نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
انتخابات یکی از مهمترین شاخصههای نظامهای مردمسالار و دموکراتیک است. در این روند ملی همه اقشار مختلف جامعه صرف نظر از جنسیت، وضعیت اجتماعی، مذهب و … برای تعیین سرنوشت خود شرکت میکنند. هرچند در افغانستان، انتخابات مقولهای جدید و مدرن به نظر میرسد و مردم افغانستان پس از فروپاشی رژیم طالبان آن را تجربه […]
انتخابات یکی از مهمترین شاخصههای نظامهای مردمسالار و دموکراتیک است. در این روند ملی همه اقشار مختلف جامعه صرف نظر از جنسیت، وضعیت اجتماعی، مذهب و … برای تعیین سرنوشت خود شرکت میکنند.
هرچند در افغانستان، انتخابات مقولهای جدید و مدرن به نظر میرسد و مردم افغانستان پس از فروپاشی رژیم طالبان آن را تجربه کردند؛ اما با آنهم شور، اشتیاق و انگیزه آنان برای حضور در انتخابات با وجود چالشها و مشکلات فراروی آن، وصفناشدنی است.
زنان در جامعه سنتی افغانستان همواره در پستوی خانهها بودهاند. حضور آنان در عرصههای اجتماعی و گامنهادن به خارج از خانه به عنوان گناهی بزرگ شمرده میشده است. جامعه افغانستانی همواره رنگوبوی کاملاً مردانه داشته است. در قرن اخیر، کمتر زنی را میتوان یافته که توانسته باشد با توان خود به عرصههای مختلف گام نهاده باشد، البته زنان معدودی در کابل توانستهاند نامی از خود برجای بگذارند.
هرچند با ایجاد تغییرات بنیادین در نوع نظام و قانون اساسی مبتنی بر دموکراسی با آنهم آنگونه که شایسته است زنان نتوانستند از جایگاه شایسته و بایسته خود در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برخوردار شوند. شاید یکی از علتهای اصلی آن ذهنیت زنستیزانه جامعه مردسالار افغانستان باشد که فراتر از آنچه اکنون دنیای مدرن از جامعه افغانستانی متوقع است، زن به عنوان بخشی از هویت مرد باقی مانده است تا با ارضای خواهشات و غرایض نفسانی مردان و تولید نسل از سراپرده خانه نبراید و به عنوان بخشی از زندگی و هویت محرمانه مرد به حساب آید.
در یکی دو دهه اخیر با مطرح شدن و اهمیت یافتن مفاهیم جدیدی چون «حقوق بشر» و «حقوق زنان» توجه نهادهای دولتی و سازمانهای حامی حقوق بشر به این قشر به حاشیهرانده شده در افغانستان جلب شده است. افزون بر تشکیلات «وزرات امور زنان» دادگاههای ویژه برای رسیدگی به امور قضایی مرتبط به زنان و تشکیل بخش جندر/ جنسیت در وزارتخانههای مختلف کوششی هرچند بیتأثیر اما شکلی توسط حکومت افغانستان برای حمایت از حقوق زنان در کشور صورت گرفته است. اقدامی که تأثیر آنچنانی در بهبود شرایط زندگی زنان و از میان برداشتن محدودیتهای سنتی، عرفی و قانونی در فراروی حرکت رو به جلو آنان در جامعه نداشته است؛ اما دستکم توانسته است انرژیبخش زنان و دختران جوانی باشد که انگیزه حضور موثر، آنهم دوشادوش مردان در عرصههای مختلف را در سر میپرورانند.
اما با همه آنچه که میتوان آن را به عنوان سدی در مقابل زنان و دختران افغانستان برای قد برافراشتن و عرض اندام در اداره جامعه به حساب آورد، بازهم روزنهها و کورسوهای کوچک اما تأثیرگذاری در فراروی آنان وجود دارد؛ روزنهها و فرصتهایی که زنان میتوانند با استفاده از آن، زمینه را برای حضور مثمرثمرتر خود در آینده سیاسی کشور مساعد کنند.
هرچند مبارزه با خرافات، زنستیزی و نگاهی مبتنی بر ارزشهای سنتی و قبیلهای به زن در جامعه مردسالار و سنتی افغانستان، نیازمند زمانی طولانی و کار مشترک نهادهای مختلف سیاسی و اجتماعی است؛ اما ابزارهایی همچون «آموزش» و «انتخابات» صرفنظر از تلاش دیگران در تحقق خواستها و حقوق زنان در جامعه، میتواند از گزینههای تأثیرگذار و مفید در فراروی زنان باشد. قطعاً زنانی آموزشدیده، باسواد، آگاه و خردمند خود با همت و اندوختههای معنوی خود میتوانند جایگاه حقیقی خود را در اداره جامعه و رهانیدن از سنتها و نگرشهای به شدت زنستیزانه و قبیلهای بازیابند.
