نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
بسیاری از ما میدانیم که این عقاید غیرمنطقی هستند؛ اما همچنان از آنها پیروی میکنیم. چرا این کار را میکنیم؟ چگونه خرافات بر ذهن و روان ما اثر میگذارند؟ جین ریزن، استاد علوم رفتاری در دانشگاه شیکاگو و عضو انجمن روانشناسی آمریکا، با کمک فرآیند شناختی این مسئله را توضیح میدهد. به گفته او مغز […]
بسیاری از ما میدانیم که این عقاید غیرمنطقی هستند؛ اما همچنان از آنها پیروی میکنیم. چرا این کار را میکنیم؟ چگونه خرافات بر ذهن و روان ما اثر میگذارند؟
جین ریزن، استاد علوم رفتاری در دانشگاه شیکاگو و عضو انجمن روانشناسی آمریکا، با کمک فرآیند شناختی این مسئله را توضیح میدهد.
به گفته او مغز انسان میتواند با سرعتهای متفاوتی در مورد مسائل گوناگون فکر کند. زمانی که ذهن بهسرعت در مورد یک مسئله فکر میکند نمیتواند بهصورت منطقی آن را تجزیهوتحلیل کند. در این حالت اگر فرد در مقابل یک مسئله خرافاتی قرار گیرد مغز او سریعاً به آن واکنش نشان میدهد و ممکن است بر اساس آن باور غلط عمل کند.
باورهای خرافی اثرات متعددی بر روان افراد دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
وسواس فکری یا عملی
اختلال وسواسی-اجباری (OCD) نوعی اختلال روانی است که در آن فرد نیاز به انجام امور روزمره را بهطور مکرر احساس میکند یا افکار خاصی دارد که بهطور پیوسته به ذهن اون خطور میکند. در صورت بروز این اختلال، فرد قادر نیست که افکار یا فعالیتهایش را کنترل کند و گاهی آنقدر تکرار میشوند که زندگی روزمره او را تحت تأثیر قرار داده و در جریان زندگی شخصی، اجتماعی و کاری او اخلال ایجاد میکند.
پژوهشها نشان میدهد میان بروز وسواس با باورهای خرافی رابطه وجود دارد. برخی افراد که دارای باورهای خرافی هستند میتوانند به اختلال وسواسی-اجباری مبتلا شوند. آنها ممکن است بهصورت مکرر افکار خرافی را به ذهن آورند یا رفتارهای خرافی را تکرار کنند.
هرچند بهطور کامل مشخص نیست رابطه میان این دو چگونه شکل میگیرد؛ اما ازآنجا که محققان آیینهای خرافی را بهعنوان روشهای ناسازگارانه برای کنترل موقعیتهای نامشخص تعریف کردهاند، مسئله خرافات و وسواس با یکدیگر همپوشانی دارند.
استرس و اختلال اضطراب
رابطه میان باورهای خرافی با استرس و اختلال اضطراب دوگانه است. از یکسو برخی از معتقدان به باورهای خرافی گمان میکنند که کنترل بعضی از مسائل در دست آنها نیست و نیروهای جادویی زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. از سوی دیگر برخی از باورمندان گمان میکنند که اعتقاد به رفتارها و افکار خاص به آنها کمک میکند تا بر شرایط موجود مسلط شده و افسار زندگی خود را در دست گیرند.
تحقیقات نشان میدهد افرادی که در اغلب مواقع در حالت اول به سر میبرند بیشتر از ناباوران به مسائل خرافاتی دچار اضطراب و هراس میشوند و برعکس کسانی که گمان میکنند باورهای خرافیشان زندگی آنها را بهتر میکند کمتر دچار ترس و اضطراب میشوند.
این مسئله در کودکان مهمتر است؛ زیرا گفتن این مسئله به کودک که یک رفتار یا گفتار خاص سبب بروز اتفاقات نامطلوب خواهد شد وی را دچار استرس و اضطراب میکند که با افزایش سن کودک ممکن است بدتر شود.
