نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
زلمی خلیلزاد، نماینده آمریکا در گفتگوهای صلح به عنوان طرف ثالث با گروهی توافق کرده است که سالها علیه دولت و شهروندان افغانستان و منافع این کشور جنگیده است. وی در پی آن است تا نامی نیک در اواخر حیات سیاسی خود برجای گذارد؛ ازاینرو شتابزدگی در رفتار این دیپلمات کهنهکار بیداد میکند. بندهای توافقنامه […]
سید محمدتقی حسینی، دانشجوی دکتری روابط بینالملل
زلمی خلیلزاد، نماینده آمریکا در گفتگوهای صلح به عنوان طرف ثالث با گروهی توافق کرده است که سالها علیه دولت و شهروندان افغانستان و منافع این کشور جنگیده است. وی در پی آن است تا نامی نیک در اواخر حیات سیاسی خود برجای گذارد؛ ازاینرو شتابزدگی در رفتار این دیپلمات کهنهکار بیداد میکند.
بندهای توافقنامه با طالبان بسیار سطحی است و عقلانیتی که بر مذاکرات صلح دیده میشود عقلانیت آمریکایی است نه عقلانیت افغانستانی که قرار است صلح برای آنان کاری انجام دهد.
توافق ایالات متحده آمریکا با گروه طالبان مشروعیت بیشتری به این گروه داده است؛ حال آنان یک طرف هستند، یعنی بهعنوان طرف بهحساب میآیند و بهصورت رسمی وارد کاروزار شدهاند.
توافق صلح با این گروه، طالبان را بیشازپیش امیدوار کرد که اگر اندکی بیشتر بر خواستهای خود پافشاری کند، حتماً میدان را خواهد برد. اینکه آمریکاییها از جنایات طالبان بهعنوان ناقضان حقوق بشر چشم پوشیدند، موضوع قرارداد امنیتی با افغانستان را مجمل نگه داشتند و از چگونگی حضور طالبان و حتی از نوع حکومت آینده در افغانستان سخنی نگفتند جای بحث فراوان دارد.
در صورت نهایی شدن توافقات صلح طالبان با حکومت افغانستان، شرایط پس از صلح و چگونگی جامعهپذیرشدن این گروه و افرادش، اما و اگرهای بسیاری به دنبال دارد. توافق آمریکاییها با طالبان صورتهای گنگ و هر بخش آن پرسشهای بسیاری را به همراه دارد؛ زیرا فقر، ناآگاهی، بیسوادی، بیماری، آلودگی محیطزیست، کمآبی و … میتواند برهمزننده صلح به شمار آید و افزون بر آن فقدان ضمانت بینالمللی برای این توافق از دیگر جنبههای ناقص این قرارداد به شمار میرود.
حتی اگر امروز انتخابات برگزار نمیشد و همچنان «حکومت وحدت ملی» ادامه کار میداد و یا شاید هم در آینده «حکومت آشتی ملی» به روی کار آید، با کدام اقتدار و قدرت، حکومت افغانستان برای گفتگو با طالبان قدم خواهد برداشت؟
حکومت افغانستان اقتدار سیاسی ندارد؛ زیرا هر نوع حکومتی که قرار است به میان آید یا آمده است فاقد اقتدار سیاسی است. حکومت کنونی حتی در صورت توافق، بازهم فاقد اقتدار نظامی است. اگر حکومت قدرت نظامی مؤثر در اختیار میداشت و در اکثر میدانهای نبرد پیروز بیرون میشد امروز طالبان مجبور به مذاکرات رودررو با حکومت میشدند نه با آمریکاییها!
اقتدار اخلاقی از دیگر اقتدارهای ازدسترفته حکومت است؛ از فساد مالی تا فساد اخلاقی، سرتاپای حکومت را فراگرفته است و حکومت حرفی برای گفتن ندارد. حکومت توانایی برآورده کردن نیازهای اولیه خود را ندارد، بههیچعنوان حکومت بعد از گذشت اینهمه سال نمیتواند روزی بدون کمکهای بیرونی به حیات خود ادامه دهد و تأمین نیاز کند؛ زیرا نه برنامهای داشته و اگر هم دارد توانایی اجرای آن ممکن نیست.
صلحی که با این اوصاف چه با واسطه آمریکاییها و چه بیواسطه آنان رقم بخورد ناقص و آغازگر ناامنی و بیثباتی دیگری خواهد بود. اینگونه به توافق رسیدن راه را برای خشونتهاب بعدی باز میگذارد.
گفتگو زمانی نتیجهبخش خواهد بود که پشتوانه و ضمانت اجرایی داشته باشد. آمریکاییها در پی رفتن از این کشور هستند و امکان دارد با تغییر اراکین کاخ سفید این روند سرعت بیشتری پیدا کند؛ اما افغانستانیها یا در پی حذف رقیب خود هستند و یا هم در پی کاندید شدن در انتخابات و رسیدن به ریاست جمهوری!
به نظر میرسد حکومت آشتی ملی تنها راه برونرفت از این وضعیت با ضمانت و مدیریت آمریکاییها است تا همه بتوانند یکبار دیگر شانس خود را برای آبادانی کشور بیازمایند.
دیدگاه بسته شده است.