دوستی در دل بحران؛ امیدی برای بازسازی افغانستان

 روز جهانی دوستی فرصتی است برای بازنگری در معنای همبستگی انسانی در افغانستان؛ سرزمینی که دوستی می‌تواند پلی میان زخم‌ها و آینده‌ای روشن‌تر باشد. سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۱، روز ۳۰ جولای را به‌عنوان روز جهانی دوستی نام‌گذاری کرد تا به اهمیت روابط انسانی و نقش آن در گسترش صلح جهانی تأکید کند. این […]

 روز جهانی دوستی فرصتی است برای بازنگری در معنای همبستگی انسانی در افغانستان؛ سرزمینی که دوستی می‌تواند پلی میان زخم‌ها و آینده‌ای روشن‌تر باشد.

سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۱، روز ۳۰ جولای را به‌عنوان روز جهانی دوستی نام‌گذاری کرد تا به اهمیت روابط انسانی و نقش آن در گسترش صلح جهانی تأکید کند.

این روز، دعوتی است به همه ملت‌ها برای ترویج همدلی و همبستگی در سطح جهانی. افغانستان، کشوری زخم‌خورده از جنگ، فقر، مهاجرت و انزوای اجتماعی، امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند بازتعریف مفاهیم ارتباط انسانی و دوستی است.

دوستی، اگر از درون جامعه جوانه بزند، می‌تواند به‌عنوان نیرویی سازنده برای بازسازی روان جمعی و تقویت اعتماد اجتماعی عمل کند.

در فرهنگ کهن افغانستان، دوستی همواره جایگاهی رفیع داشته است. مفاهیمی چون «یارانه»، «وفاداری» و «هم‌پیمانی» در ادبیات شفاهی و شعری این سرزمین نشانه‌ای از ارزشمندی دوستی‌اند. اما طی دهه‌های اخیر، جنگ و افراط‌گرایی مذهبی، تعصبات قومی، فقر ساختاری و سیاست‌های سرکوب‌گر، این پیوندهای انسانی را دچار فرسایش کرده‌اند. حالا، در روزگاری که بی‌اعتمادی به اوج رسیده، دوستی می‌تواند همان گمشده‌ای باشد که بازگرداندن آن، ما را به بازسازی اجتماعی امیدوار کند.

از دیدگاه روان‌شناسی اجتماعی، دوستی رابطه‌ای داوطلبانه، دوسویه و بر پایه اعتماد، صمیمیت و حمایت است.

پیامدهای مثبت دوستی برای سلامت روان، به‌ویژه در جوامع بحران‌زده‌ای چون افغانستان، به‌خوبی شناخته شده‌اند. دوستی استرس را کاهش می‌دهد، احساس تعلق ایجاد می‌کند، اعتماد به نفس را تقویت و به بهبود سلامت جسمی نیز کمک می‌‌کند. در شرایطی که نهادهای اجتماعی تضعیف شده‌اند، پیوندهای دوستانه گاهی یگانه منبع پایداری روانی به‌ویژه برای جوانان و زنان می‌شوند.

زنان افغانستان در دل محدودیت‌های اجتماعی، از شبکه‌های کوچک دوستانه برای حمایت روانی، تبادل تجربه و حتی مبارزه فرهنگی استفاده می‌کنند.

دوستی میان زنان افغانستان گاهی به شکل جلسات مطالعاتی پنهانی، حلقه‌های همدلی مجازی یا حمایت‌های متقابل در شرایط بحرانی تجلی می‌یابد. این پیوندهای پنهان اما مؤثر، تاب‌آوری اجتماعی زنان را افزایش داده و به آنان امکان داده تا در برابر آسیب‌های روزمره ایستادگی کنند.

جوانان افغانستان نیز با تکیه بر دوستی، انجمن‌های کوچک غیررسمی تشکیل داده‌اند که علاوه بر حمایت روانی، بستری برای گفت‌وگو، خلاقیت و حتی طراحی آینده‌ای بهتر از طریق مهاجرت قانونی فراهم کرده است. در نبود ساختارهای حمایتی رسمی، دوستی جای مدرسه، نهاد، و حتی خانواده را برای بسیاری پر کرده است. این گروه‌ها به مثابه واحدهای کوچک مقاومت اجتماعی عمل می‌کنند.

در غیاب فضاهای عمومی ایمن، شبکه‌های اجتماعی به بستری مهم برای ایجاد و حفظ دوستی تبدیل شده‌اند. اگرچه این بسترها با تهدید سانسور و نظارت امنیتی همراه‌اند، اما همچنان جایگاه مهمی در پیوند دادن افراد و ایجاد احساس تعلق دارند.

در آن سوی مرزها، مهاجرت گسترده افغانستانی‌ها، فرصت‌هایی تازه برای شکل‌گیری دوستی‌های بین‌فرهنگی فراهم کرده است. این دوستی‌ها در مواردی به کاهش پیش‌داوری‌ها، همدلی بین‌المللی و ایجاد شبکه‌های حمایت اجتماعی برای مهاجران انجامیده است.

روایت‌های واقعی از اردوگاه‌های مهاجرین، مناطق جنگ‌زده یا محلات فقیر، نشان می‌دهد که دوستی هنوز زنده است. زنانی که برای هم غذا می‌پزند، جوانانی که باهم تلاش می‌کنند تا پروژه‌ای کوچک راه‌اندازی کنند، یا کودکانی که با هم می‌خندند، همه نمونه‌هایی از نیروی شفابخش دوستی‌اند. این پیوندها، برخلاف ساختارهای رسمی شکننده، اغلب انعطاف‌پذیرتر و صادقانه‌ترند.

در نهایت، دوستی می‌تواند ستون پنهان صلح در افغانستان باشد؛ عنصری که اگر بازشناسی و تقویت شود، جامعه‌ای زخم‌خورده را به مسیر همبستگی و بازسازی سوق خواهد داد. روز جهانی دوستی، صرفاً مناسبت تقویمی نیست؛ یادآور این واقعیت است که پیوندهای انسانی هنوز می‌توانند آینده‌ای بهتر بسازند.