از میان دو فاکتور یادشده، «انتخابات» گزینهای سهلالوصولتر و دمدستتر است؛ زیرا با این ابزاری که دنیای مدرن به برکت حضور و توجه جامعه جهانی در کشور پیش روی زنان افغانستانی نهاده است آنان میتوانند صرفنظر از میزان سواد، قومیت، زبان، مذهب و میزان سواد خود با گزینش مبتنی بر خرد و تعقل و فراتر از معیارهای گزینشهای قبیلهای که در انتخاباتهای مختلف تجربه شده است، مسیر را برای آینده بهتر زنان افغانستان بگشایند.
معمولاً با آغاز زدوبندها و بدهبستانهای انتخاباتی، نامزدان و تیمهای انتخاباتی بر اساس سنت معمول در افغانستان با وعده و عیدههای بسیار دست یاری به سوی گروههای قومی و دستهجات اجتماعی دراز میکنند؛ اما باوجود اینکه زنان افغانستان بخشی از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند، هرگز به آنان به عنوان نیرویی تأثیرگذار و تعیینکننده در انتخاباتهای مختلف نگریسته نشده است. شاید این موضوع به علت منفعل بودن آنان و عدم انسجام زنان افغانستان در سطح ملی باشد. اما هرگز نمیتوان نقش و تأثیرگذاری آنان را در پیروزی و یا عدم پیروزی تیمهای انتخاباتی نادیده گرفت.
انتخابات برای زنان افغانستان فرصت گرانبهایی است که میبایستی آنان برای خواستهای سیاسی و تغییر وضعیت عمومیشان و اشتراکشان در تصمیمگیریهای کلان سیاسی، از آن بهره برند. زنان فعال و مدافع خواستهای اجتماعی و سیاسی زنان، باید اهمیت و نقش برازنده و فعال زنان را در نتیجه انتخابات دریابند. نباید از حضور و شرکت گسترده زنان در انتخابات، سوء استفاده شود؛ بلکه آنان باید با آزادی کامل به نامزد منتخب خود رأی دهند.
نهادهای مدافع حقوق زنان باید درباره طرح مشکلات زنان و به حاشیه کشاندن نقش آنان در مسایل اجتماعی و بهخصوص انتخابات، حساس باشند. لازم است برنامههای آگاهیدهی را برای زنان داشته باشند تا از طرفی آنان اهمیت سهمگیریشان را در روند انتخابات خوب تشخیص دهند و از جانب دیگر، ناهنجاریهایی را که باعث میشوند از رای زنان سوء استفاده شود، معرفی کرده و با ارگانهای مسئول انتخابات مطرح کنند تا از رای زنان از طرف مردان بهرهبرداری نادرست صورت نگیرد.
در حالی که رژیم طالبان با سرکوب بیامان زنان و دختران افغانستان، تلاش میکند صدای آنها را خاموش کند، فعالان حقوق زن این کشور همچنان با قدرت به مبارزه ادامه میدهند. ژولیا پارسی و نیلا ابراهیمی، دو چهره شاخص این مبارزه، با کسب جوایز معتبر بینالمللی، به نماد مقاومت زنان افغانستان در برابر ظلم و […]
یکی از ویژگیهای مبارزات انتخاباتی امریکا به جز حضور صاحبان صنعت و فنآوری و ورزشکاران، نقش پررنگ چهرههای رسانهای شامل مجریها، کمدینها به ویژه پادکسترها با گرایش ساختارشکنانه و گاهی افراطی بود که نشاندهنده تحولی چشمگیر در نقش گروههای اثرگذار بر اجتماع است ترامپ در سخنرانی پیروزی خود از شش چهره شاخص تیمش نام برد […]
زن تایمز در گزارشی افشا کرد که برخلاف ادعای طالبان، علت مرگ حورا سادات، یوتیوبر زن مسمومیت نبوده است. نویسندگان این گزارش به نقل از منابع خود میگویند که او سال گذشته بهعلت شکنجه در بازداشت طالبان کشته شده است.
شماری از فعالان زن افغانستانی برای تدوین یک برنامه مشترک در لندن گردهم آمدند. آنها در نشست چهار روزه درباره ترسیم نقشه راه برای عبور از وضعیت کنونی زنان در افغانستان، گفتوگو خواهند کرد.
دیدگاه بسته شده است.