افول تجارت افغانستان-پاکستان: مرزهای ناپایدار، آینده نامعلوم

ناپایداری‌های ژئوپلیتیکی و به تبع آن، بسته‌شدن مکرر و غیرقابل پیش‌بینی مرزهای حیاتی تورخم و چمن، زخم عمیقی بر پیکره روابط تجاری دیرینه میان افغانستان تحت کنترل طالبان و پاکستان وارد کرده است. این وضعیت، که از تنش‌های فزاینده سیاسی و امنیتی بین طالبان و دولت پاکستان نشأت می‌گیرد، به یک کاهش خیره‌کننده در حجم […]

ناپایداری‌های ژئوپلیتیکی و به تبع آن، بسته‌شدن مکرر و غیرقابل پیش‌بینی مرزهای حیاتی تورخم و چمن، زخم عمیقی بر پیکره روابط تجاری دیرینه میان افغانستان تحت کنترل طالبان و پاکستان وارد کرده است.

این وضعیت، که از تنش‌های فزاینده سیاسی و امنیتی بین طالبان و دولت پاکستان نشأت می‌گیرد، به یک کاهش خیره‌کننده در حجم تجارت سالانه از ۲.۵ میلیارد دلار به تنها یک میلیارد دلار انجامیده است. این افول نه تنها اقتصاد دو طرف را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه بازتاب‌دهنده پیچیدگی‌های عمیق‌تر در روابط منطقه‌ای و چالش‌های حکمرانی است.

تورخم، فراتر از یک گذرگاه مرزی، نمادی از پیوندهای تاریخی، فرهنگی و اقتصادی میان افغانستان و پاکستان است. این مرز در ولایت ننگرهار افغانستان و خیبر پختونخوا پاکستان قرار دارد و به دلیل قرار گرفتن بر مسیر شاهراه اصلی کابل به پیشاور، از دیرباز شریان حیاتی تجارت و ترانزیت بوده است؛ نه تنها برای افغانستان و پاکستان، بلکه به عنوان دروازه‌ای استراتژیک برای اتصال آسیای میانه به بازارهای جنوب آسیا و بالعکس. اهمیت این مرز در طول تاریخ، از جمله در دوران مسیرهای تجاری باستانی و سپس در دوره معاصر به عنوان گذرگاه اصلی پناهندگان و مبادلات کالا، همواره آن را در کانون توجهات سیاسی و امنیتی قرار داده است.

چمن نیز به همان اندازه حائز اهمیت است. این گذرگاه در ولایت قندهار افغانستان و بلوچستان پاکستان واقع شده و به دلیل اتصال به شبکه ریلی پاکستان و نزدیکی به بندر کراچی، نقش کلیدی در واردات کالاهای اساسی و صادرات محصولات کشاورزی افغانستان ایفا می‌کند. این مرز، دروازه‌ای برای دسترسی افغانستان به آب‌های آزاد و بازارهای جهانی است. پیشینه روابط از طریق این دو مرز به دهه‌ها قبل بازمی‌گردد و همواره با فراز و نشیب‌های سیاسی، امنیتی و حتی قومی و قبیله‌ای همراه بوده است. بسته‌شدن این مرزها نه تنها به تجارت رسمی آسیب می‌زند، بلکه بر اقتصاد غیررسمی و معیشت صدها هزار نفر از ساکنان مرزی که به فعالیت‌های تجاری خرد وابسته هستند نیز تأثیر مخربی دارد.

در دوران جمهوری اسلامی افغانستان و حتی پیش از آن، حجم مبادلات تجاری بین افغانستان و پاکستان به طور سنتی و بر اساس واقعیت‌های جغرافیایی و تاریخی، بسیار بالا بوده است. در برخی مقاطع، حجم تجارت سالانه به ۲.۵ میلیارد دلار می‌رسید که نشان‌دهنده یک همزیستی اقتصادی فعال و پتانسیل بالای همکاری منطقه‌ای بود. این حجم بالا، حاصل فعالیت‌های گسترده تجاری، ترانزیتی و حتی سرمایه‌گذاری‌های مشترک بود که از طریق همین مرزهای تورخم و چمن صورت می‌گرفت و به طور طبیعی، هزاران فرصت شغلی و منبع درآمد برای مردم دو طرف فراهم می‌کرد.

