آمریکا و سایه سنگین امارتی بر حکومت مصلحتی!

همه‌چیز محیای کنار رفتن ترامپ از ریاست جمهوری است. افشای پرونده‌های گوناگون از ارتباط با روسیه و دیگر کشورها، فرصتی مناسب در اختیار بایدن داده است تا این رقیب را به‌راحتی کنار بزند. بحث درباره انتخابات آمریکا نیست؛ بلکه صحبت درباره اظهارات رئیس جمهور آینده آمریکاست. بایدن می‌گوید: «اگر نظام طالبانی در افغانستان روی کار […]

سید محمدتقی حسینی، دکترای روابط بین‌الملل

سید محمدتقی حسینی، دکترای روابط بین‌الملل

همه‌چیز محیای کنار رفتن ترامپ از ریاست جمهوری است. افشای پرونده‌های گوناگون از ارتباط با روسیه و دیگر کشورها، فرصتی مناسب در اختیار بایدن داده است تا این رقیب را به‌راحتی کنار بزند.
بحث درباره انتخابات آمریکا نیست؛ بلکه صحبت درباره اظهارات رئیس جمهور آینده آمریکاست. بایدن می‌گوید: «اگر نظام طالبانی در افغانستان روی کار بیاید، ما ملزم به حمایت از حقوق زنان نیستیم.»
 این پیام به اندازه کافی روشن است. در جایی که مردمانش حتی به‌عنوان یک سازوکار برای اداره کشورشان به دموکراسی باور ندارند؛ حقوق زن چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟!
تجربه حدود بیست‌ساله دموکراسی در افغانستان گویای این امر است که دموکراسی به معنای کوچه‌بازاری؛ یعنی هرکه هرچه خواست انجام دهد، درک شده است. آزادی در بسیاری از موارد خطرناک است، آزادی بیش از درک معنای واقعی آن می‌شود جنگل.
 در کشوری که هنوز بسیاری از ارزش‌های انسانی در آن جایی ندارد، باید عنان سرکشان را کشید. تصور می‌شود آمریکایی‌ها هم به این نتیجه رسیده باشند که دموکراسی برای کشورهایی چون افغانستان راه‌حل نیست؛ نظام اقتدارگرایی را باید که بتوان به آن اعتماد کرد! جریان امروزه صلح و توافق یک‌طرفه و اولیه آمریکایی‌ها با گروه طالبان دلیل این مدعاست.
آنچه این سال‌ها از دموکراسی و حقوق بشر در افغانستان گفته شد، حق اقوام و آشنایان بود؛ انتخاب و انتصاب‌های خانوادگی و شخصی. حقوق بشر در حد چادر کنار رفته و دیده‌ شده و عکس‌العمل‌های مردانه قبیله‌ای؛ اما از سخن گفتن و کار درباره جنایت جنگی خبری نبود.
جنایت در میدان جنگ، جنایت در ادارات و ریاست‌ها و وزارت‌ها که برآیند اوضاع آشفته فعلی است؛ حقوق بشر باید از این موارد سخن می‌گفت. حق بشر افغانستانی که از نان، آموزش و رفاه آن دزدیده شده است؛ حق بشر افغانستانی تحقیر شدن در مقابل رسانه‌های جمعی برای گرفتن مشتی گندم و یا کمی آرد است.
با حملات اخیر طالبان و اوج‌گیری قدرت این گروه در ولایت‌های مختلف و تلفات سنگین انسانی، دیگر صلح یا بهتر بگوییم تصمیم‌گیری درباره صلح در دست شورای مصالحه نیست، دیگر تصور نمی‌شود که شورای مصالحه به‌تنهایی توان و صلاحیت تصمیم‌گیری درباره صلح را داشته باشد؛ شورایی که با انتصاب نزدیکان و اقارب مقاماتش، شبیه گروهی فیس‌بوکی است که از نزدیکان و دوستان برای در قدرت ماندن و بهره‌مندی از منافع دولتی تشکیل شده باشد.
 بر هیچ‌کس پوشیده نیست که اگر حمایت خارجی‌ها از دولت برای مدتی کوتاه برداشته شود، این گروه طالبان است که پایتخت را با پرچم‌های سفید خود تصرف خواهد کرد. سایه سنگین نظام طالبانی کم‌کم احساس می‌شود، گمان می‌رود که این دولت کنونی توان مذاکره با این گروه را ندارد و بازنده مذاکرات با این طرز فکر و عمل، دولت خواهد بود؛  نه برنامه‌ای است و نه آینده‌نگری برای صلح.
شورایی که دیروز درست شده است، امروز قرار است برای یک‌عمر مردم افغانستان تصمیم بگیرد. این شورا هنوز موفق به تکمیل ظرفیت انسانی اداری خود نشده است، چه رسید به برنامه‌ریزی برای مذاکرات صلح!
بایدن از آینده‌ای نوید داد که می‌توان به آن‌سو گام برنداشت؛ اما اگر گوشی شنوا و عقلی برای تصمیم‌گیری در این سرزمین مانده باشد.