نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
کتاب «دولتسازی نافرجام؛ استراتژی آمریکا در افغانستان بعد از سال ۲۰۰۱» نوشته دکتر سید محمدتقی حسینی، رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه گوهرشاد، نه تنها یک اثر علمی ارزشمند، بلکه سندی گویا از تحولات پیچیده افغانستان پس از حمله آمریکا در سال ۲۰۰۱ است. این کتاب با نگاهی عمیق و تحلیلی، به واکاوی استراتژی آمریکا در […]
کتاب «دولتسازی نافرجام؛ استراتژی آمریکا در افغانستان بعد از سال ۲۰۰۱» نوشته دکتر سید محمدتقی حسینی، رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه گوهرشاد، نه تنها یک اثر علمی ارزشمند، بلکه سندی گویا از تحولات پیچیده افغانستان پس از حمله آمریکا در سال ۲۰۰۱ است. این کتاب با نگاهی عمیق و تحلیلی، به واکاوی استراتژی آمریکا در افغانستان میپردازد و عوامل ناکامی این استراتژی را با تکیه بر دانش و تجربه ارزشمند نویسنده، مورد بررسی قرار میدهد.
دکتر سید محمدتقی حسینی، چهرهای شناختهشده در عرصه علوم سیاسی و روابط بینالملل افغانستان، با نگارش این کتاب، گامی مهم در جهت روشنسازی ابعاد مختلف تحولات افغانستان برداشته است. ایشان به عنوان رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه گوهرشاد، همواره در تلاش بودهاند تا با ارائه تحلیلهای دقیق و مستند، به درک بهتر مسائل سیاسی و اجتماعی افغانستان کمک کنند.
کتاب «دولتسازی نافرجام» حاصل سالها تحقیق و پژوهش دکتر حسینی در زمینه تحولات افغانستان است. وی با بهرهگیری از منابع معتبر و با تکیه بر دانش عمیق خود در حوزه روابط بینالملل، به بررسی چالشهای دولتسازی در افغانستان پس از سال ۲۰۰۱ میپردازد.
این کتاب به پیچیدگی تحولات افغانستان و نقش عوامل داخلی و خارجی در این تحولات اشاره دارد. دکتر حسینی در این کتاب، به بررسی این عوامل میپردازد و نشان میدهد که چگونه انتخابهای نادرست و عوامل ساختاری، منجر به ناکامی دولتسازی در افغانستان شد.
نویسنده در این کتاب، به چالشهای همیشگی دولتسازی در کشورهای در حال توسعه، مانند بحران هویت، مشروعیت، توزیع و مشارکت اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه این چالشها در افغانستان تشدید شده است. وی به ویژه به تأثیر فرهنگ ارادتسالاری و قومگرایی در جامعه افغانستان و همچنین ورود ناگهانی اندیشههای مدرن به این جامعه سنتی اشاره میکند و معتقد است که این عوامل، چالشهای جدیدی را پیش روی دولتسازی در افغانستان قرار داده است.
دکتر حسینی با نگاهی انتقادی به استراتژی آمریکا در افغانستان، به بررسی نقاط قوت و ضعف این استراتژی میپردازد و عوامل ناکامی آن را به روشنی بیان میکند. وی معتقد است که استراتژی آمریکا در افغانستان، به دلیل عدم توجه به واقعیتهای جامعه افغانستان و همچنین عدم درک درست از فرهنگ و تاریخ این کشور، با شکست مواجه شد.
این کتاب، اثری ارزشمند برای دانشجویان، پژوهشگران، سیاستمداران و علاقهمندان به مسائل افغانستان است. مطالعه این کتاب میتواند به درک بهتر تحولات افغانستان و یافتن راهحلهایی برای مشکلات این کشور کمک کند.
چرا ملتها شکست میخورند: ریشههای قدرت، رفاه و فقر که برای اولینبار در سال ۲۰۱۲ منتشر شد، کتابی از اقتصاددانان دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون است. این کتاب پژوهشهای قبلی نویسندگان و بسیاری از دانشمندان دیگر را خلاصه و عمومی میکند. رابینسون و عجم اوغلو با تکیه بر اقتصاد نهادی جدید، در نهادهای سیاسی […]
یوناما در نظرسنجی ماه اپریل خود به این نتیجه رسیده است که تنها چهار درصد از مردم افغانستان خواستار به رسمیتشناسی رژیم طالبان هستند.
وزیر خارجهٔ ناروی با بیان اینکه «طالبان به جای بهبود بخشیدن وضعیت زندگی مردم افغانستان، به مسایل دیگر اولویت دادهاند» افزود: به حکومت این گروه «مشروعیت سیاسی» نخواهیم داد.
افغانستان تنها کشوری است که شاید بتوان گفت همه نظامهای سیاسی را در خود تجربه کرده است، نظامها و حکومتهایی که یکی پی دیگری ظهور و افول کردند. پادشان و حاکمان با قوه قهریه بر اریکه قدرت تکیه زدند و با زور و خشونت از آن به پایین کشانده شدند.