اختلال بدگمانی
یکی دیگر از مشکلات باور به خرافه بروز اختلال بدگمانی (پارانویا) است. افراد مبتلا به این اختلال که به آنها پارانوئید گفته میشود معمولاً فکر میکنند که دیگران در تلاش برای آزار و اذیت یا توطئه علیه آنها هستند. این افراد ممکن است اطرافیان خود را به اتهامات غیرواقعی متهم کنند و اعتماد آنها به سایر انسانها سلب شود.
افراد مبتلا به پارانویا که اعتقادات خرافی نیز دارند همواره به دنبال آن هستند که دریابند اطرافیانشان برای ضربه زدن به آنها از چه روشهایی استفاده میکنند تا راههای مقابله با آن را فراگیرند. بروز یک اتفاق که از دید اغلب افراد جامعه یک حادثه است از دید این افراد توطئهای تلقی میشود که دشمنانشان با دسیسه آن را به انجام رساندهاند.
افسردگی و خودکشی
مطالعاتی که روی جوامع مختلف بخصوص جوامع آسیایی صورت گرفته نشان میدهد که میزان افسردگی و خودکشی در میان افرادی که به باورهای خرافی باور دارند بسیار بالاتر از ناباوران به این مسائل است.
افسردگی اختلالی است که دو مشخصه اصلی آن، داشتن حالت پریشانی در وضعیتها و موقعیتهای مختلف و عدم علاقهمندی به فعالیتهایی است که پیشتر برای فرد لذتبخش بوده است. افسردگی معمولاً همراه با علائمی مثل عدم اعتمادبهنفس، اختلالات خواب، اختلالات خوردن، خستگی، بیحالی و احساس درد بدون دلیل همراه است.
افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانی در میان مردم جهان است و در حالتهای شدید میتواند فرد را از کار انداخته و زندگی او را کاملاً مختل کند؛ به همین علت بر اساس برآوردهای سازمان جهانی بهداشت بهعنوان یکی از اشکال معلولیت دستهبندی میشود.
برخی باورهای خرافی به فرد القاء میکنند که تلاشهای او در زندگی بیهوده است؛ زیرا عوامل ماورایی زمام امور را در دست دارند. احساس ناتوانی در کنترل وضعیت زندگی میتواند سبب بروز افسردگی شود و اگر فرد مبتلا برای درمان خود اقدامی نکند، در معرض خطر خودکشی قرار میگیرد. بر اساس آمارهای موجود بیش از شصت درصد از کسانی که در اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند مبتلا به انواع گوناگون افسردگی هستند.
خرافات خطرناک در مقابل خرافات بیخطر
برخی از باورهای خرافی ممکن است تأثیری بر سلامت جسم و روان افراد نگذارد. بهعنوان مثال حمل یک نشانه در کیف پول برای جلوگیری از اتفاقات بد به اندازه برخی باورهای خرافی آسیبزا نیست؛ اما برخی خرافات میتواند نهتنها بر فرد بلکه بر زندگی دیگران اثرات مخربی بگذارد. بهعنوان مثال مردمان برخی قبایل بدوی آفریقایی معتقدند اگر با یک نوزاد رابطه جنسی برقرار کنند بدن آنها در مقابل عفونت مقاوم شده و در آینده به بیماری دچار نخواهند شد.
همچنین به نظر میرسد که باورهای خرافی تنها به افراد کمهوش یا کمسواد تعلق ندارد و افراد خردمند و با تحصیلات بالا نیز ممکن است در دام باورهای خرافی بیفتند.
به گفته منابع، جسد علیجان حسننژاد، آمر احصائیه ریاست احصائیه و معلومات گروه طالبان در ولایت دایکندی در حالی که به دار آویخته شده بود، از خانه شخصیاش پیدا شده است.
به گفته منابع محلی یک دختر ۱۸ ساله در ولایت بدخشان خودکشی کرده است.
جنبش همبستگی زنان افغانستان تایید کرد که یک عضو این گروه اعتراضی در ولایت کندز خودکشی کرده است.
به نظر نمیرسد که تنها یک دلیل برای خودکشی زنان در افغانستان وجود داشته باشد. دلایلی مانند مشکلات بهداشت روانی، خشونت خانگی، ازدواجهای اجباری و بسیاری از فشارهای اجتماعی دیگر موجب اقدام به خودکشی در زنان افغانستان میشود.
دیدگاه بسته شده است.