نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
حلب، دومین شهر بزرگ سوریه، به دست گروههای مسلح مخالف دولت، به ویژه هیئت تحریر الشام (HTS) به رهبری ابومحمد الجولانی، سقوط کرد. این گروه تروریستی که ریشههای آن به القاعده بازمیگردد، با بهرهگیری از آشوبهای منطقهای و حمایتهای خارجی، توانست بر بخش عمدهای از این شهر استراتژیک مسلط شود. ابومحمد الجولانی، این چهره کلیدی […]
حلب، دومین شهر بزرگ سوریه، به دست گروههای مسلح مخالف دولت، به ویژه هیئت تحریر الشام (HTS) به رهبری ابومحمد الجولانی، سقوط کرد. این گروه تروریستی که ریشههای آن به القاعده بازمیگردد، با بهرهگیری از آشوبهای منطقهای و حمایتهای خارجی، توانست بر بخش عمدهای از این شهر استراتژیک مسلط شود.
ابومحمد الجولانی، این چهره کلیدی جهادگرایی سوری، مسیر پرفراز و نشیبی را پیموده است. از پیوستن به گروههای افراطی در عراق در دوران صدام حسین تا رهبری یکی از قدرتمندترین گروههای تروریستی در سوریه. او در زندان بوکا با ابوبکر البغدادی، بنیانگذار داعش، همبندی بود و این آشنایی، مسیر آینده او را رقم زد. با حمایت البغدادی، جولانی توانست جبهه النصره را تاسیس کند و به یکی از بازوهای قدرتمند داعش در سوریه تبدیل شود.
با حمایتهای همهجانبه ابوبکر البغدادی، ابومحمد الجولانی موفق به تاسیس جبهه النصره شد. این گروه به سرعت به یکی از قدرتمندترین و خونریزترین گروههای تروریستی در سوریه تبدیل شد و بسیاری از جنگجویان خارجی را به سوی خود جذب کرد. جبهه النصره با اجرای اولین عملیاتهای انتحاری گسترده در سوریه، ابعاد جدیدی به جنگ داخلی این کشور بخشید. موفقیتهای چشمگیر جبهه النصره، طمع ابوبکر البغدادی را برانگیخت. او تلاش کرد تا جولانی و نیروهایش را تحت کنترل مستقیم خود درآورد و آنها را مجبور به بیعت مجدد با دولت اسلامی عراق و شام کند. با این حال، جولانی که از حمایت گسترده در سوریه برخوردار بود و به قدرت خود اطمینان داشت، این درخواست را رد کرد.
در واکنش به این مخالفت، البغدادی در آوریل ۲۰۱۳، به طور رسمی انحلال جبهه النصره را اعلام کرد و ادعا کرد که این گروه بخشی از داعش است. الجولانی نیز در مقابل، از داعش جدا شد و بیعت خود را با ایمن الظواهری، رهبر القاعده، تجدید کرد. این جدایی به دلیل اختلافات ایدئولوژیک و رقابت بر سر قدرت بین دو گروه بود.
الظواهری که به دنبال حفظ وحدت در میان گروههای جهادی بود، تلاش کرد تا اختلافات بین القاعده و داعش را حل کند. او ضمن تأیید جدایی جبهه النصره از داعش، از البغدادی خواست تا به مرزهای بینالمللی احترام بگذارد. اما البغدادی که به دنبال ایجاد یک خلافت جهانی بود، این پیشنهاد را رد کرد.
داعش نیز در نشریه خود، الجولانی را به حسادت و ارتداد متهم کرد و او را از اسلام خارج دانست. این جدایی، به شکاف عمیقی در میان گروههای جهادی منجر شد و به رقابت شدید بین داعش و جبهه النصره در سوریه انجامید.
جبهه النصره، به عنوان یکی از بازیگران اصلی جنگ سوریه، روابط پیچیدهای با دیگر گروههای معارض و قدرتهای منطقهای برقرار کرد. این گروه نه تنها با گروههای تحت حمایت ترکیه مانند احرار الشام همکاری نزدیک داشت، بلکه شواهدی از ارتباط آن با سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل نیز وجود دارد. همچنین، ائتلاف با برخی گروههای سکولار سوری مانند جبهه ملی و ارتش آزاد سوریه، به جبهه النصره امکان داد تا در برابر داعش مقاومت کند.
با افزایش قدرت و نفوذ جبهه النصره، ابومحمد الجولانی تصمیم گرفت تا با تغییر نام گروه به «جبهه فتح الشام»، چهره جدیدی از این گروه ارائه دهد و از القاعده فاصله بگیرد. این اقدام نشان از جاهطلبیهای شخصی الجولانی و تلاش او برای کسب مشروعیت بیشتر در عرصه بینالمللی داشت.
با این حال، تغییر نام نتوانست ماهیت تروریستی این گروه را تغییر دهد. آمریکا و روسیه همچنان جبهه فتح الشام را یک گروه تروریستی میدانستند و از اقدامات آن به شدت انتقاد میکردند. اما با وجود این، برخی از کشورهای منطقهای از این گروه حمایت میکردند و از آن به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود در سوریه استفاده میکردند.
در سالهای اخیر، با تغییر شرایط منطقهای و بینالمللی، نقش جبهه فتح الشام نیز دچار تحولات اساسی شده است. با مرگ رهبران اصلی القاعده و داعش و درگیر شدن روسیه در جنگ اوکراین، توازن قوا در منطقه تغییر کرده است. در این شرایط، جبهه فتح الشام با چالشهای جدیدی روبرو است و باید خود را با شرایط جدید وفق دهد.
طالبان و داعش با شعار شریعت و عدالت ظهور کردند، اما نتیجه کارشان چیزی جز خشونت، سرکوب و بهرهبرداری ابزاری از دین نبود. هر دو گروه در جامعهای سنتی و کمسواد رشد کردند، با حمایت بیرونی قدرت گرفتند و شریعت را وسیلهای برای رسیدن به سلطه ساختند. عدالت و انسانیت غایب ماند و افغانستان بهای سنگین این دو روی یک سکه را پرداخت.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، در دیدار با شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، در باکو بر لزوم حفظ آتشبس میان پاکستان و گروه طالبان تأکید کرد. این دیدار در پی شکست دور سوم مذاکرات میان دو طرف در استانبول و ابراز اتهامات متقابل برگزار شد. ترکیه خواستار ثبات دائمی در منطقه شده، در حالی که کارشناسان تنشها را نتیجه سیاستهای گذشته اسلامآباد میدانند.
دکتر خالدین ضیایی، رئیس اندیشکده تعلیمی ملت افغانستان، در یادداشتی تازه هشدار داده که تنش میان طالبان و پاکستان به مرز جنگی برای بقا رسیده است.
در حالیکه از تنشهای مرزی و حملههای متقابل میان طالبان و پاکستان مدت زیادی نمیگذرد، نمایندگان دو طرف در ترکیه سرگرم گفتوگو هستند. طالبان از اعلام نتیجه خودداری میکند و میگوید هنوز زود است قضاوت شود. این نشستها در فضایی از بیاعتمادی و رقابت امنیتی جریان دارد و پیامدهایش میتواند بر سرنوشت مردم افغانستان سنگین باشد.
دیدگاه بسته شده است.