اما با سقوط دولت جمهوری و روی کار آمدن طالبان در اوت ۲۰۲۱، روابط سیاسی بین طالبان و اسلام‌آباد وارد فاز جدیدی از تنش و بی‌اعتمادی شد که به طور مستقیم بر مبادلات تجاری سایه افکند. ناپایداری‌های امنیتی فزاینده، مسائل مربوط به مدیریت مرزها و اتهامات متقابل در خصوص پناه دادن به گروه‌های تروریستی و یا تسهیل عبور و مرور آنها، منجر به بسته‌شدن مکرر و طولانی‌مدت این گذرگاه‌های حیاتی شده است.

نقش مستقیم طالبان در کاهش این مبادلات از چندین جنبه آشکار است. تصمیمات یکجانبه طالبان در بستن مرزها به دلیل اختلافات سیاسی یا امنیتی، شوک ناگهانی به زنجیره‌های تأمین وارد کرده و ضررهای هنگفتی به تجار تحمیل کرده است. همچنین، گزارش‌هایی از وضع تعرفه‌های جدید یا تغییرات ناگهانی در قوانین گمرکی و تجاری توسط طالبان وجود دارد که پیش‌بینی‌پذیری تجارت را به شدت کاهش داده و هزینه‌ها را برای تجار پاکستانی افزایش داده است.

علاوه بر این، تجار پاکستانی و افغانستانی از عدم تسهیلات کافی در مرزها، بوروکراسی پیچیده و کندی فرآیندهای گمرکی شکایت دارند که این مسائل نیز به افزایش زمان و هزینه حمل‌ونقل کالاها منجر می‌شود. با وجود ادعاهای طالبان مبنی بر تأمین امنیت داخلی، وجود ناامنی‌های پراکنده، اخاذی‌ها و مشکلاتی از این دست در مسیرهای ترانزیتی افغانستان، ریسک تجار را افزایش داده و آنان را از ورود به این مسیرها دلسرد کرده است.

گزارش‌های اخیر رسانه‌های پاکستانی به وضوح نشان می‌دهد که این روند نزولی به خصوص در حوزه تجارت ترانزیتی به شکل چشمگیری مشهود است. آمارها حاکی از کاهش ۶۶ درصدی تجارت ترانزیتی میان افغانستان تحت کنترل طالبان و پاکستان در بازه زمانی ژوئیه ۲۰۲۴ تا فوریه ۲۰۲۵ است که حجم آن را به ۷۵۴ میلیون دلار رسانده است. این ارقام نه تنها از کاهش کلی تجارت حکایت دارند، بلکه آسیب‌پذیری شدید زیرساخت‌های تجاری منطقه‌ای را نیز برجسته می‌کنند و نشان می‌دهند که چگونه روابط سیاسی متشنج می‌تواند بر شریان‌های اقتصادی تأثیر مستقیم بگذارد.

تجارت دوجانبه نیز از این وضعیت در امان نمانده است. واردات افغانستان از پاکستان ۶۷ درصد و صادرات افغانستان نیز ۴۶ درصد کاهش یافته است. این افت شدید، نشان‌دهنده آن است که هم تولیدکنندگان و صادرکنندگان افغانستانی و هم شرکت‌های پاکستانی که به بازار افغانستان وابسته بوده‌اند، متحمل ضررهای سنگینی شده‌اند. این امر به از دست رفتن فرصت‌های شغلی، کاهش درآمد و تشدید بحران‌های اقتصادی و معیشتی در هر دو کشور می‌انجامد.

