نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
حنا ربانی، اولین مقام پاکستانی نیست که به افغانستان تحتکنترل طالبان میرود؛ این گروه سال پیش میزبان مقامی بالاتر از خانم ربانی بود، یعنی وزیر خارجه پاکستان و پیش از آن، سفر سه روزه رئیس آیاسآی به کابل که به باور ناظران، به تشکیل کابینه طالبان انجامید.
پاکستان متحد اصلی گروه طالبان است، در مجامع بینالمللی برای این گروه لابی میکند و هرچند حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته، اما سیاستهای سختگیرانه و زنستیزانه این گروه را به نام اسلام و سنتهای قبیلهای توجیه میکند.
مقامها و دیپلماتهای زن کشورهای غربی در سفر به کابل، موهای سر خود را میپوشانند و لباسهای تاریک و گشادی میپوشند که نشان دهد حساسیتهای رهبران سنتگرای طالبان را درک میکنند. حنا ربانی از جنس آن مقامها نیست.
خانم ربانی مسلمان است و از کشور زادگاه گروه طالبان میآید. او برخلاف دیپلماتهای زن غربی، مجبور نیست در ظاهر و رفتار خود تغییری مطابق میل طالبان وارد کند.
مقامهای ارشد طالبان دست به سینه به استقبال او به میدان هوایی کابل میروند. حنا ربانی مشکلی با دست دادن با مردان ندارد، اما مردان طالب که به استقبال او آمدهاند، با مردان همراه معاون وزیر خارجه طالبان دست میدهند، ولی خانم ربانی را دست به سینه و با اندکی تعظیم خوشآمد میگویند.
این زن حامی گروهی است که زنان را پوشیده در نقاب میخواهد و به آنها اجازه نمیدهد بدون همراهی مردی که محرم شرعی خوانده میشود، از محل زندگی خود دور شوند.
اما به باور بسیاری در افغانستان، پاکستان این محدودیتها را فقط برای افغانستان میخواهد، همانگونه که برای طالبان مهم نیست آیا حنا ربانی هم با محرم شرعی به کابل آمده است یا نه؟
عفو بینالملل اعلام کرد سیاستهای طالبان، زندگی زنان و دختران افغانستان را به یک «کابوس غیرقابلتحمل» تبدیل کرده و حقوق انسانی آنان را سیستماتیک نقض میکند. این سازمان سکوت جهانی را «همدستی» خواند و خواستار فشار بینالمللی برای بازگشت زنان به حیات عمومی، کار و دسترسی به خدمات بهداشتی شد.
با بازگشت طالبان و سکوت جهانی، زنان افغانستان از آموزش، اشتغال، درمان و حضور اجتماعی محروم شدند. اجباری شدن برقع در هرات، نماد تازهای از حذف نظاممند زنان است. در حکومت پیشین، زنان در سیاست، دادگستری و رسانه نقش فعال داشتند؛ اکنون قربانیان خاموش معاملههای سیاسی بیپاسخاند.
خیابانهای کابل، پس از چهار سال سلطه طالبان و سرکوب مداوم زنان، شاهد یک «انقلاب شادمانی» بود. هزاران زن و مرد در استقبال از قهرمانان فوتسال، قوانین سختگیرانه تفکیک جنسیتی را به چالش کشیدند و با حضور مختلط و پایکوبی، اراده جمعی برای آزادیهای سلبشده را فریاد زدند.
در حالی که جاپان نخستوزیر زن انتخاب میکند، میلیونها دختر در افغانستان حتی از حق رفتن به مکتب محروماند. این تضاد، شکاف دردناکی میان پیشرفت و عقبماندگی در آسیا را نشان میدهد. سکوت کشورهای همسایه و بیعملی جهانی، طالبان را جسورتر کرده و زنان کشور را به قربانیان سیاستهای افراطی بدل ساخته است.
دیدگاه بسته شده است.