نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
دوم اسد ۱۳۹۵، یکی از خونبارترین روزهای تاریخ اعتراضات مدنی افغانستان رقم خورد؛ روزی که هزاران شهروند، عمدتاً از جامعه هزاره، در میدان دهمزنگ کابل گرد آمدند تا صدای عدالتخواهیشان را بلند کنند. جنبش روشنایی، که در واکنش به تغییر مسیر پروژه انتقال برق توتاپ از بامیان به سالنگ شکل گرفته بود، نماد اعتراض علیه […]
دوم اسد ۱۳۹۵، یکی از خونبارترین روزهای تاریخ اعتراضات مدنی افغانستان رقم خورد؛ روزی که هزاران شهروند، عمدتاً از جامعه هزاره، در میدان دهمزنگ کابل گرد آمدند تا صدای عدالتخواهیشان را بلند کنند.
جنبش روشنایی، که در واکنش به تغییر مسیر پروژه انتقال برق توتاپ از بامیان به سالنگ شکل گرفته بود، نماد اعتراض علیه تبعیض ساختاری و محرومیت تاریخی مناطق مرکزی افغانستان شد. اما این فریاد مدنی، با انفجار انتحاری خاموش شد؛ انفجاری که جان دستکم ۸۶ نفر را گرفت و بیش از ۴۰۰ تن را زخمی کرد. این یادداشت، بازخوانی آن فاجعه و تأملی بر پیامدهای آن برای جامعه افغانستان است.
جنبش روشنایی از دل اعتراض به تصمیم دولت اشرف غنی برای تغییر مسیر خط برق ۵۰۰ کیلوولت ترکمنستان به کابل شکل گرفت. شرکت آلمانی فیشنر، مجری مطالعات فنی پروژه، مسیر بامیان را مناسبتر دانسته بود، اما دولت مسیر سالنگ را انتخاب کرد؛ تصمیمی که از سوی جامعه هزاره بهعنوان اقدامی تبعیضآمیز تلقی شد.
این تصمیم، نهتنها محرومیت مناطق مرکزی را تداوم میبخشید، بلکه نماد بیعدالتی در تخصیص منابع ملی بود. فعالان مدنی، استادان دانشگاه، نمایندگان پارلمان و چهرههای فرهنگی، عمدتاً از جامعه هزاره، در قالب شورای عالی مردمی گرد آمدند و جنبش روشنایی را بنیان گذاشتند. آنان خواستار لغو مصوبه دولت و عبور خط برق از مسیر بامیان شدند؛ مطالبهای که با استناد به مطالعات فنی، اصول عدالت اجتماعی و توسعه متوازن مطرح شد.
اعتراضات جنبش روشنایی در ماههای ثور و جوزا ۱۳۹۵ در کابل، بامیان، هرات، مزارشریف و غزنی برگزار شد. تظاهرات ۲۷ ثور در کابل، با حضور دهها هزار نفر، یکی از بزرگترین تجمعات مدنی تاریخ افغانستان بود.
معترضان با شعارهایی چون «درد ما برق نیست، درد ما فرق است» و «عدالت حق ماست» خواستار بازنگری در تصمیم دولت شدند. اما دولت با استناد به کاهش هزینهها و امنیت مسیر سالنگ، حاضر به تغییر تصمیم نشد.
در نهایت، شورای عالی جنبش روشنایی اعلام کرد که در صورت عدم پاسخگویی دولت، تظاهرات نامحدود از دوم اسد آغاز خواهد شد. این تصمیم، با وجود مخالفت برخی چهرههای سنتی مانند محمد محقق، سرور دانش و کریم خلیلی، عملی شد و هزاران نفر در میدان دهمزنگ کابل گرد آمدند.
در ساعت ۱۴:۳۰ روز دوم اسد، در حالی که معترضان در حال برپایی چادرهای تحصن بودند، سه مهاجم انتحاری به جمعیت حمله کردند. یکی از مهاجمان موفق به انفجار شد، دومی انتحار ناقص انجام داد و سومی توسط نیروهای امنیتی از پا درآمد. طبق گزارش یوناما، در این حمله ۸۵ نفر کشته و ۴۱۳ نفر زخمی شدند. بیشتر قربانیان، جوانان تحصیلکرده، دانشجویان و فعالان مدنی بودند.
اجساد بسیاری از آنان در «تپه شهدای جنبش روشنایی» در غرب کابل دفن شد. داعش مسئولیت حمله را برعهده گرفت، اما گزارش یوناما تأکید کرد که هیچ سند قطعی برای اثبات این ادعا وجود ندارد. مواد منفجره از نوع RDX بود که معمولاً در اختیار دولتها قرار دارد. این مسئله، گمانهزنیها درباره نقش حلقاتی درون حکومت را تقویت کرد، هرچند هیچ سند رسمی در اینباره منتشر نشد.
