حذف معاونت سیاسی نخست‌وزیر طالبان؛ نشانه‌ای از تمرکز قدرت یا آغاز شکاف‌های داخلی؟

طالبان پس از تصرف قدرت در افغانستان، ساختار حکومتی خود را با تغییرات متعدد همراه کرده است. اعلام احتمال حذف معاونت سیاسی نخست‌وزیر، اقدامی است که نمی‌توان آن را صرفاً در چارچوب کاهش پست‌های دولتی تحلیل کرد. این تصمیم درواقع ادامه روند کنار گذاشتن برخی چهره‌های کلیدی مانند عباس استانکزی است که پیش‌تر این سمت […]

طالبان پس از تصرف قدرت در افغانستان، ساختار حکومتی خود را با تغییرات متعدد همراه کرده است. اعلام احتمال حذف معاونت سیاسی نخست‌وزیر، اقدامی است که نمی‌توان آن را صرفاً در چارچوب کاهش پست‌های دولتی تحلیل کرد. این تصمیم درواقع ادامه روند کنار گذاشتن برخی چهره‌های کلیدی مانند عباس استانکزی است که پیش‌تر این سمت را بر عهده داشت. اما این تغییر چه پیامدهایی دارد و چه چیزی را درباره آینده سیاسی طالبان آشکار می‌کند؟

ساختار حکومتی طالبان از زمان تشکیل دولت خودخوانده‌اش، دستخوش تغییرات متعدد شده است. این گروه ابتدا با حذف برخی نهادهای دولتی و تغییر کارویژه‌های وزارتخانه‌ها، نوعی تمرکزگرایی را در دستور کار قرار داد. اکنون، کاهش پست‌های دولتی، از جمله حذف معاونت سیاسی نخست‌وزیر، بخشی از همین روند به نظر می‌رسد.

در نگاه نخست، این اقدام ممکن است تلاشی برای کاهش هزینه‌های اجرایی و ساده‌سازی ساختار اداری تلقی شود. اما بررسی دقیق‌تر نشان می‌دهد که حذف این پست بیش از آنکه نتیجه سیاست‌های اداری باشد، در راستای ترد عباس استانکزی، چهره‌ای که سابقاً در این سمت قرار داشت، انجام می‌شود. این تصمیم را می‌توان به عنوان بخشی از روند حذف افراد تأثیرگذار از ساختار تصمیم‌گیری طالبان دانست.

عباس استانکزی یکی از شخصیت‌های کلیدی طالبان بوده که در سال‌های اخیر نقش مهمی در سیاست‌گذاری‌های خارجی این گروه ایفا کرده است. او به‌ویژه در مذاکرات صلح طالبان با قدرت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای حضور فعال داشت. کنار گذاشتن تدریجی او از تصمیم‌گیری‌های کلان، نشان‌دهنده تغییر در آرایش قدرت داخلی طالبان است. برخی منابع معتقدند که اختلافات داخلی و تمرکز بیشتر قدرت در دستان رهبران ارشد، موجب حذف وی شده است.

حذف معاونت سیاسی نخست‌وزیر از ساختار حکومت طالبان نه‌تنها تغییر در شیوه اداره کشور، بلکه تحول در استراتژی کلی قدرت این گروه را نشان می‌دهد. طالبان که از ابتدا رویکردی سلسله‌مراتبی و قدرت‌محور داشته، اکنون از طریق کاهش برخی پست‌ها، اختیارات را بیش از پیش در دست رهبران ارشد خود متمرکز می‌کند.

این تغییرات ممکن است در واکنش به مسائل داخلی طالبان، از جمله رقابت‌های درون‌گروهی و اختلافات ایدئولوژیک میان جناح‌های مختلف این گروه صورت گرفته باشد. همچنین، این تحولات با تلاش طالبان برای تثبیت حاکمیت خود و مدیریت روابط بین‌المللی‌اش هم‌زمان شده است. در حالی که طالبان به دنبال کسب مشروعیت بین‌المللی است، تغییر در ساختار اداری می‌تواند نشانه‌ای از هماهنگی بیشتر برای تمرکز قدرت باشد.

حذف معاونت سیاسی نخست‌وزیر در حالی انجام می‌شود که معاونت سیاسی وزارت خارجه این گروه همچنان به قوت خود باقی است. این تصمیم ممکن است نشان‌دهنده کاهش اهمیت سیاست داخلی در برابر سیاست خارجی برای طالبان باشد. طالبان در ماه‌های اخیر تلاش کرده است چهره‌ای منسجم از حکومت خود به نمایش بگذارد و حذف برخی پست‌ها می‌تواند بخشی از این استراتژی تلقی شود.

اگرچه طالبان در روابط خارجی خود همچنان با چالش‌های متعددی روبه‌رو است، تغییرات ساختاری اخیر این گروه بیانگر تلاش آن برای مدیریت داخلی قدرت است. حذف استانکزی می‌تواند نشان‌دهنده کاهش نقش چهره‌های مذاکره‌کننده در ساختار تصمیم‌گیری طالبان باشد، به‌ویژه در شرایطی که این گروه به‌دنبال تثبیت قدرت خود در افغانستان است.

تمرکز قدرت در دستان رهبران ارشد ممکن است باعث شود طالبان رویکرد یک‌دست‌تری در سیاست‌گذاری اتخاذ کند و از تنش‌های درون‌گروهی جلوگیری کند. همچنین، کاهش برخی پست‌ها ممکن است به ساده‌تر شدن تصمیم‌گیری‌ها و کاهش هزینه‌های اداری بینجامد.

با این حال، این اقدام به نفع مخالفان طالبان نیز می‌تواند باشد، زیرا حذف برخی چهره‌های تأثیرگذار، به‌ویژه استانکزی، ممکن است باعث ایجاد شکاف‌های داخلی در طالبان شود. کنار گذاشتن استانکزی ممکن است موجب نارضایتی برخی اعضای این گروه شده و زمینه را برای ظهور اختلافات بیشتر فراهم کند. اگر این تغییرات باعث بی‌ثباتی درون‌گروهی شود، مخالفان طالبان می‌توانند از این فرصت برای زیر سؤال بردن انسجام حکومت طالبان استفاده کنند.

تصمیم طالبان برای حذف معاونت سیاسی نخست‌وزیر، فراتر از یک اقدام اداری ساده است و باید در چارچوب تغییرات کلی قدرت این گروه تحلیل شود. کنار گذاشتن استانکزی و حذف پست مربوط به او، نشان می‌دهد که رهبران ارشد طالبان به‌دنبال کنترل بیشتر و تمرکز قدرت در دستان خود هستند. با این حال، این تغییرات ممکن است زمینه‌ساز اختلافات داخلی و تضعیف انسجام درونی طالبان شود که می‌تواند فرصت‌هایی را برای مخالفان این گروه ایجاد کند.

اگر طالبان بتواند این روند را مدیریت کند، ممکن است در مسیر تثبیت قدرت خود موفق‌تر باشد، اما اگر حذف چهره‌های کلیدی موجب شکاف‌های داخلی شود، این تغییرات می‌تواند چالشی بزرگ برای آن‌ها باشد. آینده طالبان تا حد زیادی وابسته به مدیریت این روند و واکنش‌های داخلی و خارجی نسبت به این تغییرات خواهد بود.