نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
گزارش اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد نشان میدهد که طالبان افغانستان همچنان به تحریک طالبان پاکستان (TTP) کمک مالی و لجستیکی میکنند. روزنامه «دان» در ۱۵ فبروری ۲۰۲۵ بر اساس گزارش سیوپنجم تیم تحلیلی و نظارتی شورای امنیت نوشت که طالبان ماهانه حدود سه میلیون افغانی (۴۳ هزار دالر) به خانواده نورولی مسعود، رهبر […]
گزارش اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد نشان میدهد که طالبان افغانستان همچنان به تحریک طالبان پاکستان (TTP) کمک مالی و لجستیکی میکنند.
روزنامه «دان» در ۱۵ فبروری ۲۰۲۵ بر اساس گزارش سیوپنجم تیم تحلیلی و نظارتی شورای امنیت نوشت که طالبان ماهانه حدود سه میلیون افغانی (۴۳ هزار دالر) به خانواده نورولی مسعود، رهبر تحریک طالبان پاکستان، میپردازند و برای این گروه پناهگاه، مراکز آموزشی و شبکههای جذب نیرو در ولایات شرقی افغانستان فراهم کردهاند (روزنامه دان، ۱۵ فبروری ۲۰۲۵؛ روزنامه نیوز اینترنشنال، ۱۵ فبروری ۲۰۲۵).
این مقاله تلاش میکند این پدیده را از منظر تاریخی، ایدئولوژیک، قومی و ژئوپلیتیکی بررسی کند و پیامدهای آن بر روابط پرتنش طالبان و پاکستان و نیز بر زندگی شهروندان افغانستان و امنیت منطقه تحلیل کند.
رابطه طالبان افغانستان با تحریک طالبان پاکستان سابقهای ریشهدار دارد. اگرچه اسلامآباد در دهههای گذشته یکی از حامیان اصلی طالبان بوده است، اکنون در وضعیتی قرار گرفته که طالبان افغانستان با حمایت مستقیم از TTP، تهدیدی علیه امنیت داخلی پاکستان ایجاد کردهاند. این وضعیت شکاف میان «حامی سابق» و «نیروی تحت حمایت» را به یکی از مهمترین مناقشات امنیتی جنوب آسیا تبدیل کرده است.
در سه دهه گذشته، شماری از مقامات بلندپایه پاکستان بارها به نقش کشورشان در حمایت از گروههای شورشی اعتراف کردهاند. پرویز مشرف، رئیسجمهور پیشین، اذعان کرده بود که پاکستان طالبان را در دهه ۱۹۹۰ به رسمیت شناخت و از آنها حمایت سیاسی و لجستیکی به عمل آورد (مصاحبه برنامه فرانتلاین، پیبیاس، با پرویز مشرف).
همچنین در اپریل ۲۰۲۵، خاجه محمد آصف، وزیر دفاع وقت پاکستان، در گفتوگویی با رسانهها تصریح کرد که کشورش «سه دهه کارهای کثیف» در حمایت از گروههای تروریستی از جمله طالبان انجام داده است (آمو تیوی، ۲۴ اپریل ۲۰۲۵؛ اسکاینیوز، اپریل ۲۰۲۵). این اعترافها نشان میدهد که سیاست اسلامآباد در پرورش گروههای جهادی اکنون به تهدیدی بازگشتی علیه خود آن تبدیل شده است.
تحریک طالبان پاکستان از بدو تشکیل، خود را تابع «امیرالمؤمنین» طالبان افغانستان دانسته است. رهبران TTP، از بیتالله محسود تا نورولی مسعود، مشروعیت دینی و سیاسی خود را ذیل رهبری طالبان افغانستان تعریف کردهاند (بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی، دسامبر ۲۰۲۱). این تبعیت نشاندهنده جایگاه فراملی طالبان افغانستان بهعنوان مرجع ایدئولوژیک جریانهای جهادی در منطقه است.
هر دو گروه در میان قبایل پشتون ریشه دارند. پیوندهای قبیلهای در مناطق مرزی مانند وزیرستان، کنر و ننگرهار زمینهساز جریان آزاد نیروی انسانی، منابع و تجربههای جنگی میان طالبان افغانستان و TTP بوده است. قومیت مشترک پشتون نهتنها بُعد فرهنگی این اتحاد را تقویت کرده، بلکه نقش مهمی در تداوم همکاریهای سازمانیافته ایفا میکند.
بر اساس گزارش سازمان ملل، طالبان افغانستان پناهگاهها و مراکز آموزشی برای TTP در ولایات کنر، خوست، پکتیکا و ننگرهار ایجاد کردهاند (روزنامه نیوز اینترنشنال، ۱۵ فبروری ۲۰۲۵). این مراکز به TTP اجازه دادهاند تا بیش از ۶۰۰ حمله در نیمه دوم ۲۰۲۴ علیه نیروهای پاکستانی انجام دهد. برای اسلامآباد، این وضعیت تهدیدی مستقیم علیه امنیت داخلی محسوب میشود و موجب تشدید تنشهای نظامی و دیپلماتیک با طالبان افغانستان شده است.
پیامدهای این همکاری اما فراتر از عرصه روابط طالبان و پاکستان است. برای شهروندان افغانستان، حضور و فعالیت آزادانه گروههای پاکستانی در خاک کشور به معنای تداوم ناامنی است.
مردم ولایات مرزی مانند کنر و ننگرهار بارها گزارش دادهاند که درگیریهای خونین میان نیروهای پاکستانی و شبهنظامیان TTP در خاک افغانستان صورت گرفته و غیرنظامیان را قربانی کرده است. علاوه بر این، اسکان خانوادههای جنگجویان پاکستانی در این مناطق فشار مضاعفی بر منابع محدود اقتصادی و اجتماعی وارد کرده و باعث افزایش تنشهای قومی و قبیلهای در سطح محلی شده است.