کاهش چشمگیر حجم تجارت میان افغانستان تحت کنترل طالبان و پاکستان، فراتر از آمار و ارقام، دارای ابعاد پنهانی است که کمتر به آن پرداخته می‌شود. این ابعاد شامل رشد تجارت غیررسمی و قاچاق است. با بسته‌شدن مرزهای رسمی و افزایش بوروکراسی، انتظار می‌رود که حجم تجارت غیررسمی و قاچاق در مرزهای طولانی و صعب‌العبور بین دو کشور افزایش یابد. این امر نه تنها افغانستان و پاکستان را از درآمدهای گمرکی محروم می‌کند، بلکه فساد را تشدید کرده و به فعالیت‌های مجرمانه دامن می‌زند.

همچنین، این وضعیت می‌تواند منجر به تغییر مسیرهای تجاری منطقه‌ای شود. تجار افغانستانی و پاکستانی ممکن است به دنبال یافتن مسیرهای جایگزین برای مبادلات خود باشند. این امر می‌تواند به تقویت روابط تجاری افغانستان با کشورهای آسیای میانه، ایران یا حتی چین منجر شود و سهم پاکستان را در تجارت ترانزیتی منطقه کاهش دهد.

تأثیر دیگر، بر روابط انسانی است. بسته شدن مرزها و کاهش مبادلات، بر ارتباطات مردمی دو سوی مرز، از جمله دیدارهای خانوادگی و تبادلات فرهنگی، نیز تأثیر منفی می‌گذارد و به دور شدن دو جامعه از یکدیگر منجر می‌شود. برخی تحلیلگران بر این باورند که بستن مرزها و ایجاد محدودیت‌های تجاری، گاهی به عنوان یک اهرم فشار اقتصادی برای دستیابی به اهداف سیاسی یا امنیتی خاص استفاده می‌شود. این تاکتیک، اگرچه ممکن است در کوتاه‌مدت منافعی داشته باشد، اما در بلندمدت به روابط دوجانبه آسیب جدی می‌رساند.

با توجه به روند کنونی و تداوم تنش‌ها بین طالبان و دولت پاکستان، پیش‌بینی می‌شود که حجم مبادلات تجاری بین دو طرف در آینده نزدیک نیز با چالش‌های جدی مواجه باشد. در صورت عدم یافتن راه‌حل‌های پایدار و دیپلماتیک برای مدیریت مرزها و کاهش اختلافات سیاسی، تداوم کاهش حجم تجارت دور از انتظار نیست.

این امر می‌تواند منجر به تغییر دائم مسیرهای تجاری افغانستان به سمت کشورهای دیگر منطقه و همچنین جستجوی بازارهای جدید توسط تجار پاکستانی شود. بدون یک چارچوب همکاری مؤثر، قابل اعتماد و پیش‌بینی‌پذیر، چشم‌انداز بازگشت به حجم تجاری گذشته بسیار دشوار به نظر می‌رسد و هر دو طرف متحمل ضررهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی خواهند شد.

کاهش چشمگیر حجم تجارت میان افغانستان تحت کنترل طالبان و پاکستان، تنها یک آمار اقتصادی نیست، بلکه بازتابی از پیچیدگی‌های ژئوپلیتیکی، عدم اعتماد سیاسی و چالش‌های امنیتی است که منطقه را درگیر کرده است. برای احیای حجم تجارت و بهره‌مندی از پتانسیل‌های عظیم موجود، ضروری است که طالبان و دولت پاکستان به راهکارهای پایدار برای مدیریت مرزها و کاهش تنش‌های سیاسی دست یابند. این امر نیازمند مذاکرات سازنده، تعهد هر دو طرف به ایجاد محیطی باثبات و قابل پیش‌بینی برای تجارت، و درک مشترک از منافع بلندمدت منطقه‌ای است.

  • بلخی