی است و نسل آینده افغانستان را با خطر محرومیت از تحصیل و فرصتهای شغلی روبهرو کرده است. کارشناسان آن را یک «فقر یادگیری» گسترده میدانند.
وزارت تحصیلات عالی طالبان ترفیع علمی استادانی را که ظاهر و رفتارشان مطابق معیارهای شریعت مورد نظر این گروه نباشد، متوقف کرده است. سندی رسمی نشان میدهد که «سیرت و صورت» استادان اکنون شرط اصلی ارتقای علمی در دانشگاههای افغانستان است.
در نشست جانبی مجمع عمومی سازمان ملل متحد که روز جمعه ۵ میزان ۱۴۰۴ (۲۷ سپتامبر ۲۰۲۵) در نیویورک برگزار شد، میرویس بلخی، سرپرست پیشین وزارت معارف افغانستان، نسبت به وضعیت آموزش تحت حاکمیت طالبان هشدار داد. او گفت آنچه امروز در افغانستان جریان دارد، «آموزش بد» است و تأکید کرد که گاهی نداشتن آموزش بسیار بهتر از داشتن آموزش بد است. این هشدار در شرایطی مطرح شد که طالبان نظام آموزشی کشور را بهطور بنیادین دگرگون کردهاند.
https://shorturl.fm/1BLFa
https://shorturl.fm/ZVtZh
https://shorturl.fm/l6fZk
https://shorturl.fm/x7czv
https://shorturl.fm/AQbjo