واکنشها به این حمله گسترده بود. دولت افغانستان یک روز عزای عمومی اعلام کرد و میدان دهمزنگ را به «میدان شهدا» تغییر نام داد. شورای امنیت سازمان ملل، این حمله را جنایت جنگی خواند و دیدبان حقوق بشر خواستار بررسی مستقل شد. آمریکا، روسیه، هند و ایران با صدور بیانیههایی حمله را محکوم کردند.
طالبان نیز در بیانیهای آن را محکوم کرد و آن را «توطئهای برای تفرقهافکنی» دانست. اما جنبش روشنایی، دولت را به بیتوجهی در تأمین امنیت و حتی همدستی غیرمستقیم متهم کرد و خواستار تحقیقات بینالمللی شد.
کمیسیون حقیقتیاب دولت، از سوی جنبش رد شد و بیطرفی آن زیر سؤال رفت. در فضای مجازی، هشتگهای #JusticeHazaras و #Enlightenment از سوی کاربران داغ شد و جنبش روشنایی به یکی از پرمخاطبترین موضوعات رسانهای افغانستان تبدیل شد.
پیامدهای جنبش روشنایی فراتر از یک پروژه برق بود. این جنبش، الگویی از اعتراض مدنی، خشونتگریز و فراگیر را به نمایش گذاشت. برخلاف سنت خشونتمحور در سیاست افغانستان، جنبش روشنایی تلاش کرد با بسیج صلحآمیز، خواستهای خود را مطرح کند.
همچنین، این جنبش توانست لایههای مختلف جامعه، از روستاییان تا تحصیلکردگان، را حول یک مطالبه مشترک گرد آورد. اما حمله دهمزنگ، نهتنها جان دهها نخبه را گرفت، بلکه فضای مدنی را بهشدت محدود کرد. پس از آن، تجمعات اعتراضی در کابل کاهش یافت و فضای دموکراتیک رو به افول گذاشت. جنبش روشنایی، اگرچه خاموش شد، اما میراثی از مقاومت مدنی، مطالبهگری و مبارزه با تبعیض برجای گذاشت.
نه سال پس از آن فاجعه، هنوز پرسشهای بیپاسخ زیادی باقی ماندهاند. عاملان حمله هرگز محاکمه نشدند، عدالت برای قربانیان تأمین نشد و بازماندگان به فراموشی سپرده شدند. اما یاد آنان، در تپه شهدای روشنایی، در خاطره جمعی جامعه هزاره و در تاریخ مبارزات مدنی افغانستان زنده مانده است.
جنبش روشنایی، فریادی بود برای عدالت، برابری و توسعه متوازن؛ فریادی که با انفجار خاموش نشد، بلکه به چراغی بدل شد در مسیر تاریک مبارزه با تبعیض و تاریکاندیشی. یاد شهدای جنبش روشنایی گرامی باد.
سلام به آنان که هنوز در گوشهای از دلشان شرارهای روشن از انسانیت باقی مانده، و قلبشان در این سرزمین زخمی برای عدالت میتپد. من یکی از هزاران دختر این کشورم؛ دختری که پشت درهای بسته، با دلی آتشین و چشمی پرسؤال، بیصدا ماندهام. این خاموشی، انتخاب من نیست؛ نتیجه فضای سرکوبگریست که زن را […]
در دوم اسد، خیابانهای کابل نه شاهد پیشرفت، بلکه آغشته به خونِ جوانانی شد که آرمانشان، تنها یک واژه بود: عدالت. فاجعه جنبش روشنایی، یکی از هولناکترین قتلعامهای تاریخ مدنی افغانستان، یادآور روزیست که صدای اعتراض در میدان دهمزنگ با انفجار خفه شد. اما آن خونها، هرگز خشک نخواهند شد؛ چون روشنایی را نمیتوان با […]
جنبش شنبههای ارغوانی با استقبال از صدور حکم بازداشت رهبر و قاضیالقضات گروه طالبان توسط دیوان کیفری بینالمللی، خواستار اجرای قاطعانه این حکم و پاسخگویی ناقضان حقوق بشر در افغانستان شد. جنبش شنبههای ارغوانی در اعلامیهای اعلام کرد که صدور حکم بازداشت رهبر و قاضیالقضات گروه طالبان، اگرچه میتواند به عنوان «عدالت نمادین» در چارچوب […]
«جنبش شنبههای ارغوانی» در بیانیهای اعلام کرد که حذف نام سراجالدین حقانی از فهرست برنامه «پاداش برای عدالت» توسط دولت آمریکا، پیامدهای خطرناکی برای عدالت و حقوق بشر دارد. جنبش شنبههای ارغوانی در واکنش به حذف نام سراجالدین حقانی، رهبر شبکه حقانی، از فهرست برنامه «پاداش برای عدالت» توسط دولت ایالات متحده آمریکا، این اقدام […]
https://shorturl.fm/TwrHX
https://shorturl.fm/5vPCq
https://shorturl.fm/W2JbL
https://shorturl.fm/gLRJ0
https://shorturl.fm/8PXvF