برای افغانستان بهطور کلان، حمایت از TTP موجب انزوای دیپلماتیک بیشتر طالبان در سطح بینالمللی میشود. طالبان در توافق دوحه متعهد شده بودند که از فعالیت گروههای تروریستی علیه کشورهای دیگر جلوگیری کنند، اما تداوم همکاری با TTP میتواند مشروعیت بینالمللی این گروه را بیش از پیش تضعیف کند و زمینه بازگشت تحریمهای شدیدتر اقتصادی و سیاسی را فراهم سازد.
در سطح منطقهای، پیوند طالبان و TTP امنیت پروژههای کلان را نیز تهدید میکند. پروژههایی چون «کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان» (CPEC) و طرحهای اتصال آسیای میانه به بندر گوادر میتوانند مستقیماً هدف حملات TTP قرار گیرند. این وضعیت نهتنها پاکستان و افغانستان، بلکه منافع چین، آسیای میانه و حتی ایران و هند را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. از این منظر، اتحاد طالبان ـ TTP یک تهدید فراملی است که فراتر از مرزهای دو کشور، امنیت منطقهای را متزلزل میسازد.
همچنین، رشد حملات TTP علیه پاکستان میتواند اسلامآباد را به اتخاذ سیاستهای تهاجمیتر علیه طالبان افغانستان سوق دهد. حملات هوایی یا عملیات مرزی پاکستان در خاک افغانستان، علاوه بر خسارت انسانی، سبب افزایش رنج و ناامنی برای شهروندان افغانستان خواهد شد و چرخهای تازه از خشونت و بیثباتی را رقم خواهد زد.
پیوند طالبان افغانستان و تحریک طالبان پاکستان بر ترکیبی از عوامل تاریخی، ایدئولوژیک، قومی و امنیتی استوار است. اعترافهای مقامات پیشین پاکستان به حمایت طولانیمدت از طالبان، امروز به شکلی معکوس خود را در قالب تهدیدی امنیتی علیه همان کشور نشان میدهد.
از سوی دیگر، پذیرش رهبری طالبان افغانستان توسط TTP و اشتراکات قومی پشتون، بنیانی برای اتحاد پایدار دو گروه فراهم کرده است. این اتحاد اکنون نهفقط به یک مشکل مرزی، بلکه به بحرانی ژئوپلیتیکی بدل شده که میتواند کل منطقه جنوب آسیا را با بیثباتی مواجه کند.
پیامدهای مستقیم این همکاری برای افغانستان نیز بسیار جدی است: شهروندان مناطق مرزی در معرض خشونت، جابجایی اجباری و فشارهای اقتصادی قرار گرفتهاند.
در سطح کلان، انزوای بینالمللی طالبان و تضعیف موقعیت دیپلماتیک آنان یکی از نتایج اجتنابناپذیر این سیاست است. در سطح منطقهای نیز، امنیت پروژههای اقتصادی و تجاری در معرض خطر قرار گرفته و بازیگران مهمی چون چین، هند و ایران را نیز نگران کرده است.
بنابراین، اتحاد طالبان افغانستان و تحریک طالبان پاکستان بیش از یک همکاری ایدئولوژیک یا قومی است؛ این اتحاد امروز به معمای امنیتی بزرگی بدل شده که سرنوشت روابط طالبان و پاکستان را تعیین میکند و آینده ثبات منطقه را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
پرسش کلیدی این است که آیا طالبان حاضر خواهند شد در برابر فشارهای بینالمللی و منطقهای از حمایت TTP دست بکشند، یا آنکه ایدئولوژی مشترک و پیوندهای تاریخی، همچنان آنان را در مسیر تقابل با پاکستان و بیثباتسازی منطقه نگاه خواهد داشت؟
شریف با اشاره به افزایش حملات فرامرزی از خاک افغانستان، تأکید کرد که در صورت ادامه حمایت طالبان از گروههای تروریستی، اسلامآباد هیچگونه تعامل سیاسی، امنیتی یا اقتصادی با طالبان نخواهد داشت. او همچنین برخی شهروندان افغانستانی را در حملات اخیر دخیل دانست و بر اخراج مهاجران غیرمجاز افغانستانی از خاک پاکستان تأکید کرد. به […]
اسحاق دار، وزیر خارجه و معاون صدر اعظم پاکستان، در واکنش به حملات اخیر در خاک افغانستان، از طالبان خواست تا یا مانع فعالیتهای تحریک طالبان پاکستان در افغانستان شوند یا اعضای این گروه را به اسلامآباد تحویل دهند. این درخواست در پی افزایش تنشها میان طرفین و حملات هواپیماهای بیسرنشین در ننگرهار و خوست مطرح شده است.
منابع امنیتی گزارش دادهاند که طالبان روز شنبه اول سنبله، اجساد ۵۰ جنگجوی افغانستانی وابسته به تحریک طالبان پاکستانی را به شفاخانه مرکزی ولایت پکتیکا منتقل کردهاند. این افراد پیشتر در درگیری با ارتش پاکستان در منطقه سمبازه بلوچستان، در نزدیکی مرز افغانستان، کشته شده بودند.
در پی کشته شدن ۵۰ جنگجوی افغانستانی عضو تحریک طالبان پاکستانی (TTP) در درگیری با ارتش پاکستان، طالبان اجساد آنان را به افغانستان منتقل میکند؛ اقدامی که بار دیگر نگاهها را به نقش طالبان در تحولات امنیتی منطقه و اختلافنظرهای هند و روسیه درباره آینده افغانستان جلب کرده است.
دیدگاه بسته شده است.