حقوق اجتماعی زنان در افغانستان

پژوهشگر: بی بی زهره هاشمی قانون اساسی عالی‌ترین سند حقوقی یک کشور و راهنمایی برای تنظیم قوانین دیگر است. قانون اساسی تعریف کنندهٔ اصول سیاسی، ساختار، سلسله مراتب، جایگاه، و حدود قدرت سیاسی دولت یک کشور، و تعیین و تضمین کنندهٔ حقوق شهروندان کشور است. هیچ قانونی نباید با قانون اساسی مغایرت داشته باشد. در قانون […]

پژوهشگر: بی بی زهره هاشمی

قانون اساسی عالی‌ترین سند حقوقی یک کشور و راهنمایی برای تنظیم قوانین دیگر است. قانون اساسی تعریف کنندهٔ اصول سیاسی، ساختار، سلسله مراتب، جایگاه، و حدود قدرت سیاسی دولت یک کشور، و تعیین و تضمین کنندهٔ حقوق شهروندان کشور است. هیچ قانونی نباید با قانون اساسی مغایرت داشته باشد. در قانون اساسی علاوه بر تعریف اصول سیاسی، تعیین ساختار، سلسله مراتب، جایگاه و حدود قدرت سیاسی دولت، حقوق شهروندان یک کشور تعیین و تضمین می‌شود.

حقوق زنان در تمام ماده‌های قانون اساسی افغانستان به طور مساویانه و برابر بیان شده است؛ به این معنا که در مورد تأمین حقوق انسانی اتباع افغانستان از کلماتی استفاده شده که بارِ معنایی عام دارد و شامل تمامی مردان و زنان می‌شود، ولی در بعضی از موارد، حتی زنان به عنوان قشر آسیب‌پذیر و نیازمند حمایت‌های ویژه، به صورت خاص‌تر مورد توجه بیشتر قانون اساسی و قوانین عادی قرار گرفته است:

  1. برابری و نفی تبعیض: در ماده بیست و دوم قانون اساسی افغانستان حق برابری و تساوی جنسیتی و انسانی، به شکل برجسته و اساسی انعکاس یافته: «هر نوع تبعیض و امتیاز بین اتباع افغانستان ممنوع است. اتباع افغانستان اعم از زن و مرد در برابر قانون دارای حقوق و وجایب مساوی می‌باشند.»
  2. حق برخورداری از حمایت‌های ویژه: زن به عنوان کانون و محور خانواده طبق قانون اساسی مسحق حمایت‌های خاص است و از این‌رو، طبق مفاد ماده پنجاه و چهارم، دولت ملزم به حمایت از مادر (زن) می‌باشد: «دولت به منظور تامین سلامت جسمی و روحی خانواده بالاخص طفل و مادر، تربیت اطفال و برای از بین‌بردن رسوم مغایر با احکام دین مقدس اسلام، تدابیر لازم اتخاذ می‌کند.»
  3. حق تعلیم و آموزش: قانون اساسی افغانستان توجه ویژه‌ای نسبت به تعلیم زنان دارد؛ به گونه‌ای که در ماده چهل و چهارم دولت را مکلف به ایجاد توازن برای تعلیم زنان نموده است: «دولت مکلف است به منظور ایجاد توازن و انکشاف تعلیم برای زنان… برنامه‌های موثری را طرح و تطبیق کند.» و از مفاد مواد چهل و شش و چهل و هفت تساوی حقوق در عرصه تعلیمی برداشت می‌شود.
  4. برخورداری از حق تابعیت: تساوی در حق تابعیت و شهروندی، از ماده چهارم، بند سوم به وضوح قابل فهم است و صریحاً ذکر شده است که «بر هر فردی از افراد افغانستان کلمه‌ی افغان اطلاق می‌شود. هیچ فردی از افراد ملت از تابعیت افغانستان محروم نمی‌شود…»
  5. حق کار و اشتغال: در ماده چهل و هشت تصریح شده که «کار حق هر افغان است، تعیین ساعات کار، رخصتی با مزد، حقوق کار و کارگر و سایر امور مربوط به آن توسط قانون تنظیم می‌شود….» مفاد این ماده به روشنی نشان می‌دهد که زنان در حق اشتغال و برخورداری از تمام مزایای شغلی و کاری با مردان برابر می‌باشند.
  6. حق بهداشت: زنان مانند مردان حق دارند که از تمام مزایا و خدمات صحی کشور عادلانه و مساویانه بهره‌مند شوند. ماده پنجاه و دوم قانون اساسی کشور تصریح دارد که «دولت وسایل وقایه و علاج امراض و تسهیلات صحی رایگان را برای همه اتباع مطابق به احکام قانون تامین می‌نماید….»

با گذشت نزدیک به ۱۷ سال از سقوط حکومت طالبان، دورانی که زنان افغانستان متحمل سخت‌ترین تبعیض‌ها و سختگیری‌ها از جانب این حکومت بودند، اینک زنان این کشور به موفقیت‌های قابل توجهی در زمینه حقوق شهروندی خود رسیده‌اند. آن‌ها که در دوره طالبان حتی حق درس خواندن نداشتند اکنون با حضور در جامعه توانسته‌اند در برخی فعالیت‌های مختلف سیاسی و اجتماعی شرکت کنند.

اما با وجود تمام پیشرفت‌هایی نسبی که در افغانستان صورت گرفته، هنوز هم زنان این کشور با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند، مردسالاری فرهنگ غالب در این کشور است و تعداد زیادی از قربانیان خشونت‌های فامیلی و اجتماعی را زنان تشکیل می‌دهند. همچنین طالبان مانع بزرگی بر سر راه تحقق حقوق زنان در این کشور محسوب می‌شود. آمار و ارقام نهادهای داخلی و خارجی نشان می‌دهد، بیشترین مشکلات زنان را خشونت خانگی، تبعیض جنسیتی، ازدواج اجباری و آزار و اذیت در محلات بیرون از خانه و …. تشکیل می‌دهد.