تشدید تنش‌ها میان پاکستان و طالبان بر سر خط دیورند و ایده «پشتونستان بزرگ»

مواضع رسمی طالبان مبنی بر نفی خط دیورند و احیای ایده «پشتونستان بزرگ»، یک چالش ژئوپلیتیکی و تهدیدی مستقیم علیه تمامیت ارضی پاکستان است. این رویکرد، در شرایط فشار TTP و بحران داخلی، خطر فروپاشی ژئوپلیتیکی را افزایش داده و اسلام‌آباد را ملزم به اتخاذ یک سیاست بازدارندگی قاطع و هوشمندانه می‌کند.

تشدید مواضع رسمی مقامات طالبان در کابل مبنی بر عدم به رسمیت شناختن خط دیورند و احیای ایده تاریخی «پشتونستان بزرگ»، نگرانی‌های جدی را در مورد تمامیت ارضی و ثبات داخلی پاکستان برانگیخته است.

این رویکرد، روابط پرتنش دوجانبه را وارد فاز جدیدی از تقابل ژئوپلیتیکی کرده است؛ زیرا نفی یک‌جانبه مرز بین‌المللی شناخته‌شده توسط یک دولت همسایه، یک چالش مستقیم علیه حاکمیت ملی تلقی می‌شود. این موضوع نه تنها مناقشات تاریخی را دوباره فعال کرده، بلکه به یک مسئله امنیتی و ایدئولوژیک تبدیل شده که پتانسیل بی‌ثباتی در جنوب آسیا را افزایش می‌دهد.

ابعاد این تهدید در  یادداشت تحلیلی دکتر خالدین ضیایی، رئیس اندیشکده گفتمان تعلیمی ملت افغانستان، مورد بررسی قرار گرفته است.

دکتر ضیایی مطرح می‌کند که طرح مسئله «پشتونستان بزرگ»، که بخش‌های پشتون‌نشین پاکستان را در بر می‌گیرد، هدفی فراتر از منازعه مرزی دارد و در واقع یک اقدام سیاسی و ایدئولوژیک برای تحریک جریان‌های جدایی‌طلب داخلی در ایالت‌هایی مانند خیبرپختونخوا و بلوچستان است.

بر اساس این دیدگاه، در شرایطی که پاکستان با مشکلات اقتصادی و سیاسی داخلی دست و پنجه نرم می‌کند و همزمان با حملات مستمر تحریک طالبان پاکستان (TTP) روبه‌رو است، موضع طالبان می‌تواند یک پروژه «واگرایی ملی» را تقویت کند و امنیت داخلی پاکستان را در معرض خطر قرار دهد.

دکتر ضیایی همچنین چشم‌انداز امنیتی را تحلیل می‌کند و عنوان می‌کند که اظهارات تهاجمی برخی فرماندهان طالبان مبنی بر اقدام نظامی برای تصرف مناطق مورد مناقشه، چشم‌انداز افزایش درگیری‌های مرزی و فرسایش توان امنیتی پاکستان را پیش رو قرار می‌دهد.

وی بر این باور است که پاکستان برای مقابله با این تهدید چند بُعدی که در صورت عدم مهار می‌تواند به بحرانی با ابعاد تاریخی (مشابه فاجعه جدایی بنگلادش در ۱۹۷۱) منجر شود، نیازمند بازنگری در راهبرد خود است. راهکار پیشنهادی او اتخاذ یک سیاست بازدارندگی چندوجهی است که ابعاد نظامی، اطلاعاتی، دیپلماتیک و ایدئولوژیک را در بر گیرد تا از طریق آن، ضمن مهار نفوذ طالبان، از فروپاشی ژئوپلیتیکی جلوگیری شود.