نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
دکتر خالدین ضیایی در یادداشتی تحلیلی با عنوان «طالبان و پاکستان؛ جنگی برای بقا، نه برای صلح» نوشته است که روابط دو طرف به مرحلهای رسیده که در آن، مرز میان صلح و جنگ به باریکی یک تار موست.
او در این یادداشت تأکید کرده است که پاکستان و طالبان در نقطهای ایستادهاند که تاریخ، نه تنها ناظر، بلکه داور سرنوشت آنهاست. به باور وی، بحران کنونی حاصل دههها سیاست مبهم، رقابتهای استخباراتی و مداخلههای متقابل است که اکنون خود را در قالب تنشهای مرزی و درگیریهای خونین نشان میدهد.
ضیایی نوشته است که این جنگ، جنگ برای بقا است؛ نه فقط برای طالبان و پاکستان، بلکه برای نقشه سیاسی منطقه. او میگوید در حالیکه طالبان از گروه تحریک طالبان پاکستان (TTP) بهعنوان اهرم فشار استفاده میکنند، اسلامآباد تلاش دارد با فشار نظامی و سیاسی، دوباره کنترل معادلات را در دست گیرد.
به باور او، هرچند اسلامآباد در ظاهر از گفتوگو و همکاری سخن میگوید، اما واقعیت میدانی چیز دیگری است؛ زیرا هر دو طرف اکنون بیش از هر زمان دیگری درگیر منافع امنیتی و بقای خود شدهاند.
در بخش دیگری از یادداشت آمده است که سکوت در برابر این وضعیت، به معنای بیطرفی نیست؛ بلکه نوعی پذیرش آیندهای تاریک است که هیچیک از دو طرف توان دیدن آن را ندارند.
ضیایی در ادامه با طرح پرسشی کلیدی نوشته است: «آیا پاکستان جرأت دارد مسیر بازی را تغییر دهد، یا باید منتظر ماند تا نقشه منطقه با خون و تجزیه بازنویسی شود؟» او پاسخ به این پرسش را مسئولیتی اخلاقی و انسانی میداند، نه صرفاً سیاسی.
در پایان این یادداشت تحلیلی آمده است که اگر روند کنونی ادامه یابد و هیچکدام از طرفین به گفتوگویی واقعی برای اعتمادسازی تن ندهند، افغانستان و پاکستان هر دو در گردابی فرو خواهند رفت که نه برندهای دارد و نه بازندهای، و تنها مردم این دو کشور قربانی آن خواهند بود.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، در دیدار با شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، در باکو بر لزوم حفظ آتشبس میان پاکستان و گروه طالبان تأکید کرد. این دیدار در پی شکست دور سوم مذاکرات میان دو طرف در استانبول و ابراز اتهامات متقابل برگزار شد. ترکیه خواستار ثبات دائمی در منطقه شده، در حالی که کارشناسان تنشها را نتیجه سیاستهای گذشته اسلامآباد میدانند.
تنش میان طالبان و پاکستان، حاصل افزایش حملات تحریک طالبان پاکستان پس از قدرتگیری طالبان در کابل است؛ بحرانی امنیتی با ابعاد منطقهای، سیاسی و ایدئولوژیک. درخواست ده میلیارد روپیه از سوی طالبان برای انتقال اعضای تیتیپی، نشانهای از معاملهگری امنیتی آنان است. این بحران، بیش از یک مناقشه مرزی، بخشی از بازی قدرتهای جهانی است.
درگیری طالبان و پاکستان بیش از آنکه جنگی واقعی باشد، نمایشی برای مشروعیتبخشی به طالبان در قامت دولت ملی است. این تنشها با هدف بازسازی موازنه قدرت منطقهای طراحی شدهاند و رسانهها با برجستهسازی شعارهای وطنپرستانه، طالبان را از یک گروه افراطی به چهرهای قابل مذاکره در سطح بینالمللی بدل میسازند.
مذاکرات چهارروزه طالبان و پاکستان در استانبول، با میانجیگری ترکیه و قطر، بدون هیچ نتیجهای پایان یافت؛ گفتوگوهایی که قرار بود آتشبس دوحه را به توافقی پایدار بدل کند، اما به بنبست کشیده شد. اسلامآباد طالبان را به حمایت از گروههای تروریستی ضدپاکستانی متهم کرده و هشدار داده است که «صبرش تمام شده». در حالیکه کارشناسان منطقهای و بینالمللی شکست این مذاکرات را نشانهای از آغاز فصل تازهای از تنش در مرزهای جنوب آسیا میدانند، بیم آن میرود که تحولات پیشرو، افغانستان را وارد مرحلهای از بیثباتی و درگیریهای تازه کند.
https://shorturl.fm/lJ9Ym
https://shorturl.fm/mXUlC
https://shorturl.fm/jZkod
https://shorturl.fm/FNFXe
https://shorturl.fm/fq2Rd
https://shorturl.fm/NuI20
https://shorturl.fm/70F00
https://shorturl.fm/WZVbS